«قِزِلاوزَن» پر آبترین و طولانیترین رودخانه شمال غرب کشور، چند سالی است که با شروع فصل تابستان خشکیده و از حرکت باز میایستد. دور باطل خشکیدگی این رودخانه هر تابستان بارها و بارها تکرار شده و حیات محیط زیست و آبزیان در استانهای همجوار را به مخاطره میاندازد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، این روزگار سخت و طاقتفرسا تا بارش اولین باران پاییزی ادامه دارد؛ با فرودآمدن نزولات آسمانی، گویی حیاتی دوباره به قزل اوزن دمیده شده و جانی دوباره میگیرد اما مشکل به همین جا ختم نمیشود؛ چرا که با کاهش دبی آب ورودی از قزل اوزن به استان گیلان، رودخانه سفیدرود نیز کمآب میشود. آب که نباشد شالیزارها و اراضی کشاورزان خشکیده و نفس تالابها و مناطق حفاظت شده این استان نیز به شماره میافتد.
طبقگفته رئیس اداره حفاظت از زیستبوم دریایی اداره محیط زیست گیلان، برای تأمین حقابه زیست محیطی قزل اوزن و سفیدرود باید هر چه زودتر به سدسازیهای بیرویه در استانهای همجوار پایان داده و مدیریت تأمین منابع آب این 2 رودخانه یکپارچه شود؛ در چنین شرایطی است که میتوان به رونق کشاورزی و حفظ اکوسیستمهای طبیعی و توسعه انسانی پایدار در گیلان امیدوار بود.
رودخانه قزل اوزن از ارتفاعات چهلچشمه دهستان سارال بخش دیواندره شهرستان سنندج سرچشمه میگیرد و پس از عبور از استانهای کردستان، زنجان، آذربایجان شرقی و اردبیل در لاهیجان گیلان در نزدیکی حسن کیاده به دریای خزر میریزد. طول خط سیرش حدود ۵۰۰ کیلومتر است که بیش از نیمی از آن در خاک استان زنجان جریان دارد.
«اسماعیل افشاری» مدیرعامل شرکت آب منطقهای زنجان درخصوص میزان دبی آب قزلاوزن در فصول مختلف به «ایران» میگوید: دبی آب این رودخانه در فصل تابستان 4 دهم متر مکعب در ثانیه و در فصل پاییز 4 صدم مترمکعب برآورد شده است. اما چه عواملی باعث شده است تا قزل اوزن که روزگاری از آن به عنوان پرآبترین رودخانه کشور یاد میشد، در فصل تابستان به طور کامل خشک شده و چشم انتظار قطرهای باران پاییزی بماند؟
تغییرات اقلیمی و خشکسالی
«علی اسدی» معاونت محیط طبیعی اداره کل حفاظت محیط زیست زنجان، مهمترین عامل خشکیدگی رودخانه قزل اوزن را تغییرات اقلیمی دانسته و میگوید: بیشترین مسیر عبور رودخانه قزل اوزن در استان زنجان است. اما متأسفانه تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگی، منجر به کاهش دبی چشمههای ورودی به این رودخانه شده و در نتیجه منجر به خشکیدگی قزل اوزن در فصول تابستان شده است.
علاوه بر تغییرات اقلیمی، مؤلفههایی نظیر عدم رعایت حقابههای زیست محیطی در بالادست، سدسازیهای بیرویه، برداشتهای بیرویه آبهای سطحی و زیرزمینی، تغییر کاربریها از دیم به آبی، آتشسوزیهای مراتع، چرای بیرویه دامها و… منجر به کاهش محسوس ورودی آب به قزل اوزن شده است.
مرگ ماهیها در طارم!
به گفته اسدی، در فصل تابستان آب چشمههای ورودی به قزل اوزن خشک شده و همزمان با حفر چاههای (مجاز و غیرمجاز) در مناطق دشتی، آبی برای ورود به این رودخانه باقی نمیماند! به طور مثال دشت سلطانیه، سالانه حدود 70 سانتیمتر کاهش در آبهای زیرزمینی را تجربه میکند. این میزان روی چشمههای ورودی به قزل اوزن تأثیر گذاشته و آبهای زیرقشری که به سمت بستر رودخانهها حرکت میکنند را از بین میبرد. تابستان امسال به واسطه خشکیدگی رودخانه قزل اوزن، حجم زیادی از ماهیها در طارم تلف شدند. برای حل این مشکل مکاتباتی را با آذربایجانشرقی انجام داده و در نهایت با باز شدن ورودی آب سد آیدوغموش، وضعیت تا حدی بهبود پیدا کرد.
اسدی با تأکید بر اصلاح الگوی مصرف آب میگوید: کشاورزان در حاشیه این رودخانه اقدام به برنجکاری کرده و همزمان آب زیادی نیز مصرف میکنند. در حال حاضر بیشترین مصرف آب در حوزه کشاورزی زنجان انجام میشود که باید این الگو همزمان با تغییر اقلیم و خشکسالی در کشور تغییر کند.
بایستی سیستمهای نوین آبی جایگزین سیستمهای سنتی شده و احیای مراتع به منظور کنترل آبهای زیرزمینی و سطحی با در نظر گرفتن فرسایش شدید خاک، مورد توجه قرار گیرد. باید این نکته را درنظر بگیریم که کاهش آب، منجر به تبعات اجتماعی شده و همزمان با طرح مسائل امنیتی، نابودی اقتصاد جوامع در پاییندست را به همراه خواهد داشت. در همین راستا باید حقابهها تأمین شده و کشاورزانی که از قزل اوزن برای امرار معاش خود استفاده میکنند، بخشی از این آب را برای احیای خود اکوسیستم در بستر رودخانه باقی بگذارند؛ اما متأسفانه این موضوع سالهاست که در این منطقه رعایت نمیشود!
تقویت سفرههای زیرزمینی
به گفته معاونت محیط طبیعی اداره کل حفاظت محیط زیست استان زنجان، با کاهش دبی آب رودخانه، کشاورزان برای تأمین آب مورد نیاز خود به برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی روی میآورند. اما این برداشتها فشار مضاعفی را بر آبهای زیرزمینی این حوضه وارد کرده و مشکلاتی جدید را خلق میکند. همزمان خشکیدگی، اکوتوریسم منطقه را تحت تأثیر قرار داده و ورود توریسم به زنجان را تا حد زیادی کاهش میدهد. برای حل این مشکلات باید صدور واحدهای صنعتی آببر به حداقل رسیده و اصلاح الگوی مصرف از سوی جهاد کشاورزی پیگیری شود و به جای سدسازی نیز موضوع آبخوانداری تقویت شود. همچنین پروانههای چرا به طور مداوم کنترل شده و سفرههای زیرزمینی به منظور تقویت آب چشمهها تقویت شود.
عدم تأمین حقابه زیست محیطی
در همین حال، «اعظم نظامهاشمی» رئیس اداره حفاظت از زیستبوم دریایی و پایش آلودگیهای دریایی اداره کل محیط زیست گیلان، با اشاره بهاینکه رودخانه قزلاوزن پس از پیوستن به رودخانه شاهرود با نام رودخانه سفیدرود وارد استان گیلان شده و پشت سد منجیل (سفیدرود) میریزد، میگوید: قزل اوزن 80 درصد آب آبیاری تنظیم شده استان گیلان را تأمین میکند.
سد سفیدرود با میزان آبدهی بیش از 2 میلیارد مترمکعب، عمدتاً برای آبیاری اراضی وسیع کشاورزی در حوضه دشت فومنات، دشتهای مرکزی و شرق گیلان مورد استفاده قرار میگیرد. علاوه بر آن، بیش از 100 هزار هکتار از اراضی کشاورزی گیلان وابسته به آب رودخانه قزل اوزن و سفیدرود است. همزمان استخرها و مزارع پرورش ماهی در گیلان و درصدی از نیازهای شهری و صنعتی نیز وابسته به تأمین آب سفیدرود است.
نظامهاشمی، تغییرات اقلیمی و خشکسالی را یکی از دلایل غیرعمده در عدم تأمین حقابه زیست محیطی رودخانههای قزل اوزن و سفیدرود دانسته و میگوید: ظرفیت سد سفیدرود (منجیل) ظرفیتی حدود 5.5 میلیارد مترمکعب پیش بینی شده بود؛ اما در دهههای80 و 90، به طور میانگین حدود 1,5 میلیارد مترمکعب و گاهی یک میلیارد مترمکعب ذخیره آب وارد سد سفیدرود شده است.
مسلماً این کاهش آورد، بر اکوسیستمهای طبیعی مانند مناطق حفاظت شده، تالابها، اکوسیستم رودخانه، اراضی شالیکاری و… تأثیر منفی می گذارد. از طرفی رودخانه سفیدرود مأمن و زادگاه مهمترین ماهیان اقتصادی شمال کشور بشمار میرود، به همین دلیل تأمین آب این رودخانه از اهمیت بسزایی برخوردار است.
سدسازیهای بیرویه ممنوع!
این کارشناس، به سدسازیهای بیرویه در استانهای بالادست بر روی رودخانه قزل اوزن نظیر زنجان، قزوین، آذربایجانشرقی و کردستان اشاره کرده و میگوید: این سدسازیها باعث میشود تا استان گیلان، با کاهش آورد رودخانه مواجه شود. علاوه بر این صدمات وارد شده به اراضی کشاورزی، شالیکاری و صنعتی، اثرات جبرانناپذیری را نیز بر اکوسیستمهای مهم و خاص این استان میگذارد. این در حالی است که مناطق تحت مدیریت این اداره کل و منطقه مهمی نظیر پارک ملی خشکی-دریایی بوجاق و تالاب کیاشهر و… در استان گیلان، از آب سفیدرود و قزل اوزن بهرهمند میشوند.
برای حل این مشکل، باید به سدسازیهای بیرویه در بالادست پایان داده و مدیریت بهینه آب در سدهای موجود مورد توجه قرار گیرد. همچنین بهتر است مدیریت تأمین آب در تمامی استانهای همجوار رودخانه قزل اوزن یکپارچه شده و همزمان دستگاههای متولی از جمله سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت نیرو، حقابه زیست محیطی سفیدرود را محاسبه کرده و آن را اجرا کنند. در چنین شرایطی است که میتوان به رونق کشاورزی و حفظ اکوسیستمهای طبیعی و توسعه انسانی پایدار در استان گیلان امیدوار بود.
آخرین دیدگاهها