ارسال کننده خبر مسعود عاقبت اندیش
چالش یک سطل نمک برای دریاچه اورمیه-نگاه سیاسی اؤیرنجی سسی
تعداد کسانی که به چالش یک سطل نمک میپیوندند هرروز بیشتر و بیشتر میشود. بااینکه هنوز چند روز از آغاز این چالش نگذشته است تعداد کسانی که به چالش پیوستهاند با رقم “صدها” بیان می گردد.
چالش یک سطل نمک به دنبال چالش یک سطل آب یخ که برای جلب انظار عمومی به بیماری ALSو چالش یک سطل خاک برای جلبتوجه عمومی به مسئله فلسطین آغاز شد و بهسرعت گسترش یافت. چالش یک سطل نمک باهدف جلب هر چه بیشتر افکار عمومی به فاجعه خشک شدن دریاچه اورمیه آغازشده است.
در کشوری مانند ایران که هر تحرکی از هر نوعی یک تهدید بالفعل علیه نظام تلقی میشود و میتواند عواقب سنگینی را به دنبال داشته باشد بیشک چنین حرکتهای تودهای کمهزینهای از کارایی و بازدهی بالایی برخوردار خواهد بود. حرکتی مانند چالش سطل نمک درعینحالی که قابلیت ایجاد موجی از حساسیت و آگاهی در قشر وسیعی از جامعه را دارد و حتی در سایه رسانههای اجتماعی مانند فیسبوک و نظیر آن بهراحتی میتواند این موج آگاهی دهی و حساسیت را به خارج از مرزها برساند از زاویه ریسک امنیتی برای شرکتکنندگان در آن دارای ضریب بسیار پایینی است و این شاید بزرگترین مزیت این کمپین باشد.
مردم آزربایجان ناگزیر از نشان داده عکسالعمل به فاجعه دریاچه اورمیه هستند. زیرا این مسئله بدون تعارف به مسئله حیات و ممات آزربایجان تبدیلشده است و نمیتوان در مقابل آن بیتفاوت بود. در چنین وضعیتی مادامیکه حتی تجمعات مدنی و به دور از خشونت با شدت هرچهتمامتر سرکوب میشوند و اجازه هیچ اظهارنظری داده نمیشود طبعاً چه چیزی بهتر از چنین کمپینیهایی میتواند باشد؟!
چالش یک سطل نمک برای دریاچه اورمیه و کمپینهای ابتکاری نظیر آن به دلیل وجه مدرن و امروزی میتوانند در دیگر کشورها نیز افکار عمومی را به خود جذب کنند و علاوه بر رساندن صدای زنگ خطر یک فاجعه زیستمحیطی مهیب، چهرهای مدرن و بهروز از جنبش ملی-مدنی آزربایجان جنوبی ترسیم خواهد کرد. واقعیت این است که حرکت ملی آزربایجان بهرغم ماهیت مدنی و انسانمدار آن تا امروز مانند یک حرکت راست افراطی با تمایلات بیگانه ستیزانه معرفیشده است که البته در کنار تبلیغات سو بدخواهان آزربایجان اشتباهات یک سری از فعالین ملی نیز در این مسئله دخیل بوده است. لیکن کمپینهایی مانند چالش یک سطل نمک برای دریاچه اورمیه علاوه بر رساندن پیام خود کمپین تأثیر به سزایی نیز در اصلاح طرز نگاه به جنبش ملی-مدنی آزربایجان جنوبی خواهد داشت.
در این میان آنچه جلب نظر میکنند بایکوت و سکوت خبری رسانههای فارسیزبان در مقابل این کمپین است. البته از ذهنیتی که برای درگذشت سیمین بهبهانی هزاران هزار خبر، تحلیل، گزارش، مقاله و امثالهم تولید کند ولی درگذشت شخصیتی مانند دکتر هیئت را در حد یک خبر عادی نیز مخابره نکند بهراستی انتظاری بیش این نیست! حسن این قضیه آن است که ملت آزربایجان هرروز که میگذرد بهتر و بهتر درک میکند تاکنون با چه کسانی همپیاله بوده است و شاید بعدازاین بهتر بتواند میسر خود را تعیین کند.
آخرین دیدگاهها