کوچ جنگلارسباران ازکتاب جغرافیا به تاریخ/ادامه داستان قطع درختان
حالا تریلیها فقط اکسیژن و مناظر زیبا و میراث طبیعی را با خودشان حمل نمیکنند؛ حالا مردم آذربایجان میدانند که آنچه بهصورت انبوه توسط ماشینهای باربر حمل میشود، یکروز که دور هم نیست مسیر نابودی را به سوی آبادانیهایشان باز خواهد کرد.
این را همه میدانند و همه میپرسند که «درختهای ارسباران را ماشین ماشین کجا میبرید؟»؛ امامجمعه تبریز هم در خطبههای نماز جمعه همین سوال را که روزانه صدها بار توسط کاربران شبکههای اجتماعی پرسیده میشود، تکرار کرد. اما هنوز جوابی نگرفته است.
دیماه سال گذشته بود که تصاویری از حمل درختان جنگلهای ارسباران در منطقه کلیبر آذربایجان شرقی در فضای مجازی و رسانهها به شکلی گسترده بازتاب یافت. همین موضوع انتقاد اقشار مختلف مردم را برانگیخت و نهایتاً باعث شد مسئولان منابع طبیعی و محیطزیست پاسخگو باشند.
پرتکرارترین جوابی که از سوی مسئولان شنیده شد، جنگلی نبودن درختان قطعشده و تعلق آنها به باغات شخصی بود. قلی اللهقلیزاده، نماینده مردم کلیبر در مجلس به خبرنگار مهر گفته بود: احساس میکنم مردم و باغداران منطقه به خاطر مشکلات اقتصادی و رفع نیاز به وادی قطع درختان باغاتشان ورود کردهاند.
در آیندهای نهچندان دور کلیبر فضای سبز خود را از دست میدهد؛ همانطور که زمانی تبریز باغشهر بود اما الان نیست. هرچه بود روند قلع و قمع درختان حداقل در فضای مجازی متوقف شد؛ تصاویر معدودی از ماشینهای حمل چوب در جادهها دست به دست میشد و همین باعث شد موضوع تدریجاً فراموش شود.
حتی گفته شد که قطع و حمل درختان در ارسباران تا اطلاع ثانوی ممنوع شده است. اما نشد؛ از ابتدای امسال روزانه صدها پیام در شبکههای اجتماعی از حمل درختان قطعشده ارسباران در جادههای منطقه حکایت میکنند.
علی مرادی، عکاسی اهل کلیبر است. او از وضعیت قطع درختان در ارسباران به خبرنگار مهر میگوید: خود پدربزرگ من درختان گردوی باغش را قطع کرد و فروخت اما من خودم مخالف این هستم چون در آیندهای نهچندان دور کلیبر فضای سبز خود را از دست میدهد؛ همانطور که زمانی تبریز باغشهر بود اما الآن نیست.
مرادی توضیح میدهد: باغداران منطقه بهخاطر نیاز مالی یا از بین رفتن توان درختان اقدام به قطع و فروش درختان خود میکنند.
این شهروند ساکن کلیبر میگوید: با چشم خودم ندیدهام که درختان جنگلی را قطع کنند و ببرند.
این بار با انتشار عکسهایی از حمل درختان کلیبر، مردم نسبت به اواخر سال گذشته با این موضوع جدیتر و حساستر برخورد میکنند.
از زمانی که کارشناسان محیطزیست و منابع طبیعی از بین بردن درختان جنگلهای شمال را یکی از اصلیترین دلایل جاری شدن سیلاب در آققلا و دیگر شهرها عنوان کردند؛ درخت مفهومی محکمتر و حیاتیتر برای مردم پیدا کرد.
جعفر آخوندی، کارشناس منابع طبیعی میگوید: زمانی میگفتیم که قطع انبوه درختان در شمال کشور، روزی به سیلاب منجر خواهد شد اما مردم و مسئولان میخندیدند اما حالا با اتفاقاتی که افتاد حقیقت این موضوع برای همه آشکار شد.
از بین بردن فضاهای سبز در منطقه ارسباران هیچ توجیهی ندارد او در گفتگو با خبرنگار مهر علت علمی مقابله درختان با بروز سیلاب را تشریح میکند: وقتی قطرات باران بهصورت رگباری و مستقیم با خاک برخورد میکنند، خاکدانهها را پراکنده کرده و سپس قطرات به هم متصل شده و آسانتر جریان پیدا میکنند.
به گفته آخوندی، زمانی که خاکدانهها با آب ترکیب میشوند، به خاطر سنگینی وزن قدرت تخریب سیلاب افزایش پیدا میکند و فجایعی نظیر «آققلا» به وجود میآید.
او معتقد است که حتی بوتهها نیز میتوانند بهعنوان سدهای طبیعی در برابر سیلاب عمل کنند و به همین خاطر از بین بردن فضاهای سبز در منطقه ارسباران هیچ توجیهی ندارد.
این کارشناس منابع طبیعی بر این باور است که فروش یکجا درختان یک باغ شخصی هم علاوه بر عواقب ناخوشایند طبیعی، میتواند باعث متضرر شدن باغدار شود چراکه تمام سرمایه یکجا با قیمتی نازل به دلالان به فروش میرسد.
آخوندی میگوید: باید جهاد کشاورزی با ابزار قانونی قدرتمندی که دارد به موضوع قطع درختان باغات شخصی ورود پیدا کرده و مانع تداوم این روند شود. حتی اگر لازم باشد باید دولت از باغداران حمایت مالی کند تا آنها مجبور به فروش درختان جوان و ثمربخش خود نباشند.
سازمان جهاد کشاورزی یا منابع طبیعی، در پاسخ به هجوم انتقادات گسترده از سوی افکار عمومی، در تلاش هستند که بگویند «درختان قطع شده، متعلق به جنگلهای ارسباران نبوده و از باغات شخصی هستند».
علی نجفی، مدیر جهاد کشاورزی شهرستان کلیبر در جمع خبرنگاران گفته است: به درختانی که مجوز قطع داده میشود، اجازه حمل هم داده میشود و کسی نمیتواند جلوی آنها را بگیرد.
او همچنین گفته که «اجازه نمیدهیم بهشت گمشده آذربایجان به تاراج برود.»
«همه درختان قطع شده بیمار، خیلی بلند، اصلاح شده، هرس شده و بی ثمر هستند و شاخهای از ارسباران به تاراج نرفته است.» این را هم نجفی در جمع خبرنگاران بیان کرده است.
«شهری دورافتاده و خواب آلود در میان کوههای سر به فلک کشیدهای که قلههایشان در زیر مه غلیظ از دیده پنهان شدهاند. مکانی است عالی؛ به طراوت و سر سبزی انگلیس و ورای ذهنیت ما از طبیعت کویری و خشک ایران.» این توصیف یک گردشگر کانادایی از کلیبر است. همانجایی که به بهشت گمشده آذربایجان و حتی ایران مشهور است.
اَرَسباران یا قره داغ، ناحیه کوهستانی وسیعی است در شمال استان آذربایجان شرقی، که از شمال کوه قوشا داغ در جنوب اهر تا رود ارس گستردهاست. در سال ۱۹۷۶، یونسکو ۷۲٬۴۶۰ هکتار از اراضی منطقه، در محدودهٔ ‘۴۰ °۳۸ تا ‘۸ °۳۹ شمالی و’۳۹ °۴۶ تا ‘۲ °۴۷ شرقی، را به عنوان ذخیرهگاه زیستکره ثبت کرد.
متخصصان حوزه گردشگری و محیطزیست، کلیبر و جنگلهای ارسباران را یک شمال کوچک در آذربایجان شرقی معرفی کردهاند، اما کسی به حرفهایشان اهمیت چندانی نداده است، اگر داده بود، حالا بهجای عکسهای درختان قطعشده، عکسهای سلفی گردشگران در مناطق بکر ارسباران به دست میرسید.
اواخر سال گذشته یعنی زمانی که تصاویر حمل درختان کلیبر از تبوتاب افتاده بود و وضعیت کمی آرامتر شده بود؛ گزارشی خبری از فعال شدن یک واحد تولیدی چوب در یکی از شهرهای شمالی کشور پخش شد. گمانهزنی شد که درختان کلیبر به کارخانههای چوببری و صنایع چوبی جانی دوباره بخشیده است چراکه جنگلهای شمالی در تنفس به سر میبرند.
سال ۹۶ طرح استراحت ۱۰ ساله جنگلهای شمال کشور توسط سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری به دولت ارائه و به تصویب هیئت دولت رسید. به همین خاطر گفته میشود که جنگلهای ارسباران حالا توان تنفس جنگلهای شمال کشور را میدهد.
علی بابازاده، یک کارشناس اقتصادی قطع درختان ارسباران را هزینه تحریمهای ظالمانه آمریکا علیه ایران میداند.
او میگوید: با اعمال تحریمها و بسته شدن حسابهای بینالمللی تجار ایرانی بسیاری از کارخانجات برای واردات مواد اولیه با مشکلات جدی مواجه شدند.
به گفته این تحلیلگر اقتصادی، صنعت کاغذ ایران یکی از ارگانهای تجاری است که با وجود تحریمها، خمیر کاغذ موردنیازشان تأمین نمیشود و با خطر ورشکستگی روبهرو هستند.
بابازاده اعلام میکند: تنها راه برای تأمین مواد اولیه، درختان باغات و جنگلهاست. باید توجه داشت که جنگلهای شمال کشور به دلایل مختلف دیگر جوابگوی این نیاز نیست و به همین علت جنگلهای ارسباران و باغات این منطقه برای تأمین چوب گزینه نهایی است.
ارسباران هرروز چند صد تا از درختانش را از دست میدهد، به هر علت یا توجیهی که میتواند موجه باشد یا نباشد. پس از گذشت ۱۰ یا ۲۰ سال، دانشآموزان، درختان و جنگلهای ارسباران را بهجای کتاب جغرافیا، در کتاب تاریخ مطالعه خواهند کرد؛ آنهم در فصل «جنگ بشریت با طبیعت»؛ آیا آن زمان بچهها بازهم با مداد و کاغذ سروکار خواهند داشت؟
آخرین دیدگاهها