ارسال کننده خبر مسعود عاقبت اندیش
درخواست کردان از دولت؛ هر چه زودتر دریاچه اورمیه را خشک کنید
به گزارش واحد رصد اخبار اؤیرنجی سسی، ایشان از دولت خواسته است هر چه زودتر دریاچه اورمیه را خشک کرده و مانع ورود آب به آن شود
تصمیم مهم در مورد دریاچه اورمیه این است که هر چه زودتر آن را خشک کنند و نمکش را جمع کنند. الان این دریاچه همینطور به حال خودش باقی مانده و میگویند اگر دریاچه خشک شود ریزگردهایش مشکلساز خواهد شد اما این ریزگردها تا ممقان هم نمیرود و بلورهایش نمیشکند
الان باید دور دریاچه کانالکشی کنیم که هرزآبها در آن نریزد. اصل قضیه این است که آبی وجود ندارد که بخواهند وارد دریاچه کنند و دیگر اینکه گفتهاند ۱۲ سال نیاز است که دریاچه پر شود اما هر چه این آب در دریاچه ریخته شود وارد چاههای اطراف خواهد شد. البته دریاچه اورمیه اهمیت بسیار بالایی دارد. وقتی کوه سهند آتشفشان شد چاله میانه و دریاچه اورمیه درست شد.
در سال ۱۳۲۵ این حوضه را آبریز اعلام کردند. وقتی میگویند آبریز هم آب سطحی و زیرزمینی به آن وارد میشود و اهمیت این دریاچه مانند دریاچه خزر است.
زمان رژیم گذشته گفته میشد که قرار است در اورمیه دانشکده ساخته شود و من مایل بودم که به آنجا بروم و از ابتدای دانشگاه اورمیه در آنجا حضور داشتم. در آن زمان گاهی در این دریاچه آنقدر آب زیاد بود که خانههای مردم در آذرشهر در خطر بود.
دوم اینکه موجودی به نام آرتمیا داشت که ارزش غذایی بالایی داشت. گاهی اوقات از خارج از کشور به ایران میآمدند که از آرتمیا برای کشور خودشان استفاده کنند.
مورد دیگر اینکه پرندگان زیادی از آرتمیا تغذیه میکردند. دور دریاچه هم لجنی بود که برای مشکلات استخوانی و ماهیچه استفاده میکردند. اگر این لجنها در دست خارج از کشور بود از آن استفاده بهتری میکردند.
این دریاچه دو اکوسیستم خاکی داشت. مورد دیگر اینکه این دریاچه دو جزیره داشت که قابل سکونت بود و یک جزیره حیات وحش بود که الان هم هست. دور دریاچه اورمیه هم اکوسیستم حیوانی شامل گاومیشهای باارزش بود. از یک گاومیش ماده استفادههای زیادی میشد. از شیر آن استفاده میشد. برای بارکشی و گوشت هم از آن بهره میبردند و الان سازمان ملل برای بقای این گاومیشها سوبسید میدهد.
دریاچه هم که پرآب بود و در زمان وزش باد بناب، اسکو، ملکان، عجبشیر و… که در شرق دریاچه بودند از آب و هوایی بسیار عالی برخوردار بودند.
در دهه ۵۰ هم کشتیها وارد دریاچه میشد و از نظر جذب توریست مهم بود و مردم اورمیه در آن زمان در کنار دریاچه چاله میکندند و در آن آب میریختند که بتوانند نمک داشته باشند. اما کشاورزها به سمت حفر چاه رفتند و آب سطحی دریاچه خشک شد و دریاچه بیمار شد و الان باید بگوییم کویر اورمیه نه دریاچه اورمیه، چون پنج درصد از دریاچه باقی مانده که تازه آن هم باتلاق است. حالا دریاچه به نمکزار تبدیل شده و همه حتی حیوانات هم در حال از بین رفتن هستند، تا حدی که در دریاچه با ماشین رفت و آمد میکنند و هم باد داغ و هم باد نمک داریم.
حال میخواهند آب تامین کنند ولی نمیتوانند. ۱۰ سال است که به شدت آب دریاچه در حال کم شدن است و طرحهایی داده شده که عملی نیست. طرفداران افراطی محیطزیست میخواهند که سدها شکافته شوند که وزارت نیرو قبول نکرد. پیشنهاد باز کردن رود ارس را دادند که نمایندگان اجازه ندادند. باروری ابر هم نتیجه نداد. گفتند آبخیزداری کنیم که باز هم نتیجه نداد.
سال ۱۳۴۹ پنج رئیس دانشکده من را هم با خودشان به مرز بردند و در سردشت رودی را دیدم که به عراق ریخته میشد. رود زاب صغیر و رود زاب کویر که عراق سد دوکان را تاسیس کرده که این آب در آنجا جمع میشود. پیشنهاد کردم آب رود زاب را به ایران برگردانند که محیط زیست مخالفت کرد چون گفتند این کار پنج سال زمان میبرد و تا آن زمان دریاچه خشک شده و ما میخواهیم فورا دریاچه را نجات دهیم و دوم اینکه این رود آب زیادی ندارد. الان تنها راهی که مانده این است که ۴۰ درصد آب کشاورزی از طریق آبخیزداری برای دریاچه صرف شود. آبخیزداری آب سد را کم میکند. آقای گرشاسبی اعلام کردهاند که با این کار ۵۰ درصد آب دریاچه تامین میشود اما این اشتباه است. سد که ساخته میشود بالادست سد آبخیزداری میکنند که سیلاب به راه نیفتد و در سد گل و لجن پر نشود. هر چه آب با شدت بریزد گل و لای به همراه میآورد. الان ۴۰ متر سد کرج گل است. ۸۵ متر سد دز گل است. تا ۲۵ سال دیگر سدهای تهران پر از گل میشوند. تصمیم گرفتهاند از طریق آبیاری قطرهای صرفهجویی کنند.
نمک بلوری دریاچه یک سرمایه ملی است
در گذشته دریاچه اورمیه ۳۰ میلیارد مترمکعب آب داشت ولی الان این میزان به دو میلیارد مترمکعب رسیده است. حساب کردهاند که سالی یک میلیارد مترمکعب به آب دریاچه اضافه شود که این کار ۱۲ سال طول میکشد. نظر من این است که در هر صورت ابتدا باید نمک را جمع کنند. فقط میخواهند در هر شرایطی به دریاچه آب سرازیر کنند. الان طبیعت با دست خودش میلیاردها تن نمک بلوری به ما تقدیم میکند که میتوان از آن استفاده کرد.
اما مشکلشان این است که این نمکها را کجا ببریم؟ ما هر روز دهها میلیون تن نمک نیاز داریم. یکی از موارد استفاده در نفت است که نمک باعث میشود آب پایین رفته و نفت از آن جدا شود.
دوم در پتروشیمی است. در گرمسار دو سوم نمک ایران وجود دارد که گفته میشود تا بیست سال آینده تمام خواهد شد.
در دشت کویر بزرگ مرکزی ایران طرحی با شراکت آلمانها اجرا کردهاند که آب کویر گرفته شود و در پایین آن استخر درست کردهاند که نمک استخراج کنند.
دریاچه مهارلو در جنوب شرق شیراز هم آب شور دارد و فاضلاب شیراز به آن ریخته میشود اما از نمک آن استفاده میشود. در اهواز با هلندیها از آب دریا نمک استخراج میکنند. وزارت صنایع و معادن باید همه این سیستمها را تعطیل کند که به نفعشان است چون مثلا در گرمسار با این وضعیت تا بیست سال آینده منبع نمک نخواهیم داشت.
باید از نمک اورمیه استفاده شود چون الان نمک خیلی گران است. در گذشته به دست آوردن نمک به صورت سیستم انفجاری بود. الان هم با دریل در حال به دست آوردن نمک هستند. نمک دریاچه اورمیه میلیاردها تومان ارزش دارد و میتوان از آن استفاده کرد. در صورت برداشت نمک باد نمک از بین میرود. سوم اینکه مردم این نمک را میخورند در صورتی که این نمک صنعتی و بسیار گران است.
پروفسور علا اعلام کرده است که این نمک را به عنوان نمونه به آمریکا برده و گفتهاند بهترین ماده برای خمیردندان است. الان بسیاری از مردم به دلیل خوردن این نمک بیمار شدهاند. مورد بعدی این است که این نمک به زمین نفوذ کرده و آب چاهها را شور میکند.
محل های استفاده از نمک دریاچه
دورتادور این کویرها الان شیشهسازی و کاغذسازی است که از نمک استفاده می کنند. موادی در چاه نفت هست که نمک کویر در آن ریخته میشود که نفت در قسمت پایینتر قرار بگیرد. در پتروشیمی و داروها هم از نمک کویر استفاده میشود. در کشتیهایی که به مدت طولانی در دریا هستند از کلسیم استفاده میشود که آن را خشک نگه میدارد. در باروت هم از نمک استفاده شده است. کارخانه ذوب آهن اصفهان از نمک استفاده کرده و سولفات سدیم را گرفته و اکسیژنش را گرفته و به سولفید سدیم تبدیل میشود و آهن از سنگ جدا میشود. میلیاردها درآمد که نظریه جدید من است و همه به کویر بستگی دارد.
دریاچه باید تبدیل به پارک شود
پس از جمع کردن نمکها و گل و نمک، ضلع شمالی که گودترین جاست دریاچه خشک میشود. آلمانیها در دانشکده صنعتی شریف اعلام کردهاند که این دریاچه به پارک انرژی خورشیدی تبدیل شود.
نظر من این است که در آنجا بهمدت ده سانت شن و ماسه (۹۰ درصد ماسه و ۱۰ درصد شن) بریزیم و تخم گیاه هم به آن اضافه کرده و ظرف پنج سال با آن بارندگی موجود تبدیل به علفزار میشود و میتوان به بزرگترین پارک گیاهی و حیوانی دنیا تبدیل شود.
خوب حال میگویند این کار گران است. میتوانند نمک این دریاچه را جمع کرده و به سازمان جنگلها و مراتع واگذار کرده و جنگلکاری کنند که در این صورت هوا از داخل جنگل عبور میکند. از نظر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و زیست محیطی دریاچه باید خشک شود. اقتصادی به این خاطر که چاهها و زمین را شور کرده است. اجتماعی به خاطر مهاجرت مردم. این دریاچه از زیر همه را نمکزار میکند و آب و خاک را شور میکند. از نظر سیاسی هم ضدانقلابها میگویند جمهوری اسلامی دریاچه را خشک کرد اما ما میتوانیم مانند آمریکا عمل کنیم و این دریاچه را به پارک تبدیل کنیم. به خبرگزاری ایرنا در آزربایجان غربی هم گفتهام به شما قول میدهم اگر این دریاچه به پارک تبدیل شود به قدری زیبا خواهد شد که دریاچه را فراموش کنید.
نوع زراعت را عوض کنید، مردم به روستاها برمیگردند
شور شدن چاهها باعث خشک شدن باغات شده است. باید زراعتی کشت شود که آب کم نیاز داشته باشد، دوم نمک به آب اضافه شود و بعد باغات پسته ایجاد کنند. حتی میتوانند زعفران کاشت کنند. زندگی مردم آن منطقه به کلی با این کار تغییر خواهد کرد. مردم هم به این مناطق برخواهند گشت باید در مرحله اول چاهها را شیرین کرد.
الان همه به رود ارس احتیاج دارند اما در زمستان ارمنستان و ما نیاز به آب نداریم و این آب به دریای خزر میریزد میتوان از تغذیه آب مصنوعی استفاده کرد. در جاهایی که آب شور شده باید چاه حفر کنند و آب شیرین وارد این چاهها شود و سطح آب بالا میآید. با این کار چاهها شیرین میشود. تمام این مشکلات راهحل دارد و کشاورزان که در حال مهاجرت هستند میتوانند برگردند اما این روزها هر روز چاههای زیادی پر میشوند که باعث ایجاد مشکل برای مردم بومی شده است.
در این مناطق مردم مشکل دارند چون آب چاهها شور شده است اما این مطلب را به اطلاع مراجع بالاتر نمیرسانند. به من میگویند چرا اجازه نمیدهی دریاچه پرآب شود؟ در مورد بقیه دریاچهها میشود این کار را کرد اما در مورد دریاچه اورمیه خیر. آب ریختن به دریاچه خیانت است چون باعث نابودی نمک و سرمایه های ملی، شورشدن آب و خاک و نابودی آب است.
آخرین دیدگاهها