ارسال کننده خبر منصور صیفی
در اینجا به بررسی بخشی از مشکلات مرتبط با فعالین و خانواده های فعالین آذربایجان، در یک ماه گذشته می پردازم. به علت کمبود وقت و محدودیت موجود در کانتکست گوشه ای از مشکلات و سختگیری ها را برای شما بزرگواران ارائه خواهم داد. همچنین از علت خشک شدن دریاچه ارومیه و از بین رفتن این عنصر حیاتی که زندگی بیش از چند میلیون ساکن منطقه به آن وابسته است گزارشی کوتاه ارائه خواهم داد.
مشکلات و فشارهای امنیتی بر فعالین آذربایجان
اولین موردی که می خواهم به آن بپردازم مرتبط به آقای علی رضایی هست. علی متولد قوشاچای، کارشناس ارشد برنامه نویسی و از طراحان در صنعت چاپ و نشر آذربایجان می باشد که فردی شناخته شده در بین فعالین مدنی ترک آذربایجان است. وی از ۱۵ بهمن ماه سال ۹۳ و در آستانه روز جهانی زبان مادری در فرودگاه تهران بازداشت و به اوین منتقل می شود. این فعال ترک آذربایجانی در ۲۰ اردیبهشت پس از گذشت ۹۵ روز، با تودیع وثیقه ۱۵۰ میلیون تومانی( از طرف شعبه ۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست امین ناصری ) آزاد می شود. از جمله اتهامات وارده به این فعال آذربایجانی، اتهام اجماع و تبانی علیه امنیت ملی بوده است.
دومین موردی که من در گزارش امروز ارائه خواهم داد، در ارتباط با بی عدالتی وارد بر خانواده های فعالان سیاسی و مدنی آزربایجان است. به طور مثال خانم اعظم پیری همسر دکتر لطیف حسنی از جانب مدیر عامل شرکتشان مورد تهدید قرار می گیرند. لازم می بینم که به بازگشایی این مطلب بپردازم.
خانم پیری از مسئول کنترل کیفیت شرکت زرنوش به دلیل عدم دریافت حق الزحمه خود از طرف کارفرما به اداره کار شکایت می کند. مدیر عامل شرکت مزبور ایشان را مورد تهدید قرار داده و اعلام می دارد که در صورت عدم انصراف از طرح شکایت از شرکت وی، او با استفاده از نفوذی که از طریق ۵۱ برادر حقوقدان خود در ارگان های دولتی دارد، مدعی این خواهد شد که خانم پیری در محل کارش فعالیت سیاسی همسو با همسر زندانی خود داشته و نهایتا نه تنها حق الزحمه ای از سوی کارفرمای خود دریافت نخواهد کرد بلکه با مشکلات معدودی مواجه خواهد شد.
تهدید خانواده های زندانیان سیاسی به طرق مختلف از جمله احضار به ارگان های امنیتی, تهدید به اخراج کارو …. ادامه دارد که از مصادیق بارز سیاست های تحدید آمیز حاکم بر خانواده های زندانیان سیاسی میباشد .
سومین مورد در ارتباط با مهدی دیهمی دیگر فعال آذربایجانی است که دادگاه انقلاب مراغه ، نامبرده را به یک سال حبس تعزیری محکوم کرده است. شعبه اول دادگاه انقلاب مراغه به ریاست قاضی داورنیا ، مهدی دیهمی فعال مدنی آذربایجانی شهر چهاربرج از توابع شهرستان میاندوآب را به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به یک سال حبس تعزیری محکوم نموده است. قاضی به استناد محتویات پرونده و کشف فلش حاوی محتویات قوم گرایی از این فعال مدنی، وی را به فعالیت تبلیغی علیه نظام محکوم کرده است.
در ۱۰ شهریور ۹۳ مهدی و اصغر نصرتی دو تن از فعالین مدنی از سوی ماموران امنیتی در شهر ملکان بازداشت می شوند. به گفته نزدیکان این فعالین ماموران امنیتی در روزهای پس از آزادی مهدی به منزل و محل کار وی مراجعه کرده، ضمن تفتیش این اماکن، اقدام به فیلمبرداری از آن می کنند. ماموران امنیتی در این بازرسی کتابها، پوسترها و لوازم شخصی این فعال را ضبط کرده اند. لازم به یادآوری است که پیشتر مهدی در جریانات اعتراضات آذربایجان به خشک شدن دریاچه ارومیه روز ۸ شهریور ۹۰ بازداشت و به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام و فعالیت به نفع گروه ها و سازمان های مخالف نظام به پنج ماه حبس محکوم شده بود.
در اینجا به جا میبینم که نگاهی نیز از وضعیت یوروش مهرعلی بیگلو، عضو کمیته مرکزی ینی گاموح و گلایه هایی که خانواده این فعال داشته باشم. دورنا مهرعلی بیگلو، خواهر این فعال سیاسی گفت:” ۲۵ مرداد سال گذشته یوروش به مرخصی ۵ روزه آمد که بعد از بازگشت به زندان جلفا، بنا به دستور دادستان تبریز به رئیس زندان جلفا، وی به زندان تبریز منتقل گردید. هم اکنون یوروش، در بند مالی “زندان تبریز که ظرفیت آن ۹۰ نفر است به همراه ۱۵۰ تن دیگرنگهداری می شود.”
حافظ سردارپور قیزیل گونئی، یکی دیگر از فعالین ملی-مدنی آذربایجانی می باشد که توسط نیروهای اطلاعاتی-امنیتی اردبیل بازداشت شده است . جمعه ۸ خرداد ۱٣٩٤، فعال ملی-مدنی آزربایجان ،آقای حافظ سردارپور قیزیل گونئی ، اهل شهرستان پارساباد مغان، حوالی ساعت ۱۱ صبح توسط نیروهای اطلاعاتی-امنیتی در شهرستان اردبیل بازداشت شده است هنوز از دلیل دستگیری این فعال ملی-مدنی آزربایجانی اطلاعات دقیقی بدست نیامده است .
لازم به ذکر است این فعال ملی-مدنی در سال ۱٣۸٩ به همراه ۶ تن از فعالین شهرستان مغان دستگیر شده بود. وی همچنین به علت ستاره دار شدن، از تحصیلات تکمیلی در مقطع کارشناسی ارشد باز مانده است.
دکتر اسد اسدی یکی دیگر از فعالین آذربایجان است که به اتهام توهین به رهبری و همکاری با دول متخاصم به پنج سال و شش ماه زندان محکوم شده است .وی به دلیل اعتراض به بهداری زندان به دلیل توزیع داروهای نامناسب بین زندانیان بیمار و تشکیل کمیته ای برای بررسی علت مرگ برخی از همبندیان بند ۷ زندان اوین و همچنین زندانیان بیمار، توسط مسئولین زندان به بهانه انتقال این زندانی به بیمارستان، از تاریخ ۶ خردادماه تا به حال به سلول انفرادی انتقال داده شده است.
حسین علی محمدی و طاها کرمانی دو تن از فعالین مدنی اهل آذربایجان در مجموع به ۲۶سال زندان محکوم شده اند.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی و به نقل از اویان نیوز، شعبه ۱۰۴ دادگاه عمومی تبریز، حسین علی محمدی و طاها کرمانی را به اتهام «توهین به مقدسات اسلام» و «تحریق اموال عمومی» به ۱۰ سال زندان محکوم نموده است. این دادگاه برای هر اتهام، حکم ۵ سال حبس تعزیری صادر نموده است.
پیش تر قاضی باقرپور رئیس شعبه ۳ دادگاه انقلاب تبریز، این دو فعال اهل آذربایجان را به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری به ۳ سال حبس تعزیری محکوم نموده بود. هر کدام از این فعالین با احکام دادگاه عمومی و انقلاب تبریز به ۱۳ سال حبس تعزیری محکوم شده اند. حسین علی محمدی که در زندان مرکزی تبریز بسر می برد، روز ۱۰اسفندماه ۱۳۹۳ در محل کار سالر طوری در نزدیکی شهر تبریز از سوی ماموران امنیتی بازداشت و برای اجرای حکم محکومیت خود به این زندان منتقل می گردد. ماموران امنیتی در حین بازداشت، این فعال مدنی را مورد ضرب و شتم قرارمی دهند.
حسین علی محمدی و طاها کرمانی روز ۱۳آبان ماه ۱۳۹۲ از سوی ماموران امنیتی در تبریز بازداشت و پس از نزدیک به ۶ ماه بازداشت موقت به قید وثیقه از زندان مرکزی تبریز آزاد شدند. . در روزهای بازداشت این فعالین در بازداشتگاه اداره اطلاعات تبریز اخباری مبنی بر شکنجه شدید ایشان در برخی از رسانه ها منتشر شد» . پیش تر حسین علی محمدی روز ۲۱شهریورماه ۱۳۹۲ در جریان دیدار تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز و ملوان بندرانزلی به همراه فرزاد مهدوی(آلتای) از سوی ماموران امنیتی بازداشت و پس از یک روز بازداشت به قید وثیقه ملکی آزاد شد .در آن زمان ماموران امنیتی هنگام بازداشت حسین علی محمدی در ورزشگاه یادگار امام تبریز وی را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند؛ در اثر این ضرب و شتم آثار کبودی و التهاب در گردن و کمر این فعال مدنی تا چند روز بوضوح قابل مشاهده بود.
دریاچه ارومیه:
موضوع دوم بحثی که امروز راجع به اون میپردازم دریاچه ارومیه است که حیات و المنت ادامه زندگی در این منطقه است. ایران با معضل بیابان زایی به صورتی کامل شدید روبرو است . این در حالی است که بسیاری از محققین و فعالین شناخته شده در محیط زیست، ایران را کشوری گرم و نیمه خشک می نامند. سرانه مصرف آب برای هر نفر به طور متوسط بین ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ متر مکعب است و هنگامی که سرانه مصرفی در کشور به کمتر از این میزان برسد وضعیت بحران آبی شروع میشود . میانگین سالانه بارش در ایران ۲۲۰ میلیمتر است که در مقایسه با میانگین جهانی که حدود ۸۰۰ میلیمتر است، کمتر از یک سوم بارندگی جهان را نشان می دهد.
اما دلیل اصلی کم آبی در کشور به گفته کارشناسان امور محیط زیست، تغییرات جوی و بالا رفتن دمای زمین به میزان شش دهم درجه سانتیگراد در مدت ۲۰ سال یکی از عوامل در خشک شدن در برخی از مناطق است. اما افزون بر این اعمال سیاست های غلط و ناهماهنگ مدیریت منابع آبی در ایران نیز به عنوان یکی از عوامل موثر در این امر عنوان می شود. اعمال چنین سیاستهایی تاکنون به خشک شدن ۲۹۷ دشت از ۶۰۰ دشت در ایران انجامیده است.
سد سازی های پی در پی یکی دیگر از عواملی مهمی است که باعث کاهش آب در سفره های زیر زمینی می شود. از آن جایی که این سفره های زیر زمینی آب به هم دیگر مرتبط میباشند و در صورت کاهش آب شیرین، آنها ملزم به جزب آب شور از ناحیه های اطراف خواهند شد.
چنانچه من خودم به شخصه شاهد این قضیه بودم که چاههایی که با موتورهای آبی چند سال پیش آب شیرین را به ده ها و مراتع اطراف می رساندند، به یکباره یا خشک شده اند یا با حفر چاه های بسیارعمیق به آب شور رسیده اند. این امر فعالیتهای کشاورزی را با مشکلات عدیده ای مواجه می سازد
در اینجا باید یادآور این مساله نیز باشم که سهم طبیعت در بهره گیری از آب نیز باید مورد توجه قرار گیرد. باید اجازه داد که میزانی از آب به طبیعت از طریق تسهیل در جذب آب به سفره های زیر زمینی، تالاب ها و رودخانه ها مورد توجه قرار گیرد. چرا که اکوسیستم طبیعی هر منطقه منطبق بر شرایط آب و هوایی آن با کمک طبیعت تسهیل می یابد.
یک مطلب دیگر در این زمینه که نیاز به یادآوری است، این است که بودجه های میلیاردی که برای دریاچه ارومیه اختصاص داده می شود، در کجا هزینه می شود. این عین جمله ای است که آقای قاضی پور نماینده مردم ارومیه در مجلس آن را بیان می کند. ایشان در ادامه اعلان می دارد که به رغم اعتبار ۷۲۹ میلیارد تومانی، عمق دریاچه ۷ سانتی متر کاهش یافته و معلوم نیست این اعتبار در کجا هزینه شده است. اگر واقعا برای نجات دریاچه ارومیه هزینه ای شده است، پس چرا امروز عمق آب بدینسان کاهش داشته است.
این در حالی است که حسن روحانی در اولین وعده خود به مردم آذربایجان از احیای این دریاچه سخن گفته بود. ایشان در تاکید کردند که خواست مردم آذربایجان غربی از رئیس جمهور این است که این اعتبار صرفا برای انتقال آب حوزه به دریاچه استفاده شود نه برای مراسمات ، همایشات و سمینارها ، پرداخت حق جلسه آقایان و هزینه ماموریت یا اضافه کاری حقوق برخی افراد .
راه کار هایی که برای حفظ یا احیای دریاچه ارومیه میتوان انجام داد.
فاطمه ظفرنژاد، پژوهشگر توسعه پایدار و مدیریت آب در نقد مدیریت آب کشور به خصوص در حوزه دریاچه های هامون و ارومیه گفت:” کمیته احیای دریاچه ارومیه با همان سازوکارهای پر تخلف و ندانم کاری های تکنوکرات های وزارت نیرو شکل گرفته است.” این پژوهشگر توسعه پایدار و مدیریت آب با بیان این که از حدود پنج سال پیش مسأله خشکی دریاچه ارومیه به قدری حاد شد که مسوولین به فکر احیای دریاچه ارومیه افتادند، اظهار داشت:” به همین منظور کمیته احیای دریاچه ارومیه دو سال پیش به وجود آمد که البته با همان سازوکارهای پر تخلف و ندانم کاری های تکنوکرات های وزارت نیرو شکل گرفت و نگرش نه چندان صحیح مستولی آنها بر کل کمیته باعث شد دو سال مهم و سرنوشت ساز را برای احیای دریاچه از دست بدهیم “.
فاطمه ظفر نژاد با بیان این که کمیته احیای دریاچه ارومیه تاکنون هیچ فعالیت مثبتی برای جمع کردن سدهای بیشمار موجود انجام نداده است، تأکید کرد:” عملیات نجات دریاچه بیشتر بر ساخت سازه هایی میان رودخانه های چون سیمینه رود و زرینه رود یا انتقال آب از ارس، خزر و یا حتی خلیج فارس معطوف شده که نشان دهنده این است که کمیته هنوز به نتیجه و نگرش درستی درباره توسعه پایدار، نقش جوامع بومی در پایداری حوزه های آبخیز و آبریز، و در خصوص چرایی خشکیدن و راهکارهای احیای دریاچه ندارد.”
وی با بیان این که قراردادهایی نیز به شکل پنهانی و بدون شفافیت و آگاهی رسانی به مردم با شرکت هایی که صلاحیت فعالیت در زمینه احیای دریاچه ارومیه را ندارند، در این باره چنین ادامه داد: ” برخی از رؤسا و اعضای کمیته احیا نیز با نگاه بسته و حتی بعضا نادرست خود، روند احیای دریاچه را با مشکل مواجه کرده اند؛ در صورتی که احیای دریاچه ارومیه جز با نگاه درست به توسعه پایدار و بهره گیری از خبرگان و کارشناسان واقعی در این زمینه و البته جز با مشارکت واقعی و نه ابزاری صاحبان حق آبه های ارومیه که کشاورزان و عشایر و خبرگان بومی کشاورزی منطقه هستند امکان پذیر نیست . مقصر اصلی خشکی دریاچه ارومیه، سدسازی های مکرر و نگاه از بال به پایین عده ای مهندس شهرنشین و مرکز نشین است”. این پژوهشگر توسعه پایدار و مدیریت آب خاطرنشان کرد: “در واقع مقصر اصلی خشکی دریاچه ارومیه، سدسازی های مکرر و نگاه از بال به پایین عده ای مهندس شهرنشین و مرکز نشین است که برای جایی که صلحیت تصمیم گیری نداشته اند، تصمیم گیری کرده اند و حق آبه های کشاورزان را به ناحق جابه جا کرده و کاربری های تازه ای برای آن نوشتند که به هیچ عنوان محق به انجام این کار نبوده اند . “
فاطمه ظفرنژاد با اشاره به این که در حال حاضر نیز همان تکنوکراسی می خواهد دریاچه ارومیه را با همان نگاه از بال به پایین و نگرش نادرست نسبت به مسأله توسعه و جوامع بومی مولد؛ احیا کنند، چنین یادآورشد: “این در حالی است که جوامع بومی حاشیه ارومیه مدت ۶۰۰۰ سال کشاورزی کردند و افزایش محصول را آزمودند اما دریاچه هرگز خشک نشد. زیرا آنها کار در طبیعت بومی خود را می شناختند و اجازه نمی دادند که با بهره برداری از طبیعت باعث تخریب آن شوند .”
این گزارش عاری از ایراد نبوده و تنها بخشی از مشکلات و معضلات ممکن را بیان داشته است. در صورت مشاهده ایراد ، برای بیان نظرات خود میتوانید با آدرس ایمیل بنده تماس بگیرید. (JRATH880@GMAIL.COM)
منصور سیفی
آخرین دیدگاهها