فعالان محیط زیست میگویند در سفر اخیر وزیر نیرو به چهارمحال و بختیاری تمام ملاحظات محیط زیستی زیر پا گذاشته شد و طرحهای متوقف شده در دولتی که خود را «دولت محیط زیست» نامیده از سر گرفته شد.
هومان خاکپور، فعال محیط زیست و عضو شبکه تشکلهای منابع طبیعی چهارمحال و بختیاری و خوزستان، در گفتگو با خبرنگار مهر در این باره گفت: مشکلی که در سفر وزیر نیرو به استان چهارمحال و بختیاری گلایهساز شد به بحث سدها و طرحهای انتقال آب بر میگردد که پیشینهای دارد. این استان یک استان کوهستانی است و معمولاً در استانهای کوهستانی شرایط ذخیره نزولات آسمانی شکننده است و آب به راحتی از دسترس می شود و به رغم اینکه از وضعیت پرآبی هم برخوردارهستند اما به لحاظ پرشیب بودن در تأمین منابع آبی همان حوضه و منطقه با مشکل مواجه هستند و این باعث می شود که طرح های انتقال آب از این مناطق، شکنندگی و حساسیت منطقه را بالا ببرد. این یکی از دغدغه های جدی ما در استان چهار محال بختیاری بوده است و به همین دلیل همواره طرح های انتقال آب را دنبال کردیم.
تنها دریک نمونه، احداث سد باباحیدر تأیید شده که با هدف تأمین شرب است اما سازمان محیط زیست صراحتاً اعلام کرده نقطه احداث سد در محلی واقع شده که بیش از دو دهه به عنوان محل دفن زباله استفاده شده است
خاکپور افزود: به لحاظ ظرفیت منابع آب، استان چهار محال بختیاری یکی از استان هایی است که بیشترین انتقال آب ها از آن صورت گرفته و هنوز هم بیشترین طرح های انتقال آب در این استان دنبال می شود. شاید معدود استانی باشد که به لحاظ وسعت که یک دهم وسعت کشور را دارد، تا به حال سه طرح انتقال آب کوهرنگ1، 2 و 3 در آن اجرا شده است و به اصفهان و یزد میرود. به اضافه اینکه الان می بینیم سه تا چهار طرح انتقال آب دیگر در دستور کار دولت است. این باعث شده فعالان محیط زیست و کسانی که به دنبال توسعه پایدار هستند، چه به لحاظ طبیعی و جغرافیایی و چه به لحاظ شکنندگی و حساسیت در استان، نگرانیهایی را در طرح های انتقال آب دارند.
وی درباره اینکه مشخصاً چه اتفاقاتی در سفر وزیر نیرو موجب گلایه مردم این استان و فعالان محیط زیست شد گفت: اولین اتفاقی که نباید می افتاد و انتظار بود به آن اهمیت بدهند، این بود که نمایندگان افکار عمومی که همان خبرنگاران و رسانه ها هستند، در این سفر حذف شدند. یعنی کسانی که باید از مسئول متولی این موضوع، مطالبه کنند در این سفر حذف می شوند و از طرف دیگر کسانی که دغدغه و چالش آنها با وزارت نیرو در آن استان بود، فعالان محیط زیست و تشکل ها بودند که آنها هم حذف شدند. به هر حال مسئولین دولتی با وزارت نیرو برای انتقال آب مشکلی نداشتند یا مثلاً مقامات مذهبی یا سیاسی با وزیر نیرو در استان در خصوص طرح های انتقال آب مشکلی نداشتند. دقیقاً کسانی که مشکل داشتند همانهایی بودند که در این سفر حذف شدند و اتفاق بدتر که فریب کاری است، این بود که جریان های غیر محیط زیستی در این سفر جایگزین شدند. یعنی آنها جایگزین مطالبات به حق مردم شدند و باعث شد جلساتی برگزار شود و این جلسات هیچ خروجی نداشت، محتوای این جلسات به طور شفاف مطرح نشد و باعث شد وحدت و اعتمادی که بین مردم و مسئولین استان می توانست وجود داشته باشد، خدشه دار شد. وقتی محتویات جلساتی با این اهمیت منتشر نشود مردم فکر می کنند که شاید به آنها خیانت شده است. به علت همین جلسات پشت درهای بسته و محتوای منتشر نشده جلسات، این احساس در درازمدت به مردم دست می دهد و می تواند دیوار بی اعتمادی بین مردم، مسئولین و دولت را بالاتر ببرد.
این فعال محیط زیست ادامه داد: یکی از موارد موجب تأسف در این سفر این بود که نزدیک به انتخابات مجلس انجام شد و در این فضا ملاحظات منطقه ای و کوتاه مدت و مقطعی منطقه ای به ملاحظات پایدار محیط زیستی ترجیح داده میشود. به این شکل که در هر حوزه انتخابی، هر نماینده به دنبال این بود که با موافقت یا تأیید طرح های انتقال آب بتواند یک حس کاذب رضایت نسبی و یک منفعت کوتاه مدت برای مردم خود ایجاد کند. مثلا نماینده ای که طرح انتقال آب بهشت آباد به فلات مرکزی در حوزه او بوده، به دنبال این بود که این طرح کلید بخورد. طرحی که سالها برای نشان دادن مضرات آن تلاش شده و اثبات شده که در این طرح، ملاحظات محیط زیستی رعایت نشده، اما شاید منفعتی کوتاه مدت به مردم منطقه برسد و بر این طرحی که سالها در مورد آن مقاومت شده بودبا یک اصلاحات ظاهری که مثلاً طول تونل کمتر و کوتاهتر بشود و انتقال آب به این شکل انجام بشود، مهر تأیید زدند.
یکی از موارد موجب تأسف در این سفر این بود که نزدیک به انتخابات مجلس انجام شد و در این فضا ملاحظات منطقه ای و کوتاه مدت و مقطعی منطقه ای به ملاحظات پایدار محیط زیستی ترجیح داده میشود
خاکپور گفت: انتظار داشتیم وزیر نیرو ببیند در طرح هایی که وزارتخانه دنبال می کند ملاحظات محیط زیستی ذبح شده و نادیده گرفته شده، اما موضوع برعکس شد و نمایندگان استان به دنبال منفعت های کوتاه مدت منطقه ای خود برای کسب آراء در انتخابات بعدی بودند و برای منفعت های سیاسی خود، کل ملاحظات محیط زیستی نادیده گرفته شد و به کنار رفت. طرح انتقال آب ونک-رفسنجان که در حوزه انتخابی دو نماینده بود، هر دو نماینده به خاطر منافع منطقه ای خودشان، مهر تأیید به این طرح زدند و توافقات مکتوبی با شرکت عمران- رفسنجان انجام دادند. همچنین توافق محدودی بین دو نماینده بروجن و نماینده لردگان و استاندار و شرکت عمران – رفسنجان اتفاق افتاد که اما و اگرهای بسیاری به لحاظ کارشناسی، فنی و محیط زیستی داشت. به این ترتیب این موارد را به عنوان یک مطالبه از جانب مردم استان تلقی کردند و این طرحهای متوقف شده را دوباره راه اندازی کردند و در مجموع مطالبات محیط زیستی مردم به مطالبات کوتاه مدت منطقهای تقلیل پیدا کرد.
وی تأکید کرد: ما از این سفر انتظار داشتیم که به مطالبات محیط زیستی هم توجه شود، اما با رویکردی که نمایندگان استان، استاندار و مدیریت این سفر پیش گرفتند تمام مطالبات محیط زیستی به یک سری مطالبات تخصیص آب به طرح های کوچک تقلیل یافت.
قبول داریم که آغاز طرح بهشت آباد، طرح ونک – رفسنجان، طرح گلاب و طرح سبز کوه همه در دولت های قبلی بود اما دولت های قبلی حداقل این بود که به اعتراضات فعالان محیط زیست و ملاحظات محیط زیستی اهمیت دادند و این طرحها را متوقف کردند
این فعال محیط زیست یادآور شد: تنها دریک نمونه، احداث سد باباحیدر تأیید شده که با هدف تأمین شرب است اما سازمان محیط زیست صراحتاً اعلام کرده نقطه احداث سد در محلی واقع شده که بیش از دو دهه به عنوان محل دفن زباله استفاده شده است! قطعاً این موضوع بر سلامت مردم اثر می گذارد ولی سازمان محیط زیست مکاتبه می کند که در این مورد مسئولیتی نمی پذیرم و طرح اجرا می شود. آیا در این مملکت این اختیار را داریم که در برابر سلامت مردم، سلب مسئولیت کنیم و بگوییم من مسئولیت نمی پذیرم؟ چه کسی باید مسئولیت سلامت مردم را در طرحی که به روشنی خطرات زیست محیطی دارد بپذیرد؟ محیط زیست، وزارت بهداشت، استاندار؟ چه کسی باید این مسئولیت را بپذیرد؟ اگر باور داریم که این طرح یک مشکل و ایراد اساسی دارد که می تواند به سلامت عمومی مردم آسیب وارد کند آیا به صرف اینکه طی یک مکاتبه سلب مسئولیت کنیم آن ایراد برطرف می شود؟ اما می بینیم که دوباره آن طرح جزء مطالبات نمایندگان و استاندار استان مطرح میشود و تأمین اعتبار و اجرا می شود.
خاکپور تصریح کرد: ما به واسطه حضوری که به عنوان یک فعال محیط زیست در جلسات حضور داشتهایم و دسترسی به این اسناد داریم، می دانیم که محیط زیست چنین ایراد جدی را وارد کرده است اما آیا واقعا به اطلاع افکار عمومی رسیده و آیا رسانه ها در جریان خطرات و تهدیدات چنین سدی برای سلامت مردم هستند؟ این اطلاعات منتشر نمی شود و در اختیار افکار عمومی قرار نمی گیرد و ممکن است در یک فضای بی اطلاعی سد باباحیدر به یکی از مطالبات جدی مردم منطقه بدل شود و به خاطر عدم شفافیت و عدم اطلاع رسانی درست، یک تهدید از طرف مردم به عنوان فرصت مطالبه میشود و بخشی از این مسأله به حوزه نمایندگان افکار عمومی یعنی رسانه ها و خبرنگاران برمیگردد و بخشی دیگر به حوزه وظایف دولت باز می گردد که اطلاع رسانی درست انجام نمی شود.
وی یادآور شد: وقتی مبنا را بر این بگذاریم که دولتی در مملکت مدیریت می کند که یک عنوان «دولت محیط زیستی» را به خود نسبت میدهد، طبیعتاً این توقع و انتظار را داشتیم که دولت حداقل های ملاحظات محیط زیستی را مدنظر قرار دهد اما می بینیم تمام طرح هایی که در دولت های قبلی متوقف شده بود از سر گرفته میشود. قبول داریم که آغاز طرح بهشت آباد، طرح ونک – رفسنجان، طرح گلاب و طرح سبز کوه همه در دولت های قبلی بود اما دولت های قبلی حداقل این بود که به اعتراضات فعالان محیط زیست و ملاحظات محیط زیستی اهمیت دادند و این طرحها را متوقف کردند. با وجود این متأسفانه می بینیم که برخلاف انتظار ما از یک دولت محیط زیستی، مسئولان محیط زیستی این دولت از جمله مسئولان سیاسی و نمایندگان و … دنبال راه اندازی آن طرحها هستند، دقیقا خلاف آن چیزی که باور داریم در یک دولت محیط زیست اتفاق می افتد.
سازمان محیط زیست که باید خودش به عنوان اولین مدعی برای مخالفت با این طرح ها باشد، با توجیهات و لابی گری مجوز می دهد
این فعال محیط زیست تأکید کرد: از طرفی سازمان محیط زیست که باید خودش به عنوان اولین مدعی برای مخالفت با این طرح ها باشد، با توجیهات و لابی گری مجوز می دهد. مثلا پروژه انتقال آب ونک به رفسنجان یک پروژه ای است که تخصیص آن مربوط به سال 1381 است. در دولت های 1381 تا دولت یازدهم و دوازدهم به دلیل اینکه این پروژه به لحاظ فنی ایراد دارد و قرار است آب را از حوضه ای به حوضه دیگر برای بحث کشاورزی منتقل کنند مجوز محیط زیستی صادر نمی شود. این یعنی به لحاظ خسارت هایی که در مسیر و در مبدا ایجاد می کند، مجوز برای آن صادر نمی شود. بعد یک دفعه می بینید در دولت دوازدهم به تمام این ملاحظات چشم بسته می شود و برای آن مجوز صادر می شود. دولتی که شعار شخص رئیس جمهور آن بود که در دولت من هیچ پروژه انتقال آب انجام نمی شود مگر برای تأمین آب شرب و جالب است که خیلی از پروژه ها مثل پروژه بهشت آباد را ظاهر شرب داده اند و حداقل آبروداری کردهاند و بعد برای صنعت و کشاورزی بردند اما در تخصیص پروژه ونک-رفسنجان صراحتا نوشتند برای تعادل بخشی پستهکاریهای دشت رفسنجان. یعنی این دیگر هیچ پوششی هم ندارد و کاملاً عریان است و اتفاقی در دولت تدبیر و امید می افتد که مخالف تمام شعارها و وعده های محیط زیستی است که رئیس این دولت چه در انتخابات و چه بعد از آن داده است.
آخرین دیدگاهها