تخریب اراضی ملی و محیط زیست زیرِ چرخ مهاجرت
همواره شاهد مهاجرت از استانهای مختلف به تهران بودهایم، اما در این میان هستند استانهایی که از تهران مهاجر دارند، یکی از این استانها گیلان است. این روزها افزایش مهاجرت به گیلان و عواقب آن در ابعاد مختلف، نگاه کارشناسان اجتماعی، محیطزیست، منابع طبیعی و فرهنگی را متوجه خویش کرده است.
گیلان بهواسطه اقلیم مطلوب و موقعیت جغرافیایی ویژه، همواره منطقهای مناسب برای سکونت به شمار آمده است. این موضوع زمانی بیشتر جلب نظر میکند که ساکنان شهرهای بزرگ با معضلاتی چون تراکم بالای جمعیت، آلودگی هوا، کمآبی، احتمال زلزله، افزایش بیرویه قیمت مسکن و زمین مواجه میشوند و اندیشه مهاجرت در ذهنشان جان میگیرد.
گیلان یکی از استانهایی است که در سالهای اخیر، بسیار موردتوجه مهاجران قرارگرفته اما نباید فراموش کرد که زیرساختهای لازم برای پذیرفتن مهاجران در این استان مهیا نیست و محیطزیست آسیبدیده این استان با افزایش جمعیت و گسترش تجاوز به حریم منابع طبیعی به دلیل وسعت کم با مشکلات زیادی دستبهگریبان میشود.
حلقهای گمشده به نام آمایش سرزمین
آسیبهایی که متوجه منابع طبیعی گیلان در روند افزایش مهاجرت به این خطه سبز میشود، ازجمله مسائلی است که باید به آن پرداخت.
یک فعال محیطزیست دراینباره با بیان اینکه مهاجرت، مبحثی قدیمی است، اظهار کرد: انسانها هر زمان که به لحاظ معیشت و امنیت دچار مشکل شدند به سرزمین بهتر مهاجرت کردند؛ این بهتر یعنی سرزمینی که امکان معیشتی بهویژه منابع زیستی و طبیعی برتری داشته باشد، ولی این الگوی ذهنی در جهان امروز زیاد موردتوجه قرار نمیگیرد چراکه انسان امروزی آن میزان علم و ابزار دارد که بتواند با بهرهبرداری درست و خردمندانه از منابع و تدبیر راهکارها سطح تابآوری زیستی را در همان منطقه مسکونی خود افزایش دهد.
لیلا مسروری ادامه داد: ایران کشوری است که تحقق آمایش سرزمینی در آن به رؤیایی دوردست تبدیلشده، سرزمین تصمیمهای ناگهانی با رنگ و بوی مطامع آنی و سرزمین طرحهای نامتجانس صنایع آب بر است.
وی افزود: ما کشت و زرع آب بر را به مناطق خشک مرکزی بردهایم و بعد برای تأمین آب، ناگزیر به استفاده از راهکارهایی شدهایم که نتیجه آن جز تخلیه سفره آبی، فرونشست خاک، پاکتراشی درختان بالادست، منحرف ساختن مسیر رودخانهها و خشکاندن تالابها نبوده است.
وی با بیان اینکه نتیجه این کار موج جدید مهاجرتها به سمت سه استان شمالی بوده که باور کردهایم هنوز سبز و برخوردار از آب است، گفت: اما تا چه اندازه این باور قدیمی با داشتههای امروز تطبیق دارد، خود جای بحث است. استان گیلان از کم وسعت ترین استانهای ایران و درعینحال به لحاظ تراکم جمعیتی از متراکمترین آنهاست، این بدان معنی است که در گذشته سقف مهاجرپذیری استان گیلان پر شده است.
تجاوز به حریم منابع طبیعی
مسروری در ادامه با اشاره به اینکه با توجه به اندک بودن زمین در استان گیلان قیمت آن بالا است، بیان کرد: با توجه به این شرایط مهاجران برای ساختن مسکن ناگزیر به استحصال زمین از منابع طبیعی میشوند و بنابراین خانهای که ساختهشده در حریم طبیعت بوده و اراضی طبیعی را که اساس چرخه اکولوژیک هستند را از بین میبرند. یعنی تجاوز به یک فضای طبیعی که در اصل تأمینکننده تابآوری منطقه است.
وی با بیان اینکه نمونه این تجاوز به طبیعت را در همین سیلهای ابتدای امسال شاهد بودهایم، ادامه داد: در این شرایط یا باید به طبیعت بکر تجاوز کنیم که منطقه امن زیستی و حفاظتی ما مخدوش میشود یا برای تأمین زمین، اراضی کشاورزی را از دست دهیم. بر کسی پوشیده نیست بهرغم قوانین حمایتی برای مقابله با تغییر کاربری اراضی، راههای فراوانی برای دور زدن این قانون وجود دارد، چراکه نرخ زمین آنقدر وسوسه کننده است که افراد این ریسک را پذیرفته و واقعیت شهودی و میدانی هم نشان میدهد که بسیاری از اراضی کشاورزی چگونه در پروژههای ساختوساز نابودشدهاند.
این فعال محیط زیستی در توصیف این وضعیت تأکید کرد: در یککلام ما با افزایش مهاجرتها سفره و منبع تأمین غذای خود را از دست میدهیم زیرا محل تولیدات کشاورزی بهویژه برنجکاری که محصول استراتژیک ملی و اصلی گیلان است از بین میرود البته لازم به ذکر بوده که در حال حاضر نیز تولید این محصول شرایط خوبی ندارد.
ناکافی بودن زیر ساختها
مسروری با اشاره به ناکافی بودن زیرساختها برای حضور مهاجران در استان گیلان، گفت: گیلان با همین جمعیت فعلی هنوز در مدیریت صحیح آب و پساب و فاضلاب ناتوان است. البته برنامههایی ارائهشده که در صورت تحقق بودجه، رفع تحریمها و هزاران اماواگر دیگر اجرایی میشود اما به قول مولانا «لیک ای جان در اگر نتوان نشست».
وی ادامه داد: این مسئله تنها در مورد آب و پساب نیست هرچند در کشوری که دچار ورشکستگی آبی است نکته بسیار مهمی است اما باید صادق بود ما در حال حاضر هم از مدیریت صحیح پسماندها عاجز هستیم، پراکندگی زباله مدیریت نشده در گیلان بیداد میکند. درحالیکه منابع زیرزمینی و خاک ما از انبوه شیرابهها مسموم شده و ما هنوز در جلسات، الفبای تفکیک از مبدأ و کاهش تولید پسماند را صرف و باز همان اماواگرها را تکرار میکنیم.
مسروری ادامه داد: در این شرایط چگونه میتوانیم پذیرای جمعیت بیشتری باشیم. زیرساختهای خدماتی استان گیلان در همین یک مورد خاص پاسخگوی مطلوب نیازهای ساکنان این استان نیست. سقف تابآوری و بُرد اکولوژیک ما مدتزمان زیادی است که پر شده، پس باید بپذیریم که جایی برای ورود جمعیت مازاد نداریم و لازم است برای این امر تدابیر درست و جامعی اندیشیده شود.
وی با بیان اینکه تجمع معضلات محیط زیستی، مشکلات بهداشتی را به دنبال دارد و دشواریهای بهداشتی به ناهنجاری اجتماعی میانجامد که مستعد مشکل سیاسی است، تأکید کرد: پس نمیتوانیم بهآسانی از بحرانهای محیط زیستی ناشی از مهاجرتها بگذریم و لذا متولیان باید یکبار برای همیشه ضمن ارتقای وضعیت موجود و بازگشت به مسئله مهم آمایش سرزمینی و التزام به آن، بدون برخوردهای احساسی با منطق دراینباره چارهاندیشی کنند که در همین لحظه نفس گیلانیان از انواع معضلات محیط زیستی تنگ است.
دل نگرانیهای کنشگران مدنی
افزایش مهاجرت به گیلان، هشدارهای فعالان اجتماعی را در پی داشته است. یک فعال مدنی درباره افزایش مهاجرت به گیلان با اشاره به اینکه روند افزایش مهاجرت از چند سال پیش آغازشده اما نوع و شدت مهاجرت بهمرور تغییر کرده است، اظهار کرد: در این میان آنچه به نظر از اهمیت همپای مهاجرت برخوردار است افزایش حضور ساکنین غیر دائم اما دارای منزل مسکونی شخصی است که آثار و تبعات حضور آنها کم از مهاجران دائمی نیست.
محمد کهنسال به انواع مهاجرتهایی که در سالهای اخیر به گیلان شده اشاره و بیان کرد: برخی اتفاقات همانند کمآبی، ریزگردها، تغییر اقلیم و گرم شدن هوا نیز در سالهای گذشته عامل بازگشت برخی گیلانیان به این استان و مهاجرت برخی غیر بومیان به آن شده که البته برخی فرصتهای سرمایهگذاری همانند سرمایهگذاری تجاری در منطقه آزاد و سرمایهگذاری از طریق ساختوساز در این مناطق که متأسفانه با تغییر کاربریهای بیرویه در حال انجام است، نیز یکی دیگر از انگیزههای مهاجرت افراد به گیلان بوده است.
اهمیت توجه به ظرفیتهای موجود در گیلان
این فعال اجتماعی درباره ظرفیت گیلان از نظر وسعت و امکانات برای پذیرش جمعیت بیشتر هم اظهار کرد: هر محدوده سکونتی بسته به اقلیم و اکوسیستمهای موجود و ظرفیتهای طبیعی آن دارای قابلیت پذیرش میزانی از جمعیت است. در جلسهای که در شورای شهر رشت با حضور تعدادی از کارشناسان درباره این موضوع برگزار شده بود، یکی از مدیران میانی سازمان مدیریت و برنامهریزی استان اعلام کرد که مطابق مطالعات انجامشده، گیلان ظرفیت پذیرش ۸۰ درصد افزون بر جمعیت فعلی را دارد که البته نمیدانم این مطالعات در چه سطح و دقتی برگزارشده و آیا آثار ناشی از گردشگران و ساکنین غیر دائم که روند افزایش آنها بهمراتب بیش از مهاجرت است نیز لحاظ شده یا خیر؟
کهنسال در بخش دیگری از این گفتگو با بیان اینکه نباید از یاد برد که پاسخگو نبودن ظرفیتهای طبیعی گیلان و همچنین زیرساختهای آن تبعات جبرانناپذیری را به همراه خواهد داشت، افزود: فشار بیشازاندازه به منابع آب شیرین، آسیب شدید به جنگلها، مراتع، شالیزارها، باغات، تالابها و بهطورکلی منابع طبیعی ناشی از ساختوساز ساختمان و زیرساختهای دسترسی به آنها، حجم بالای مصرف انرژی و بنزین، از بین رفتن بخشی از اراضی کشاورزی، افزایش تولید پسماند و انواع فاضلاب و بسیاری از اتفاقات دیگر میتواند آلودگی آبوخاک و هوا را بهعنوان سه عنصر اساسی در زندگی انسانها به دنبال داشته باشد.
وی ادامه داد: با حضور بیشتر جمعیت، افزایش مصرف انرژی و کاهش فضای سبز به نفع ساختمانهای مسکونی و تجاری از اتفاقات قطعی بوده که منجر به گرم شدن منطقه، آلودگی هوا و تغییر اقلیم خواهد شد. در واقع آنچه امروزه ویژگی گیلان و عامل گرایش مهاجرین به این منطقه است در زمان کوتاهی از بین خواهد رفت.
هشداری که به بحران تبدیل میشود
این روزها هشدارهای متخصصان و دانشگاهیان نیز به موضوع رشد مهاجرتها به گیلان افزایشیافته و این افراد مسئولان و مردم را به هماندیشی و مشارکت فرامیخواند.
عضو هیئتعلمی دانشگاه گیلان دراینباره گفت: بر اساس تحقیقات انجامشده از سوی پژوهشکده گیلان شناسی در حوزه حاشیهنشینی که بخشی از آن به مهاجرت پرداخته، میتوان گفت موضوع مهاجرت به گیلان که اکنون در حد هشدار است در آینده نزدیک میتواند به بحران تبدیل شود.
رضا علیزاده با اشاره به وجود برنامهریزی صحیح در کشورهای توسعهیافته که سبب میشود تا به مهاجرت بهعنوان یک ظرفیت نگاه شود یا در صورت عدم تمایل به کنترل شرایط بیانجامد، تصریح کرد: اگر جامعهای بهدرستی در مسیر توسعه پیش نرود، نشانههای توسعه نامتوازن نظیر ناکارآمدی نظام برنامهریزی، مغفول ماندن آمایش سرزمینی، تمرکزگرایی، نقصان در سازوکار نهادی، افزایش آسیبهای اجتماعی، افزایش حاشیهنشینی و افزایش مهاجرت در آن مشاهده میشود.
اشکال مختلف مهاجرت در گیلان
وی با بیان اینکه طی سالهای گذشته در گیلان شاهد اشکال مختلف مهاجرت بودهایم، ادامه داد: در ۴۰ سال اخیر بخشی از مهاجرتها از بخش غربی کشور بهویژه اردبیل و خلخال به گیلان رخداده و بخش دیگر هم مربوط میشود به مهاجرت اهالی روستاها و شهرهای کوچک گیلان به رشت و بخش سوم که در ۱۰ سال اخیر شاهدش هستیم مهاجرتها از جنوب و مرکز کشور به مناطق شهری و روستایی استان گیلان است.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه آمارهای رسمی کشور نشان میدهد که بیشترین مهاجرتها در بازه زمانی سالهای ۸۵ تا ۹۰ از استان تهران به استانهای البرز، گیلان، مازندران، خراسان رضوی و مرکزی انجامشده است، گفت: همچنین بررسی استانهای کشور از نظر مهاجرپذیری و مهاجر فرستی نشانگر آن است که به ترتیب استانهای البرز، تهران، اصفهان، گیلان و مازندران پنج استان عمده مهاجرپذیر در کشور و دارای بالاترین میزان خالص مهاجرت بوده و استانهای خوزستان، کرمانشاه، لرستان، سیستان و بلوچستان و چهارمحال و بختیاری دارای کمترین میزان خالص مهاجرت و در رده استانهای مهاجر فرست هستند.
شرایط اقلیمی و محیط زیستی بخشی از دلایل مهاجرتها
علیزاده درباره دلایل مهاجرتها به استان گیلان یا سایر استانهای کشور نیز اظهار کرد: در کنار مشکلات اقلیمی و محیط زیستی نظیر خشکسالی، ریزگردها، گرم شدن زمین و کمآبی کشور، معضل دیگری که از دلایل مهاجرت به شمار میرود بالا بودن هزینه مسکن در کلانشهرهاست.
وی یادآور شد: در این میان دلیل دیگری که بسیار حائز اهمیت است، موضوع حفظ ارزش دارایی با توجه به افزایش قیمت کالا و کاهش ارزش پول ایران است که سبب میشود برخی با تهیه زمین در شهرهایی که بهای زمین در آن پایینتر بوده برای حفظ دارایی خود تلاش کنند. البته باید توجه داشت که معضل بیکاری در روستاها و مهیا نبودن امکانات رفاهی و بهداشتی و رواج دلالی گری نیز از جمله عواملی است که روستاییان را به سمت فروش زمینهایشان سوق میدهد.
روند فروش زمین در گیلان
وی در ادامه به وضعیت فروش اراضی در گیلان اشاره و تصریح کرد: بررسیهای میدانی از وضعیت فروش اراضی و حضور مهاجرین در استان گیلان که با همکاری سازمانهای مردمنهاد و انجام مصاحبه با فروشندگان زمین و مشاوران املاک صورت گرفته بیانگر این بوده که وضعیت استان از نظر فروش زمین به حالت هشدار رسیده است. بهعنوانمثال حدود ۴۱ درصد اراضی ۵ روستای شهرستان سیاهکل، در مالکیت ۱۸۹ مهاجر است که از این تعداد ۱۲ نفر ساکن منطقه و ۱۷۷ نفر غیر ساکن هستند و تنها برای تفریح و گردش از این اراضی بهرهمند میشوند.
علیزاده با بیان اینکه این مهاجران بیشتر دارای اصالت اصفهانی، همدانی، یزدی و تهرانی هستند، ادامه داد: در شهرستان فومن نیز از تعداد ۸ روستایی که موردبررسی قرار گرفته ۳۱ درصد اراضی در اختیار ۴۳۴ مهاجر است که ۱۵۸ نفرشان ساکن در منطقه و ۲۷۶ نفر غیر ساکن هستند و اصالت این مهاجران بیشتر اصفهانی، کرجی، شیرازی، یزدی، تهرانی و مازندرانی است. همچنین در لنگرود ۲۸ درصد اراضیِ ۵ روستا در مالکیت مهاجرانی است که بیشتر اصفهانی، کرجی، شیرازی، یزدی، تهرانی و مشهدی هستند و این میزان در تالش ۴۰ درصد اراضی ۸ روستای موردمطالعه بوده که در اختیار ۵۲۰ مهاجر است که ۱۴۱ نفرشان ساکن و ۳۷۹ نفر غیر ساکن و بیشتر اصفهانی، خوزستانی، کردستانی و تهرانی هستند.
وی با اشاره به اینکه در انزلی نیز ۱۰ درصد اراضی ۶ روستای موردبررسی در اختیار ۲۹۶ مهاجر است که از این تعداد ۱۱۸ نفر ساکن و ۱۷۸ نفر غیر ساکن با اصالت بیشتر کرجی، خوزستانی، یزدی، تهرانی، مشهد، اصفهانی و بندرعباسی هستند، گفت: البته باید به این موضوع نیز اشاره کرد که دیگر شهرستانهای استان گیلان نیز به همین ترتیب با فروش زمین با قیمتهای بسیار پایین و هجوم مهاجران روبرو است.
اهمیت توجه به پیامدهای فرهنگی
استادیار دانشگاه گیلان با اشاره به تأثیر افزایش مهاجرت بر محیطزیست و منابع طبیعی استان به ابعاد دیگر این مسئله نیز اشاره کرد و افزود: زمانی که بیشتر اراضی یک روستا در اختیار مهاجران قرار میگیرد، فرهنگ غالب تغییر مییابد؛ از سوی دیگر اهالی روستا به سالهای قبل و زمینهایی که زمانی مالکش بودند، میاندیشند و دچار احساس سرخوردگی میشوند و هنگامیکه درمییابند به جمعیت اقلیت تبدیلشدهاند، در برابر فرهنگ غالب، مقاومت شکل میگیرد و همین امر میتواند به تنشهای هویتی و قومیتی بیانجامد.
مواجهه صحیح با موضوع افزایش مهاجرت
وی با تأکید بر اینکه افزایش مهاجرت به گیلان همین امروز نیازمند چارهاندیشی است گفت: موضوع افزایش مهاجرت، مسئلهای کشوری است و مواجهه با آن تنها به استان گیلان محدود نمیشود. نباید فراموش کرد که مهاجرت از استانهای کم آب، موضوعی ملی است و در سطح کشور باید چارهاندیشی شود. اگر سیاستهای کلان کشور دارای نقص باشد هرچقدر دنبال راهحل باشیم، جواب نخواهیم گرفت؛ چراکه مردم همواره به دنبال مکانی برای سکونت هستند تا از مشکلات دور شوند.
علیزاده با بیان اینکه استانهایی همانند گیلان و مازندران، سرمایههای ملی هستند و حفظ آنها نیازمندِ عزم ملی است، ادامه داد: در داخل استان نیز تمهیداتی میتوان اندیشید که بهوسیله آن بتوان از سرعت مهاجرت کاست. یکی از راهکارها، اعمال سختگیری در عرصه ویلاسازی است که در مناطق روستایی انجام میشود. اجرای دقیق قانون در مورد تصرف و یا تغییر کاربری اراضی کشاورزی و ملی که در گرو نظارت و پیگیری دستگاههای ناظر در استان گیلان است، موضوعی که باید بیشتر موردتوجه قرار گیرد.
عضو هیئت عملی دانشگاه گیلان با اشاره به اهمیت اعمال سختگیری در پذیرش کارمندان انتقالی توسط دستگاهها و نهادهای مرتبط، اظهار کرد: موضوع دیگر تشکیل کارگروههای پیگیر و توانمند در گیلان با حضور اداراتی همانند ثبتاحوال و دادگستری برای رصد کردن وضعیت مهاجرت به گیلان و گزارش آن است. در این میان مورد دیگری که باید به آن توجه شود آگاهی بخشی به دهیاران و اعضای شوراهای روستاهاست.
وی با بیان اینکه آگاهسازی روستاییان توسط سازمانهای مردمنهاد راهکار دیگری است که باید در نظر گرفته شود تا روستاییان از عواقب فروش زمینهای خودآگاه شوند، تصریح کرد: موضوع بسیار مهمی که باید به آن توجه شود معضل فقر است که از دلایل مهم فروش زمینهای کشاورزی محسوب میشود. ظرفیتهای استان گیلان باید در مسیر توانمندسازی روستاها و ارائه امکانات بیشتر به روستاییان مورداستفاده قرار گیرد. هزینه کرد مناسب در روستاها سبب ماندگاری جمعیت میشود. متأسفانه تسهیلات بانکی با شرایطی سخت در اختیار تعاونیها قرار میگیرد ولی اگر برای ایجاد اشتغال در قالبهایی چون بوم گردی و توسعه کشاورزی تسهیلات مناسب بانکی در نظر گرفته شود، روستاییان به ماندگاری در روستا تشویق میشوند و البته شیوههایی نیز برای کنترل به هرز نرفتن این تسهیلات وجود دارد.
سیر صعودی افزایش مهاجرت به استانهایی همانند گیلان با توجه به مشکلاتی چون وجود ریزگردها، کمآبی، شلوغی سرسامآور برخی کلانشهرها در حال وقوع است. با توجه به محدودیت منابع، کافی نبودن زیرساختها و حساسیتهای محیط زیستی استان، بههیچوجه نمیتوان نسبت به عواقب افزایش ورود جمعیت از دیگر نقاط کشور به گیلان بیاعتنا بود. بیتردید چارهاندیشی مواجهه صحیح با این موضوع در گرو عزم جدی مسئولان و مشارکت کارشناسان و سازمانهای مردمنهاد و آگاهی بخشی به مردم است.
آخرین دیدگاهها