ارسال کننده خبر حسین حقیقی
خبر- ذخیره محیط زیست ایران بدون دلواپسی بر باد رفت
8 سال دو دولت نهم و دهم بدون دلواپسی در عرصه محیط زیست سپری شد. نه این که دلواپسی در این عرصه وجود نداشت که کارشناسان به کرات در مورد وضعیت زیستبوم ایران هشدار می دادند. با این حال هیچ کس در این دوران از نابودی مهم ترین تالاب های ایران، از دست رفتن 90 درصد از شمار چهارپایان، بنزین بی کیفیت و افزایش شمار تلف شدگان بابت آلودگی هوا دلواپس نشد.
«محمد درویش»، فعال محیط زیست در گفت و گو با CHN در مورد دلواپسی هایی که در هشت ساله دولت های نهم و دهم در محیط زیست ایران وجود داشت و مسوولان وقت کوچکترین اهمیتی به آن نمی دادند، گفت: «مهم ترین دلواپسی در این دوران از بین رفتن اغلب تالاب های ایران بود.»
تالاب گاوخونی، بختگان، تشت، کمجان، مهارلو، پریشان، هامون و تالاب های سه گانه آلاگل، آجی گل و آلماگل از پهنه های آبی هستند که در دوره هشت ساله دولت های پیشین به سرعت به سمت خشکی کامل پیش رفتند و در بدترین شرایط ممکن قرار گرفتند.
به علاوه تالاب های گفته شده، عمق متوسط تالاب بین المللی انزلی از 14 متر به یک متر رسید و تالاب گمیشان یک کیلومتر عقب نشینی کرد.
در این میان وضعیت معروف ترین تالاب داخلی ایران یعنی دریاچه ارومیه هم که اظهر من الشمس است.
اما تالاب ها تنها پهنه هایی نبودند که بی دلواپسی از میان می رفتند. درویش به جنگل های بلوط زاگرس اشاره می کند که در دوره دولت های نهم و دهم سرنوشت وحشتناکی پیدا کردند با این توضیح: «در دوران هشت ساله دولت های گذشته نزدیک به 30 درصد از جنگل های بلوط زاگرس در نتیجه ابتلا به سوسک چوبخوار از میان رفتند و هیچ کس دلواپس نشد.»
در این دوره بیش از 12 هزار اصله بلوط خشک شدند.
دلواپسی هایی که به آن هیچ توجهی نشد اما به این موارد خلاصه نمی شود چرا که بحران ریزگردها در دولت های نهم و دهم بالا گرفت.
به گفته درویش، بلندپروازی های دولت ترکیه در مقابل انفعال دولت ایران کار را به جایی رساند که بحران ریزگردها به صورت مساله ای جدی مطرح شود و خسارات بیشماری به جا بگذارد. به نظر می رسید در این دوره هیچ کس دلواپس تاثیر طرح های ترکیه و ریزگردها بر جان ملت ایران نبود.
درویش یکی از مهم ترین دلواپسی ها در دولت گذشته را سدسازی های تاق و جفت می داند و می گوید: «بارها در مورد تاثیر سدسازی بر بیابان زایی هشدار دادیم اما گوش کسی بدهکار نبود.»
نه ریزگرد و نه هیچ آلودگی دیگری نمی توانست اندکی دلواپسی در مورد سلامت ایرانیان در دولت های نهم و دهم به جا بگذارد کما این که بنزین بی کیفیت در این دوره بیداد می کرد و آلودگی هوا به وضعیت بغرنجی رسید. دلواپسان امروز اما در آن دوره دلواپس مرگ ایرانی ها در پی آلودگی هوا نبودند.
جان آدم ها که مایه دلواپسی نباشد، چه جای دلواپسی برای کل و میش. در دولت های نهم و دهم ماجرای شکار و نابودی چهارپایان ایران تا آن جا پیش رفت که آخرین رقم اعلام شده حکایت از آن دارد که تعداد کل و بز و میش و آهو و مرال در ایران به کمتر از 110 هزار رسیده است.
آخرین دیدگاهها