بیماری‌های خطرناک ناشی از طوفان‌نمکی دریاچه‌ارومیه

اگر نگین فیروزه‌ای شمال‌غرب ایران احیا نشود، سلامت دست‌کم ۱۴میلیون نفر به خطر می‌افتد

ارسال کننده : سامان راکی

  با خشک شدن دریاچه ارومیه طوفان‌های گرد و غبار و نمک از شمال غرب کشور راهی نواحی مرکزی می‌شوند و آن‌وقت حتی تهران، قزوین یا اراک هم از این ریزگردها در امان نخواهند ماند؛ ریزگردهایی که این‌بار پیش‌بینی می‌شود سلامتی دست‌کم 14 میلیون نفر را تهدید کنند.

روند خشکی دریاچه ارومیه اگرچه در یکی دو سال اخیر مهار شده اما بستر شن و نمکی که پیش از این زیر آب بود، حالا بیش از هر وقت دیگری مستعد روان شدن در طوفان‌هاست.

طوفان غبار و نمک در سال‌های گذشته یکی دو چشمه از هولناکی‌اش را به تصویر کشید اما اگر این خشکی ادامه پیدا کند، آثار جبران‌ناپذیر آن بر سلامتی مردم کم‌کم نمایان می‌شود.

در سال 1393 آزمایشی برای بررسی تاثیر طوفان‎های گرد و غبار بر سلامتی کودکان سن مدرسه انجام شد و 88 دانش‌آموز از روستاهای آق‌گنبد، گیمچی و سرای در استان آذربایجان شرقی مورد مطالعه قرار گرفتند.

نتایج بررسی نشان می‌داد که خشکی دریاچه ارومیه تا همین مرحله هم سلامت مردم را تحت تاثیر قرار داده است. 21 درصد از دانش آموزانی که مورد مطالعه قرار گرفته بودند، گفتند که تنفس با خس‎خس سینه را تجربه کرده‌اند. 14 درصد آنها در سال‌های گذشته خس‌خس سینه داشتند و 30 درصدشان از وجود سرفه‎های خشک، 13درصد صدای سوت در تنفس، 8 درصد صدای سوت در سال‌های گذشته و 10 درصد اختلالات خواب به دلیل تحریک سیستم تنفسی گزارش دادند.

در این بین 9 درصد دانش آموزان هم دچار گرفتگی مجاری و محدودیت تنفس بودند.

ارومیه؛ سومین تجربه تلخ جهانی

در دهه 1990 طوفان‎های گرد و غبار ناشی از خشک شدن دریاچه آون کالیفرنیا باعث اپیدمی بیماری تب دره در امریکا شد؛ بیماری‌ای که عامل آن یک نوع قارچ بود و هنوز هم هر سال بین 50هزار تا 100هزار نفر دچار آن می‌شوند و ده‌ها میلیون دلار هزینه درمانی را به سیستم سلامت کشورشان تحمیل می‌کنند.

به جز این صدها نفر آلرژی، آسم، عفونت‌های سینوسی، برونشیت، عفونت گوش و گلو، سرطان ریه و بیماری‌های قلبی و عروقی را هم به خاطر طوفان‌های ناشی از خشکی این دریاچه تجربه کردند.

این تجربه یک بار دیگر با خشکی دریاچه آرال تکرار شد و این بار مردم آسیای میانه در فاصله سال‌های 2007 تا 2010 طوفان‌های گرد و غباری را تجربه کردند که ناشی از تحلیل رفتن و سرانجام خشکی کامل دریاچه آرال بود. این دریاچه که روزگاری در میان 4 دریاچه بزرگ دنیا قرار داشت، با سیاست‌های آبی شوروی در دهه 1960 رو به خشکی گذاشت و در سال 2004 تنها یک چهارم از مساحت آن باقی مانده بود. مساحتی که رفته رفته کوچکتر شد تا در سال 2007 تقریبا چیزی از آن باقی نماند.

ساکنان ازبکستان و قزاقستان اما از همان زمان طوفان‌های شن و ماسه‌ای را شاهد بودند که باعث كم خونی، آسم، سل، ورم مفاصل، اختلالات غدد درون ریز، بیماری‌های چشمی، بیماری‎های چشمی، سرطان حلق و حنجره، سرطان‌های گوارشی، هپاتیت، تب مالت حصبه و… می‌شد. در این میان ناقص‎الخلقه‎زایی و مرگ و میر نوزادان، تولد کودکانی با عقب‎ماندگی‎های ذهنی یا بلوغ زودرس ماندگارترین میراثی بود که مرگ دریاچه آرال برای بازمانده‌ها گذاشت. امروز هم گزارش‌های وزارت بهداشت این کشورها نشان می‌دهد که حدود 70% از زنان ساکن در این منطقه از بیماری کم خونی رنج می‎برند.

دریاچه ارومیه هم دست کمی از این دریاچه‌ها ندارد و ادامه روند خشکی آن می‌تواند به طوفان‌های غبار و نمک و فراگیر شدن بیماری‌های مختلف منجر شود.

ریزگردهای ناشی از طوفان‌های نمکی، حاوی ترکیبات کلسیم، آهن، آلومنیم و منیزیم هستند و این یعنی کلسیم موجود در محیط ریسک ابتلا به سنگ کلیه، گرفتگی مجاری کلیه و رگ‌های خونی را بالا می‌برد.

آهن موجود در این ریزگردها هم ممکن است منجر به ورم ملتحمه و آماس شبکیه چشم شود و جذب آن از طریق تنفس طولانی مدت هم التهاب ریه را در پی دارد.

تنفس منیزیم موجود در ریزگردها، باعث افسردگی و گیجی و ضعف عمومی می‌شود اما درباره آلومینیوم وضع از این هم بدتر است و حتی با تنفس کوتاه مدت ذرات حاوی آلومینیوم، سرفه، تحریک شش و صدمه به دستگاه تنفسی انتظارتان را می‌کشد.

خطرناک‌ترین بیماری‌های ناشی از خشکی ارومیه

اگرچه خشکی دریاچه ارومیه طیف گسترده‌ای از بیماری‌ها یا اختلالات را موجب می‌شود اما مهم‌ترین و شایع‌ترین این اختلالات متوجه ریه، مری و سیستم عصبی و دستگاه‌های داخلی خواهد شد.

علاوه بر این پیش‌بینی می‌شود طوفان‌های نمکی دریاچه ارومیه با مقادیر قابل توجهی از سموم آفت‌کش‌ها، کودهای شیمیایی و مواد صنعتی راه یافته به حوضه دریاچه هم همراه باشد که همین بیماری‌زایی این طوفان‌ها را شدت می‌دهد.

با تمام این‌ها خطرناک‌ترین و شایع‌ترین بیماری‌های ناشی از طوفان‌های نمکی دریاچه ارومیه عبارتند از؛

تخریب بافت‌های ریوی: با ورود غبارات نمکی- سیلیسی، ابتلا به بیماری‌های آسم و برونشیت تقریبا قطعی است و این منجر به تخریب بافت ریه و مشکلات درمان نشدنی دستگاه تنفسی می‌شود.

سرطان مری: مطالعات نشان می‌دهد که استنشاق گرد و غبار نمکی ریسک ابتلا به سرطان مری را در مناطق تحت نفوذ طوفان نمک بیشتر می‌کند.

آسیب به دستگاه‌های داخلی: طوفان‌های نمکی، آرسنیک موجود در محیط را بیشتر می‌کنند و غلظت بیش از حد آرسنیک باعث بروز زخم‌های پوستی، ناهنجاری‌های مثانه‌، مشکلات سیستم عصبی و آسیب‌های کبدی می‌شود.