انتقال آب از زاب بە دریاچۀ ارومیە؛ درمانِ درد یا بی‌حاصل و دردسرِ آینده؟

دولت حسن روحانی با شعار دولت محیط‌زیستی سر کار آمد و احیای دریاچهٔ ارومیه را در رأس برنامه‌های خود قرار داد. منظور از احیا رسیدن بە تراز اکولوژیک بود، یعنی رسیدن بە ارتفاع ١٢٧۴ متر از سطح دریا و حجم آب حدود ۱۵ میلیارد متر مکعب.

تونل انتقال آب از رودخانهٔ زاب به دریاچهٔ ارومیه

«تراز اکولوژیک ترازی است که موجودات زنده در دریاچه امکان زیست و تعامل با محیط داشتە باشند. در تراز اکولوژیک دریاچۀ ارومیە حد آستانه شوری دریاچه به ۲۴۰ گرم بر لیتر می‌رسد کە در آن آرتمیا [جاندار سخت‌پوستِ آب‌های شور] فرصت رشد پیدا می‌کند. در چند سال اخیر شوری دریاچه بیش از ۳۰۰ گرم بر لیتر بوده، بنابراین آرتمیا در این شرایط امکان حیات نداشته است».

بە‌بهانۀ احیای دریاچە، طرح‌ها و مقالات زیادی منتشر و سمینارهای متعددی برگزار شد. در آستانۀ پایان کار دولت روحانی مشخص شد پروژۀ احیای دریاچە پروژەای شکست‌خوردە است و این پروژه گرچه برای عده‌ای نان داشت، اما دریاچه همچنان کم‌آب است و روزگار سختی را می‌گذراند.

مسئولان ستاد احیا در تلاش‌اند که نتیجهٔ بارندگی‌های دو سال اخیر را به عنوان نتیجهٔ طرح‌های کارآمد جا بزنند، این در حالی است که بارندگی‌ها در حوضهٔ آب‌ریز دریاچه فقط نابودی آن را به تعویق انداخته است و اگر خشکسالی‌ای کە امسال با آن روبه‌رو هستیم در سال‌های آیندە هم ادمە‌دار باشد، کمتر از سه سال دیگر دریاچە بە وضعیت سال ١٣٩۴ برمی‌گردد و ستاد احیا هم با انبوهی از طرح‌ها و پروژه‌های شکست‌خورده روبه‌رو خواهد شد.

بنابراین، مسئولان مربوط جز خیره‌ شدن به آسمان و خواندن نماز باران برای مرطوب نگە داشتن سطح دریاچە کار دیگری از دست‌شان برنمی‌آید.

وضعیت فعلی دریاچە:

طبق گزارش ستاد احیای دریاچۀ ارومیە در هشتم تیر سال ١۴٠٠ ارتفاع آب دریاچە ١٢٧١متر از سطح دریا و حجم آب موجود در دریاچە چهار میلیارد و ٢۵٠ میلیون بود کە برای رسیدن بە تراز اکولوژیک بە ١١ میلیارد و ٢۵٠ میلیون متر مکعب آب بیشتر نیاز است!

سال گذشتە در همین روز حجم آب دریاچە بە همت بارش‌ها شش میلیارد و ٢١٠ میلیون متر مکعب بود، یعنی امسال با کاهش ٣٢ درصدی حجم آب نسبت بە سال گذشتە و ٧٧ درصدی نسبت بە میانگین درازمدت مواجە هستیم.

چرا دریاچە بە این وضعیت رسید؟

بر طبق مطالعات و آمارهای گوناگون منتشرشده، سطح زیرکشت آبی کنونی در سطح حوضهٔ آبریز دریاچهٔ ارومیه بالاتر از ۵۰۰ هزار هکتار برآورد شده است. این رقم نشانگر افزایش بیش از ٢٠٠ هزار هکتاری اراضی آبی حوضه نسبت به اوایل دهه ١٣۵٠ شمسی است.

یادداشت سام خسروی‌فرد
فریب ۱۶ ساله‌ای به نام احیای دریاچهٔ ارومیه
علاوه بر افزایش سطح زیر کشت در بخش کشاورزی حوضه، تغییر الگوی کشت کم مصرف آبی به الگوی کشت پرمصرف نیز در توسعهٔ نامتوازن این بخش مؤثر بودە (مانند افزایش سطح زیر کشت چغندر قند). این توسعە نامتوازن کشاورزی بدون در نظر گرفتن توان اکولوژیک و ظرفیت محیط منجر بە برداشت بیشتر آب از منابع سطحی و زیرزمینی گردید کە عامل اصلی وضعیت کنونی دریاچە است.

از طرف دیگر سال‌هاست که بخشی از حق‌آبۀ دریاچۀ ارومیە (حدود پنج متر مکعب آب در ثانیه) از سد شهید کاظمی بوکان و اخیراً هم گزارش شدە کە از سد نوروزلو میاندوآب هم امکانی فراهم آمده است که ۵ متر مکعب دیگر در ثانیه آب از آن‌جا به استان آذربایجان شرقی منتقل ‌شود که در مجموع از زرینه‌رود و «سیمینه‌رود حدود ١٠ مترمکعب در ثانیه آب به تبریز منتقل خواهد شد کە مجموع آب انتقالی از این محل سالانە بە بیش از ٣١۵ میلیون متر مکعب خواهد رسید.

پروژە انتقال آب از زاب بە دریاچۀ ارومیە:

این پروژه بر روی رودخانهٔ زاب کوچک و شاخه‌های بالادست آن اجرا شدە است کە پتانسیل منابع آب موجود در این طرح بر پایه آمار و اطلاعات به میزان ٨٧٠ میلیون متر مکعب تخمین زده شدە بود، اما اکنون مسئولان ستاد احیا صحبت از٦۴٠ میلیون متر مکعب می‌کنند که در قالب سیستم جمع‌آوری و تونل‌های انتقال از دریاچهٔ سدهای مخزنی کانی سیو و سیلوه به حوضهٔ رودخانه گادر و در نهایت دریاچهٔ ارومیه صورت می‌گیرد.

رودخانهٔ زاب از ارتفاعات سیاه‌کوه واقع در مرز ایران و عراق به نام رود لاوین سرچشمه می‌گیرد و با دریافت شاخه‌های زیوکه، تمرچین، قلعه‌تراش، آوجار، بادین‌آباد، نعلین، آبخورده، پردانان و در مرز ایران و عراق در نزدیکی آبادی هرزنه، پس از دریافت شاخه پرآب چومان وارد خاک عراق می‌شود.

مطابق این طرح در یک مسیر از سد سیلوه و کانال جلدیان آب بە سد چپرآباد و از آن‌جا بە دریاچۀ ارومیە منقل می‌شود. در مسیر دیگر نیز آب از سد کانی سیب و بند انحرافی بادین‌آباد و از طریق تونلی کە در عمق ٨٠ متری زمین حفر شدە بە رودخانۀ گدار و از آن‌جا بە دریاچە منتقل می‌شود.

مطالعات نشان دادە است که جریان رودخانهٔ زاب در مدت ٣٠ سال گذشته روند نزولی معناداری داشته و با توجه به روند افزایشی درجه حرارت در منطقه، انتقال بی‌رویه آب از این حوضه به دریاچهٔ ارومیه اثرات مخربی بر منابع آب سطحی و زیرزمینی حوضهٔ زاب و محیط زیست منطقه خواهد گذاشت.

نتایج مطالعات طالب پوراصل و همکارانش نشان می‌دهد که روند افت تراز آب زیرزمینی دشت پیرانشهر در پایین‌دست سد سیلوه، در دورهٔ پس از انتقال آب به حوضهٔ دریاچه ارومیه تشدید خواهد شد. دشت پیرانشهر بر رسوبات جوان آبرفتی منطبق است؛ در حاشیهٔ شمالی و غربی دشت که منطبق بر رأس مخروط افکنه‌ها و رسوبات دانه‌درشت است، نشست زمین به‌صورت ناگهانی و در پایین‌دست دشت که منطبق بر قاعده مخروط افکنه‌ها و رسوبات مارن و رس است، نشست زمین به‌صورت تدریجی رخ می‌دهد.

همچنین از آن‌جا که گسل‌های فراوان ازجمله گسل سراسری زاگرس از جنوب غربی آبخوان پیرانشهر می‌گذرد، پیشبینی می‌شود نشست زمین و ایجاد شکاف در این بخش از حوضه تشدید شود.

آثار تخریبی این انتقال بر فرونشست زمین در اطراف روستای خورینج از توابع شهرستان پیرانشهر در روزهای اخیر نمایان شد و در مزارع کشاورزان فروچالە‌هایی کە بزرگ‌ترین آن‌ها بە عمق دە متر و شعاع ٣٠ متر بود مشاهدە شد به‌گونه‌ایکه کشاورزان و مردم منطقە شوکه شدند و البته فریادشان هم بی‌پاسخ ماند.

این انتقال در نهایت منجر بە خشک شدن زاب کوچک می‌گردد و آن میزان آبی هم کە قرار بود از این رودخانە بە سد دوکان در اقلیم کردستان و از آن‌جا بە هورهای عراق در جنوب برسد، قطع خواهد شد. این مسئلە خود می‌تواند بر گرد و غبار در جنوب کشور با منشاً هورهای خشک جنوب عراق نیز تأثیر داشتە باشد.

میکروکلیمای منطقە [خرداقلیم]، روابط هیدرولوژیک بین آب‌های جاری و زیرزمینی، تنوع زیستی گیاهی و جانوری هم تحت‌تأثیر این پروژە به هم خواهد خورد.

حال سؤال اساسی از مسئولان ستاد احیای دریاچە این است کە با این‌همە هزینە، بیش از پانزدە هزار میلیارد تومان (طبق گفتۀ دکتر تجریشی، معاون سازمان حفاظت محیط‌زیست) و این همە تخریب و با ۶۴٠ میلیون متر مکعب آب انتقالی از حوضۀ زاب، آیا دریاچەای کە بە بیش از ١١ میلیارد متر مکعب آب نیاز دارد احیا خواهد شد؟

تنها کاری که می‌توان در شرایط فعلی انجام داد، کاهش سطح تبخیر با حفظ یک‌چهارم سطح دریاچه است. به عبارت دیگر، آب‌هایی که به دریاچه وارد می‌شوند در سطح ١۵٠٠ کیلومتری حفظ و به سمت سطوح شکننده دریاچه هدایت شوند و برای بقیە سطح دریاچە کە خشک است، چارە و فکر دیگر باید اندیشید.