دلیل خشک شدن هامون هیرمند / افغانستان مقصر است؟!

قدس آنلاین

عضو هیات علمی پژوهشکده محیط زیست و توسعه پایدار سازمان حفاظت محیط زیست ایران گفت: برخی از مناطق جهان در برابر اثرات تغییر اقلیم، آسیب‌پذیرتر هستند و منجر به مهاجرت و خشکسالی طولانی‌مدت و در نتیجه مواجهه مردم با خطر قحطی شده است.29 اسفند

درباره حقابه هیرمند و همچنین لزوم احیای تالاب هیرمند توسط دو کشور ایران و افغانستان اظهار داشت: آب منبع حیاتی است و در کنار اینکه می‌تواند بعنوان پتانسیلی برای ایجاد مناقشات گسترده و چالش‌های ژئوپلیتیکی بزرگ باشد؛ با آگاهی در مورد تغییر اقلیم و تنش‌ها و حکمرانی مناسب این “طلای آبی” پتانسیل تبدیل به عاملی برای صلح و ثبات در منطقه را دارا است.

آب‌های فرامرزی، آبخوان‌های زیرزمینی، دریاچه‌ها و حوضه‌های رودخانه‌ای مشترک بین دو یا چند کشور مشترک هستند و حدود ۶۰ درصد از جریان آب شیرین جهان را تشکیل می‌دهند. بر اساس آمار بین المللی منتشر شده بوسیله سازمان ملل متحد در سال ۲۰۲۲، ۱۵۳ کشور حداقل در یکی از ۲۸۶ حوضه رودخانه و دریاچه فرامرزی و ۵۹۲ سیستم سفره‌های زیرزمینی فرامرزی، قلمرو مشترک دارند. پس از توسعه سرزمین‌ها و مرزهای جدید، چالش‌های استفاده از آب‌های فرامرزی آغاز شده است. همچنین فعالیت‌های انسانی انجام‌شده برای افزایش منافع حاصل از رودخانه‌ها، تالاب‌ها و دشت‌های سیلابی آن‌ها، پتانسیل هزینه‌ها و خسارت‌ها را در زمانی که رودخانه یا تالاب، جریان‌های حدی را تجربه می‌کند، افزایش داده است. این هزینه‌ها و آسیب‌ها به صورت اقتصادی، محیط زیستی و اجتماعی هستند و به دلیل عدم تطابق بین آنچه انسان‌ها انتظار یا تقاضا دارند و آنچه طبیعت عرضه می‌کند، رخ می‌دهند.

وی افزود: فرآیند استفاده و بهره‌برداری از آب‌های فرامرزی بین دو یا چند کشور، انسان را به فکر حقوق آب کشورهای ساحلی و همچنین حقوق اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی آنها انداخته است. امروزه بسیاری از کشورهای جهان قراردادهای دو یا چندجانبه در مورد منابع آب مشترک و منابع آب فرامرزی دارند و در راستای تبدیل پتانسیل مناقشه به پتانسیل همکاری گام برمی‌دارند. همچنین بسیاری از چالش‌های حل‌نشده دیگر در آب‌های فرامرزی وجود دارد که نیازمند دیدگاه‌ها و چارچوب‌های قانونی جدید برای بهبود امنیت و صلح در تمام نقاط جهان در اطراف آب‌های فرامرزی است.

عضو هیات علمی پژوهشکده محیط زیست و توسعه پایدار سازمان حفاظت محیط زیست ایران تصریح کرد: همکاری در مدیریت منابع آب مشترک فرامرزی یک عنصر حیاتی در همه اشکال توسعه پایدار است که مزایای آن شامل غلبه بر کمبود آب و حفاظت از تنوع زیستی تا ایجاد اقتصادهای قوی‌تر و تضمین صلح و امنیت می‌شود. با این حال، علیرغم همه پیامدهای مثبت همکاری فرامرزی، این امر همیشه قادر به جلوگیری از تنش بین کشورها نیست و حتی ممکن است تنش بین آنها را تشدید کند. دیپلماسی آب یک مفهوم نوظهور برای پرداختن به ماهیت سیاسی همکاری‌های فرامرزی و پیوند آب با همکاری‌های منطقه‌ای گسترده‌تر، ژئوپلیتیک و سیاست خارجی است. بحث این است که دیپلماسی به عنوان یک فرآیند تثبیت‌شده برای یک کشور جهت برقراری ارتباط و همکاری و همچنین تأثیرگذاری بر دولت‌ها و مردم خارجی در مسیرهای دیپلماسی چندگانه، می‌تواند ابزارهای اضافی را برای مقابله با تنش‌های مرتبط با آب و تسهیل همکاری بین کشورهای دارای منابع آب مشترک فراهم کند. در سطح بین المللی بازیگران اصلی دیپلماسی آب معمولا متشکل از دولت‌های کشورها و سازمان‌های بین‌دولتی مرتبط مانند سازمان حوزه رودخانه هستند که اغلب با بازیگران دیگر در مسیرهای دیپلماسی متعدد همراه هستند.

وی ادامه داد: تالاب‌ها یکی از با ارزش‌ترین اکوسیستم‌های روی کره زمین هستند اگرچه مدت زمان زیادی است که ارزش تالاب‌ها برای حفاظت از ماهی و حیات وحش شناخته شده است، با این حال برخی از مزایای دیگر آنها نیز اخیرا شناسایی شده‌اند. تالاب‌ها به عنوان ذخیره کننده آب در پایین دست عمل می‌کنند. آنها منابع آب را تثبیت می‌کنند و در نتیجه هم سیل و هم خشکسالی را کاهش می‌دهند. مشخص شده است که آنها آب‌های آلوده را پاکسازی، از خطوط ساحلی محافظت و سفره‌های آب زیرزمینی را تغذیه می‌کنند. تالاب‌ها همچنین به دلیل زنجیره غذایی گسترده و تنوع زیستی غنی که از آنها حمایت می‌کنند، با ایجاد زیستگاه‌های منحصر به فرد برای طیف گسترده‌ای از گیاهان و جانوران، نقش مهمی در چشم انداز مناطق مختلف ایفا می‌کنند. تالاب‌ها توسط برخی به عنوان سینک کربن و تثبیت‌کننده‌های اقلیم در مقیاس جهانی نیز توصیف می‌شوند. تالاب‌ها همچنان به عنوان ارزشمندترین بخش‌های منظره طبیعی ما در ارزیابی‌های خدمات اکوسیستمی ذکر می‌شوند و به‌ویژه باتلاق‌های داخلی و دشت‌های سیلابی، به‌طور قابل‌توجهی ارزشمندتر از دریاچه‌ها و رودخانه‌ها، جنگل‌ها و علفزارها هستند. خدمات اکوسیستم تالاب را می‌توان به روش‌های مختلفی دسته بندی کرد. ارزش‌های تالاب می‌توانند در سه سطح سلسله مراتب بیولوژیکی جمعیت، اکوسیستم و جهانی طبقه‌بندی شوند. ارزش‌های جمعیتی شامل موارد مربوط به جمعیت‌های بوم‌شناختی خاص از جمله فراهم کردن زیستگاه برای حیوانات، پرندگان آبزی و سایر پرندگان شکاری، تولید ماهی و صدف، برداشت چوب و ذغال سنگ نارس و حمایت از گونه‌های در معرض خطر و انقراض می‌شود. ارزش‌های اکوسیستم برای بهبود کیفیت آب، کاهش خسارت طوفان و سیل، تغذیه سفره‌های زیرزمینی و حتی حفظ فرهنگ‌های انسانی نیازمند کل اکوسیستم تالاب است و فقط شامل چند گونه گیاهی، جانوری یا میکروب نمی‌شود. ارزش‌های جهانی شامل حفظ تأثیرات کیفیت آب و هوا در مقیاس بسیار گسترده‌تر از سطح اکوسیستم به ویژه در چرخه‌های منطقه‌ای و جهانی نیتروژن، گوگرد و کربن است.
چرا هامون هیرمند خشک شد؟

فرزانه گفت: کشور ایران و کشور افغانستان دارای یک حوضه آبریز مشترک و یک تالاب بین المللی مشترک هستند که قسمتی از پایین دست این حوضه در ایران و قسمتی از بالادست آن در افغانستان واقع شده و کل این اکوسیستم به تالاب هامون هیرمند، وابسته است. هامون هیرمند حدود  ۴۷۲ متر از سطح دریا ارتفاع دارد و در فاصله ۴۵ کیلومتری جنوب غربی شهرستان زابل واقع است. سطح آن از سایر هامون‌ها بیشتر ولی عمق آن کمتر و به شدت تحت تاثیر نوسانات ورودی آب است. عمق متوسط در زمان پر آبی تقریباً دو متر، در شرایط میان آبی تقریبا یک متر و در کم‌آبی صفر تعیین‌شده است. در سال‌های عادی به‌ویژه از اواخر تابستان تا اوایل زمستان، هامون هیرمند به چندین برکه کوچک و بزرگ کم‌عمق تبدیل‌شده که بزرگ‌ترین آن‌ها در قسمت شمال هامون هیرمند و غرب کوه خواجه واقع شده و سنگل نام دارد. از آنجایی که حیات این دریاچه به رودخانه هیرمند و انشعابات فرعی آن وابسته است، آبگیری آن منوط به نوسانات طبیعی یا مصنوعی  رودخانه هیرمند بوده و قطعا آبگیری‌هایی همچون آبگیری در سد کجکی افغانستان تأثیر زیادی در کاهش آبگیری دریاچه داشته است؛ به‌ویژه در سال‌های اخیر ظرفیت آبی رودخانه هیرمند در بخش ایران کاهش داشته و منجر به خشکی هامون هیرمند شده است.

وی تاکید کرد: منابع آب زیرزمینی از اهمیت و جایگاه ویژه‌ای در حوضه آبریز هامون- هیرمند برخوردار است. در حوضه آبریز هامون-هیرمند آبخوان‌های آبرفتی به‌صورت پراکنده و محصور در میان ارتفاعات با گسترش و پتانسیل آبی محدود شکل‌گرفته است. به دلیل فقر نزولات جوی و جریانات سطحی، حجم تغذیه سالانه آبخوان‌ها اندک بوده و در صورت عدم اعمال مدیریت صحیح عرضه و تقاضای آب، صدمات وارد به آن‌ها بیش از سایر نقاط خواهد بود.
خشکی هامون و چالش زندگی در سیستان

این متخصص آب و تغییر اقلیم اظهار داشت: اقدامات و معاهدات صورت گرفته بر روی رود هیرمند در دوره‌های اخیر سبب کاهش انتقال آب از رودخانه مرزی هیرمند به ایران و خشک شدن تالاب‌های هامون در برخی از سال‌ها و تأثیرات منفی بر محیط‌زیست دشت سیستان شده است. با توجه به وابستگی بیشتر روستاییان سیستان به فعالیت‌های زراعی، باغداری، دامداری، صید و شکار و غیره، حل نشدن مسئله حقابه رودخانه هیرمند برای جمهوری اسلامی ایران، منجر به آسیب‌پذیری و تغییرات شرایط محیطی شده است. کاهش نزولات جوی در منطقه سیستان و خشک‌سالی‌های چندین ساله از یک‌سو و از سویی دیگر عدم تخصیص حقابه رودخانه هیرمند از سوی افغان‌ها باعث خشکی کامل تالاب هامون شده است؛ به‌طوری‌که این تالاب، تمامی کارکردهای خود را از دست‌داده است. هم‌زمان با خشکی و نابودی تالاب‌های سه‌گانه هامون (هامون صابری یا صابوری، هامون هیرمند و هامون پوزک) مشکلات بسیاری در سطح منطقه به وجود آمده است؛ به‌طوری‌که گروه‌های مختلف بهره‌بردار ساکن در حاشیه تالاب هامون (کشاورزان، دامداران، صیادان و…)، از منطقه مهاجرت کرده‌اند و همچنین طوفان‌های شن و خاکی که از بستر خشک تالاب‌ها و رودخانه سیستان به وجود می‌آید، باعث شده که بسیاری از مردم منطقه سیستان به انواع بیماری‌های تنفسی و عفونی مبتلا شوند.

وی ادامه داد: حیات و توسعه منطقه سیستان با رودخانه هیرمند و تالاب هامون ارتباط تنگاتنگ دارد؛ بنابراین لزوم آبگیری تالاب هامون و رودخانه هیرمند در منطقه موردنظر، امری حیاتی و ضروری است؛ به‌طوری‌که می‌توان گفت با خشکی تالاب هامون، ادامه حیات برای مردم منطقه سیستان در این ناحیه دچار چالش می‌کند. در کل، عوامل مهمی که باعث از بین رفتن تالاب هامون شده، شامل وابستگی تالاب به رودخانه مرزی هیرمند، بارندگی کم، تبخیر بالا، کم‌عمق بودن تالاب و بادخیز بود