بخش به روز شده ی کتابخانه ی کانون










کتاب کوری

کوری یک رمان خاص است؛ یک اثر تمثیلی، بیرون از حصار زمان و مکان؛ یک رمان معترضانه اجتماعی – سیاسی، که آشفتگی اجتماع و انسان های سردرگم را در دایره‌ی افکار خویش و مناسبات اجتماعی تصویر می کند. ساراماگو تاکید بر این حقیقت دارد که اعمال انسانی در موقعیت معنا می شود و ملاک مطلقی برای قضاوت وجود ندارد. زیرا موقعیت انسان ثابت نیست و در تحول دائمی است. در یک کلام ساده، دغدغه‌ی عمده‌ی ذهن ساراماگو در این رمان فلسفی، مساله ی سرگشتگی انسان معاصر یا « انسان در موقعیت » است که از خلال ابعاد و لایه های مختلف و واکنش های آنان بررسی می شود.
از دیگر مایه های اصلی رمان، نقد خشونت و میلیتاریسم، اطاعت کورکورانه، دیکتاتوری، و سیر تاریخی و فراگیر بودن آن است. در شهری که اپیدمی وحشتناک کوری – نه کوری سیاه و تاریک، که کوری سفید و تابناک – شیوع پیدا می کند و نمی داند هرجایی باشد، خیابان نام ندارند. شخصیت های رمان نیز نام ندارند: دکتر، زن دکتر، دختری که عینک دودی داشت، پیرمردی که چشم بند سیاه داشت، پسرک لوچ… سبک و ساختار دشوار رمان، پس از چند صفحه، جاذبه ای استثنایی پیدا می کند. نقطه گذاری متن متعارف نیست. اما در ترجمه، تا حد امکان، سبک نویسنده رعایت شده است. نثر موجز در خلال پاراگراف های طولانی، پیچیدگی های روح انسان و مشکلات غامض زندگی را تداعی می کند….

http://ketab.bashariyat.org/?p=10440

                              _____________________________________________________

کتاب میمون برهنه

میمون برهنه(۱۹۶۷)-نگاهی بدون سرافکندگی به انواع انسان.کتاب از لحاظ تمرکز بر کیفیت های حیوانی انسانیت و شباهت ها ی ما به دیگر میمون ها قابل توجه است.بارها و به زبانهای مختلف تجدید چاپ شد و همچنان جز پرفروش ترین هاست.(این کتاب به فارسی برگردانده شده است)
این کتاب در ایران بسیار کمیاب است.
کتاب “میمون برهنه” بعد از اصل انواع داروین جنجالی ترین و پرتیراژترین کتاب علمی است ، کتابی که دنیا را تکان داده وفقط سه ماه پس از انتشار به ۱۷ زبان ترجمه شد و تا کنون از این ۲ کتاب دهها میلیون نسخه در جهان بفروش رفته است.

http://ketab.bashariyat.org/?p=10389

                               ____________________________________________________

کتاب پرنده من

بخشی از این رمان:
این جا چین کمونیست است. من کشور چین را ندیده ام ولی فکر می کنم باید جایی مثل محله ی ما باشد.نه، در واقع محله ی ما مثل چین است؛ پر از آدم.
می گویند در خیابان های چین هیچ حیوانی دیده نمی شود. هر جا نگاه کنی فقط آدم می بینی. با این حساب محله ی ما کمی بهتر از چین است چون یک گربه ی هرزه داریم که وری هره ی ایوان می نشیند و همسایه ی طبقه سوم هم از قرار ، طوطی نگه می دارد. یک مغازه ی پرنده فورشی هم سر خیابان داریم.
به این خانه که آمدیم تصمیم گرفتم این جا را دوست داشته باشم. بدون این تصمیم، ممکن بود دوست داشتن هیچوقت به سراغم نیاید. سرو صدا زیاد بود و روز اول انگار برای آشنا تر شدن ما با محیط، آقای هاشمی دختر چهارده ساله اش را زیر شلاق گرفت و فحش هایی که معجونی از چند زبان بود، مثل سنگ ریزه هایی توی حیاط خلوت ما ریخت.
مامان می گوید محله ی شما مثل صندوق خانه است؛ همه چیز در آن پیدا می شود. راست می گوید. خیابان ما پر از نعمت است. چند تا نانوایی و صد تا بقالی که اولش مانده بودم از کدامشان خرید کنم که به آن دیگری برنخورد.سبزی فروشی و میوه فروشی آنقدر زیاد است که به همه می رسد.

http://ketab.bashariyat.org/?p=10396

                              ________________________________________________________

انسان تک ساحتی

هربرت مارکوزه در خانواده‌ای یهودی در برلین به‌دنیاآمد. در طولِ جنگِ اول در ارتش آلمان خدمت کرد. او سپس عضوِ شورایِ سربازان بود که در قیام ناکامِ سوسیالیست‌های اسپارتاکیست شرکت داشت. بعد از کامل‌کردنِ تزهایِ دکترای تخصصی خود در دانشگاه فرایبورگ در سال ۱۹۲۲ با موضوعِ رمانِ آلمانی به برلین بازگشت و به کارِ انتشارات پرداخت.

مارکوزه به عنوان یکی از مؤثرترین اندیشمندان مکتب انتقادی، در کتاب «انسان تک‌ساحتی» که به سال ۱۹۶۴ به رشته تحریر درآورد، سلطه و استیلای تکنولوژی‌های مدرن بر انسان را به چالش می‌کشد و تک‌بعدی شدن خرد، جامعه و انسان را نتیجه منطقی مدرنیته در تمام ابعاد آن می‌داند؛ امری که «انسان تک‌ساحتی» را بازتولید می‌کند.

http://ketab.bashariyat.org/?p=10405

                              ___________________________________________________________
کتاب چرا عقب مانده ایم؟

تا آنجا که به خاطر دارم، از همان دوران نوجوانی به دنبال علت هر موضوعی بودم و به دنبال پاک کردن هرچه را که ناپاک می دیدم و منظم کردن هر جا را که بی نظم می یافتم. از زیبائی های طبیعت لذت می بردم. عاشق گل ها و پرندگان رنگارنگ بودم، بخصوص پرندگان آوازخوان.همیشه فکر می کردم همه چیز باید همیشه تمیز، مرتب، زیبا و آرامش دهنده باشد. و اگر نیست، علتی دارد. علتی که آنرا از روال طبیعی خارج کرده. علاقه داشتم علت ها را پیدا نمایم و اگر بتوانم نواقص را اصلاح کنم و به مسیر طبیعی خود برگردانم. خاطرات زیادی از این نمونه در دورانهای مختلف زندگی ام دارم.

http://ketab.bashariyat.org/?p=10421

                              ____________________________________________________________

زنان بی گذشته

نوشین احمدی خراسانی (۱۳۴۸–) نویسنده فمینیست، جامعه‌شناس، مترجم، ناشر و از فعالان جنبش زنان در ایران است.
احمدی خراسانی از بنیان‌گذاران مرکز فرهنگی زنان، از اعضای اولیه کمپین یک میلیون امضا و از فعالان جنبش زنان در ایران است.
نوشین خراسانی نشر توسعه را از سال ۱۳۶۹ به همراه همسرش (جواد موسوی خوزستانی) اداره می‌کند. او از سال ۱۳۷۳ در نشریات مختلف به نوشتن مقاله‌هایی درباره مسایل زنان و چاپ کتاب می‌پردازد. همچنین فصلنامه جنس دوم که از نخستین نشریه‌های مستقل زنان بعد از انقلاب است و شامل مجموعه مقالاتی درباره مسایل زنان می‌شود را از سال ۱۳۷۷ منتشر می‌کند. نوشین احمدی خراسانی نخستین «سالنامه زنان ایران» را نیز منتشر کرده‌است که در نوع خود پژوهشی بی‌سابقه‌است. او با نشریه‌هایی همچون نامه نیز همکاری داشت و سردبیری فصلنامه فصل زنان را برعهده داشت که در هر شماره از این فصلنامه یک یا دو نفر دیگر را به همکاری دعوت می‌کرد، در شماره اول و دوم پروین اردلان را به همکاری دعوت کرد و در شماره سوم و چهارم از همکاری فیروزه مهاجر برخوردار شد و در شماره ششم از همکاری آزاده بیزار گیتی بهره برد. شماره اول و دوم و سوم این فصلنامه توسط نشر توسعه و شماره‌های بعد توسط انتشارات روشنگران و مطالعات زنان منتشر شد.
http://ketab.bashariyat.org/?p=10427

                               ___________________________________________________________

شازده احتجاب

شازده احتجاب رمان معروفی از هوشنگ گلشیری است که اولین بار به سال ۱۳۴۸ منتشر شد. پس از آن این رمان به چاپ‌های متعدد رسیده‌است و تا سال ۱۳۸۵ چهارده چاپ آن ارائه شده‌است. شازده احتجاب را جیمز باکن نویسنده اسکاتلندی به انگلیسی ترجمه کرده‌است.خود گلشیری این اثر خود را خوش‌اقبال‌ترین کتاب خود نامیده است. شازده احتجاب به زبان فرانسوی نیز ترجمه شده استشازده احتجاب روایت فروپاشی نظام شاهی و خانی در سنت فرهنگی ایران است. شخصیت اول رمان شازده که شازده احتجاب نامیده می شود در اوهام و گذشته به روایت قسمتی از استبداد و بیداد خود و خانواده اش می پردازد. گلشیری در این رمان از شیوه سیال ذهن بهره می گیرد.فیلمی با همین نام و به کارگردانی بهمن فرمان آرا با اقتباس از این رمان ساخته شده‌است.

http://ketab.bashariyat.org/?p=10431

                               ______________________________________________________________

هیچوقت دیر نیست
داستان پیرامون تلاش های شخصیت زن داستان در جهت جبران کردن اشتباهات گذشته اش هست. یک جور رویارویی نیروهای مثبت و منفی که یکی از نتایج حاصلش می تونه این باشه که هیچ چیز قطعاً خوب یا قطعاً بدی وجود نداره… و اینکه هیچ وقت دیر نیست!

http://ketab.bashariyat.org/?p=10435

                               ________________________________________________________________
کتاب جای خالی سلوچ

داستانِ کتاب با رفتنِ سلوچ آغاز می‌شود. سلوچ پیش از آغازِ داستان پا از روستای زمینج بیرون گذاشته و ما و خانواده‌اش را ترک کرده است. مرگان -همسرِ سلوچ- با دیدنِ جای خالیِ همسرش به اضطرابی دچار می‌شود که هیچ‌گاه آن را تجربه نکرده است. مرگان پیش‌تر هم شاهدِ رفتنِ سلوچ بود، رفتن‌هایی که با بازگشتِ شبانه همراه بود. ولی این بار انگار به دلِ زن آمده بود که این رفتن، بازگشتی نخواهد داشت و همیشگی خواهد بود. امّا او در طولِ داستان و گذشتِ حتی سال‌ها، از امید به بازگشتنِ سلوچ دست برنمی‌دارد و مقاومت می‌کند. امّا مگر یک زنِ تنها چه‌قدر توان دارد؟
عبّاس، ابراو و هاجر فرزندان سلوچ هستند. فرزندانی که شاید بتوانند از دل‌تنگی برای پدرشان بگریزند ولی هیچ راهِ فراری از حوادث و اتفاقاتِ تلخی که روزگار در نبودِ سلوچ برای‌شان رقم زده است، ندارند. مرگان، حالا مثالِ سکّان‌داری است که می‌داند کشتیِ زندگی او و فرزندانش از این توفان جانِ سالم به در نخواهد برد امّا دم برنمی‌آورد و پیش می‌رود.

http://ketab.bashariyat.org/?p=10444

                              _________________________________________________________________

کتاب بادبادک باز
این داستان در افغانستان اتفاق می افتد و داستانی است از زندگی دو دوست در دوران جنگ های داخلی افغان ها و طالبان.
امیر راوی این قصه است که از کودکی خودش و حسن، پسر خدمتکارشان و همبازیش می گوید.
امیر از زندگیش می گوید، از بازی های دوران کودکی، از با حسن بودن و چگونه از حسن دورافتادن.
بادبادک باز از دوستی، انتقام، وفاداری و زندگی آدم های کشور همسایه مان با ما سخن می گوید و داستان زندگی امیر و حسن…

http://ketab.bashariyat.org/?p=10448