خشم طبیعت یا بحران مدیریت ؟
در روزهایی که بیش از نیم میلیون خوزستانی درگیر سیلاب هستند و مردم استان تمرکز خود را بر امدادرسانی گذاشتهاند، عدهای در کشور با ماهی گرفتن از آب گلآلود، بر طبل ادامه سیاستهای آبی غلط میکوبند و دلیل وقوع سیل را عدم بهرهبرداری از پروژههای جدید انتقال آب به فلات مرکزی و یا تاخیر در احداث سدهای جدید عنوان میکنند!

فارغ از مضحک بودن این ادعا، اتخاذ هر سیاست بلندمدتی بر اساس میزان بارشهای سال آبی جاری، از کمترین پشتوانه علمی برخوردار نیست چرا که کشور ما همچنان در شرایط خشکسالی قرار دارد و به گفته رئیس سازمان هواشناسی کشور، هنوز دوره ترسالی فرا نرسیده و دلیل بارشهای امسال نیز تغییر اقلیمی است.
متاسفانه هیچگاه در کشور نسبت به پدیده سیلاب و به طور کلی آب، نگاه عالمانه و اکولوژیک حاکم نبوده و به همین دلیل مردم خوزستان همواره از بیآبی یا سیلاب زیانهای بسیاری دیده اند و کسبوکار و معیشت آنها مختل شده است.
افزایش دبی رودخانههای خوزستان و زنده شدن آنها در پایین دست، نه تنها غیرعادی نیست بلکه در دهههای قبل، بیش از این نیز بوده است و خوزستانیها خاطرات بسیاری از آن نقل میکنند؛ در واقع رسوبات همراه همین رودها است که موجب شده جلگه و دشت خوزستان در طول سالیان دراز بهعنوان یکی از حاصلخیزترین مناطق جهان شناخته شود.
همچنین تالابهای بزرگ استان و آبخورشدن جنگلهای حاشیه رودخانهها خصوصا جنگل بینظیر کرخه و جنگل دز نتیجه طغیان رودخانهها بوده، پدیدهای که جلوگیری از آن با سیاستهای غیرعلمی، تبعات بسیاری به علت از بین رفتن رطوبت زمین و پوشش گیاهی به همراه داشت که از جمله آن ایجاد 350 هزار هکتار کانون گردوغبار، بیکاری جوامع محلی، مهاجرت و آسیبهای اجتماعی متعدد بوده است.
طغیان رودخانهها پدیدهای طبیعی است که خداوند برای خوزستان مقرر کرده و در صورت مدیریت صحیح منافع بزرگی برای استان دارد؛ منظور از مدیریت صحیح نیز اقداماتی همچون حفاظت از نهرها و مسیلها، ایجاد شبکه کانالهای سیلبر، پایش سیلبندها، لایروبی و حفظ حریم رودخانهها وتالابها است.
افراط در سدسازی آسیبزا ترین روش برای کنترل سیل است و تبعات ویرانگری در صورت عدم مدیریت صحیح دارد؛ مسؤولان نباید ساکنان پایین دست رودخانهها را قربانی این تصور غلط کنند که ورود آب به دریا و تالابها موجب هدر رفتن آب میشود!
بحران شوری آب آبادان و خرمشهر در تابستان 97 هم ناشی از همین نگاه غیرکارشناسی بود و مردم به علت کاهش آب رودخانه کارون و پیشروی آب دریا به رودخانه با سختیهای بسیاری مواجه شدند و نخیلات جنوب نیز رو به نابودی رفت.
بدون شک خسارتهای هنگفت سیل اخیر خوزستان نیز در صورت مدیریت صحیح سدها، به حداقل خود میرسید چرا که از آغاز سال آبی، شاهد بارشهای بسیار خوبی در خوزستان و استانهای بالادست بودیم و هشدارهای بسیاری درخصوص لزوم کاهش ذخیره آب پشت سدها برای کنترل سیلابهای آتی داده شد که مورد توجه وزارت نیرو قرار نگرفت.
بارشهای خوب سال آبی جاری تا بهمن ماه گذشته موجب افزایش 4 برابری آورد آب در پشت سدهای خوزستان نسبت به مدت مشابه سال گذشته شد و ذخیره سدها به 16 میلیارد مترمکعب رسید؛ این در حالی است که تا آن زمان تنها 5 میلیارد مترمکعب فضای خالی در سدهای استان وجود داشت و تا روزهای پایانی سال گذشته نیز رهاسازی مناسب آب از سدهای استان انجام نگرفت و انتقادات نمایندگان، کارشناسان و افکار عمومی را برانگیخت.
مدیران وزارت نیرو در پاسخ به انتقادات، علت عدم رها سازی آب را عدم قطعیت پیشبینیهای هواشناسی درخصوص وقوع بارشها عنوان کردند، حال آنکه ماههای فروردین و اردبیهشت حتی بدون بارش باران نیز زمان آبگیری سدها به دلیل آب شدن برفها هستند که متاسفانه وزارت نیرو با انگیزه تکمیل نهایی مخازن سدها، به هشدارهای هواشناسی توجهی نکرده و جان و مال مردم پایین دست را به خطر انداختند.
بهتر است آدرس غلط ندهیم و طبیعت را متهم نکنیم چرا که خسارت اولیه 84 هزار میلیارد ریالی به زیرساختهای استان و آوارگی حدود 130 هزار خوزستانی را نمیتوان از چشم طبیعت دید بلکه بحران مدیریت گریبانگیر این مردم شده است.
سیاستگذاران باید توجه داشته باشند که بهره گیری از منابع انرژی خوزستان به عنوان سرمایههای ارزشمند ملی باید با رعایت اصول زیست محیطی و بدون توجه به لابیها و فشارهای رایج صورت گیرد تا تنها رهاورد آن برای مردم خوزستان، تبعاتی همچون سیل، ریزگرد، آلودگی فلرهای نفتی و بیکاری نباشد.
آخرین دیدگاهها