به خاطر سلامتي مردم ،مسولان آلايندگي پتروشيمي تبريزرا جدي بگيرند

جمعي از کارشناسان و شهروندان تبريزي با ارسال نامه اي دغدغه هاي خود رانسبت به آلايندگي پتروشيمي تبريز و برخي واحدهاي صنعتي و غيره اعلام نموده اند در اين نامه خطاب به رئيس شوراي شهر تبريز آمده است ؛

به خاطر سلامتي مردم ،مسولان  آلايندگي پتروشيمي تبريزرا جدي بگيرند

بسمه تعالي

جناب آقاي دکتر شکور اکبرنژاد

رئيس محترم شوراي شهر کلانشهر تبريز

باسلام وصلوات بر محمد وال محمد (ص)

احتراما باعنايت به مشکلات عديده زيست محيطي ايجاد شده براي کلانشهر تبريز واستان و پيروي از رفتارهاي شخصي و غيرکارشناسي هر روزه شاهد بروز مشکلات و رنج هاي فراوان براي همشهريان محترم هستيم .متاسفانه در سال هاي اخيراستفاده از آمار مهندسي شده و ناصحيح در تمامي بخشهاي محيط طبيعي ومحيط انساني

ارائه مي گردد به عنوان مثال :

الف )در خصوص آلايندگي پتروشيمي تبريز

1- گاز هاي سرطانزاي پتروشيمي از مخازن غير استاندارد و معيوب آن مداوم به هواي شهر تبريز وارد مي شود و براي صد ها هزار نفر بيماري ايجاد مي کند( متاسفانه بدليل عافيت طلبي اداره محيط زيست هيچ اقدامي در الزام پتروشيمي به رفع آلودگي ننموده که هيچ ، پتروشيمي را در تاريخ9 ارديبهشت ماه 1394به عنوان صنعت سبز ايران زمين معرفي کرده است.

پيش از اين نيز عناوين همچون صنعت پاک –حامي محيط زيست –صنعت سبز به عدم آلايندگي – از اقدامات اداره کل مي توان براي واحد پتروشيمي تبريز نام برد.که پس از تاييد اداره کل توسط خانم دکتر ابتکارريس سابق سازمان به اين مجموعه صادر شده است)

2- زباله سوز پتروشيمي بسيار آلاينده بود و دودکش آن سالهاست غير استاندارد است.

3- حوضچه هاي تصفيه خانه پتروشيمي روزانه 5 تن ترکيبات سمي VOC وارد هوا تبريز مي کند

4- پتروشيمي بدون مجوز توليد محصولات خود را در اواخر سال 92 دو برابر کرد و اداره کل حفاظت محيط زيست نيز بنا بدليلي هيچ ايرادي نگرفت ومانع براي آن نشد که هيچ ، بلکه درسال 94 به عنوان صنعت سبز هم معرفي کرد.

در حاليکه همه پارمترهاي خروجي گازها وذرات وخروجي فاضلاب وحتي پسماندها توليدي بيش از استاندارهاي سازمان مي باشد. اين واحد بزرگ صنعتي داراي بيش از 60 نوع پسماند ويژه وخطرناک است که بي خطر سازي ودفع آن مستلزم هزينه هاي ميلياردي است.اما براي اهميت موضوع چند پسماند خطرناک اين واحد راجهت مزيد اطلاع به شرح ذيل بيان مي شود :

الف)خاکستر زباله سوز ياASH . با توليد روزانه در حدود حداقل نيم تن. جزء مواد خطرناک شامل فلزات سنگين ومواد عالي سنگين وخطرناک مي باشد.

ب)کاتاليستها مستعمل که جزء فلزات سنگين وخطرناک بوده حتي فروش يا بازيابي آن نيز ممنوع است .

ج)پشم شيشه وآزبست هاي مستعمل که هرچند سال يکبار تعويض مي شوند وبراي ايزولاسيون تاسيسات بکار مي روند وبسيار سرطانزا هستند .(متاسفانه درداخل پتروشيمي دفن مي شوند)

د) زغال اکتيو مستعمل که در تصفيه خانه استفاده مي شود

ه) سپلاپس اويل که از روي فاضلاب صنعتي پتروشيمي جمع آوري مي شوندوچون فلاش پونت است نمي توانند بسوازنند چون باعث انفجار کوره مي شود (ولي اظهار مي کنند که مي سوزانند واگر هم اينکار انجام دهند بدليل تبديل به بار آلودگي هوا کاملا غير قانوني است)

که هيچ کدام از اين پسماندها مديريت نمي شود .حال سوال اين است نقش نظارت محيط زيست با يقين از اطلاع تمامي موارد بدليل پايش هاي متوالي وعدم تاييد خود اظهاري هاي آن واحد .کجاست ؟؟ آيا از مخاطرات زيست محيطي که براي آيندگان درست مي کنيم آگاه هستيم

ب) پالايشگاه تبريز

1- بخش گوگرد پالايشگاه (زباله سوز) از زمان احداث غير استاندارد است و بدليل مجاورت با محدوده شهر تبريز متاسفانه گازهاي سمي وارد هواي شهر تبريز مي کند.

2- پالايشگاه 35 دودکش دارد که با هماهنگي اداره محيط زيست براي دودکش هاي فرعي که آلودگي ندارد سنسور نصب شده و هميشه پاک نشان مي دهد در حاليکه دودکش هاي اصلي و زباله سوز سنسور ندارد و اينکه چرا اداره محيط زيست اين کار را تاييد کرده جاي بررسي دارد.

3- پالايشگاه تبريز از سال 90 تعهد به کاهش آلودگي و کنترل فلر پالايشگاه داده اما هر سال به بهانه تحريم ، تجهيزات کنترل گازهاي سمي را وارد نکرده است و با اين وضعيت آلودگي متاسفانهدر تاريخ 16/07/96رتبه اول زيست محيطي ازبين 9 پالايشگاه کشور رابراساس ارزيابي محيط زيست از 10شاخص (فضاي سبز-پساب – پسماند – آلاينده هاي هوا و…)وبه عنوان واحد سبز در کشور تعيين مي شود.اداره کل محيط زيست استان براي طرحهاي توسعه پالايشگاه از جمله قير وگوگرد سازي مجوز صادر کرده که اين نشان دهنده عدم مشکل زيست محيطي واحد را داردواين امر بر خلاف ضوابط زيست محيطي است که نبايد به واحد آلوده مجوز توسعه بدهد ، متاسفانه براي توليدات پالايشگاه موافقت صادر کرده است.

امابدليل وضعيت اينورژن يا وارونگي هوا در زمستان 97 که باعث افزايش بار آلودگي بيشتر در منطقه مي گرددو نارضايتي واعتراض اهالي محترم کجوار درمنطقه غرب تبريز موضوع از طريق مراجع امنيتي وقضايي پيگيري مي شودبناچارمديريت اداره کل حفاظت محيط زيست اقدام به برنامه هاي نمايشي وعوام فريبانه براي دستگاههاي نظارتي وقضايي استان مي نمايد وبا تشکيل جلسه ومهلت يک هفته اي به پتروشيمي وصورتجلسه اي تنظيمي با بعضي کارشناسان خودي تلاش مي نمايد بر سوء استفادهاي خويش سرپوش بگذارد .

اما يک هفته مهلت هم تمام مي شود وهيچ چيز تازه اتفاق نمي افتد چون سيستم اينورژن يا وارونگي هوا بدليل بارش برف ووزش باد به صورت موقت از منطقه خارج شده وازبار آلودگي منطقه مي کاهد همين موضوع باعث فراموشي اصل مسئله مي شود اما با تلاش برخي کارشناسان ارزشي موضوع به مراجع گزارش مي گردد ومدير کل از ترس برخورد قضايي نسبت به معرفي اين دو واحد با تاييد الايندگي به سازمان محيط زيست انعکاس مي گردد وسازمان طي نامه اي پتروشيمي وپالايشگاه را از سال 92 براي اخذ عوارض الايندگي به وزارت اقتصادو دارايي وامور مالياتي معرفي مي نمايد.

اداره کل حفاظت محيط زيست استان طي نامه اي به شماره97/13438مورخه 24/10/97 به معاونت محيط انساني جناب آقاي دکتر تجريشي سازمان محيط زيست هردو واحدرا به عنوان آلاينده معرفي نموده و از طرف معاونت محيط انساني سازمان طي نامه شماره 97/300/44979مورخه 97/11/09به آقاي تقوي نژاد معاون محترم امور مالياتي وزارت اقتصاد و دارايي از اول سال 92 جهت اخد عوارض الايندگي معرفي شده است.

اما اگر اين افشاگري صورت نگرفته بود اين سوء استفاده ها همچان ادامه داشت .اما روز چهارشنبه مورخه 23 بهمن ماه سال 97 حدود ساعت 4 بعد از ظهر با حضور آقايان قاسمي مديرکل محترم محيط زيست استان و وهاب زاده مديرکل بازرسي سازمان محيط زيست کشور ومشاور آقاي دکتر کلانتري وعباس نِژاد معاون نظارت وپايش اداره کل وفدايي رئيس اداره نظارت وپايش در دفتر مدير عامل پالايشگاه با آقاي باقري مديرعامل جلسه اي داشتند ومقرر شده براي آنکه پالايشگاه عليه اداره کل محيط زيست شکايت نکند واينها هم نشان بدهد که کار قانوني خود را انجام داده اند فقط يک واحد گوگرد سازي که عوارض آن 10 ميليون هم نمي شود آن واحد را به عنوان آلاينده به دارايي معرفي کنند که خود اين عمل يک تباني است چون واحدهاي پالايشگاهي وپتروشيمي براساس مجموعه قوانين زيست محيطي ذاتا آلاينده است مگر اينکه خود اداره کل نامه اي به سازمان ارسال نمايد وعدم آلايندگي واحد را تاييد نمايد که اين عمل نيز بايستي با مستندات قانوني توام باشد يعني نتيجه آناليز هاي آزمايشگاهي ازخروجي واحد اعم از هوا- آب وخاک. که چون چنين مستنداتي را نمي توان ارائه نمود سعي داشتند موضوع را طي صورتجلسه کارشناسي حل نمايند که اين عمل با امتناع کارشناسان متعهد اداره کل عملي نگرديد وبراساس صورتجلسه موجود چون واحد گوگرد زدايي مربوط به فعاليت توام با آلودگي کل مجموعه پالايشگاه مي باشد.

بنابراين بايستي کل مجموعه پالايشگاه به عنوان واحد آلاينده جهت اخذ عوارض اعلام گرددواين عمل نيز صورت گرفته اما بايستي موضوع کتبا به پالايشگاه وپتروشيمي جهت اطلاع واصلاح در فرآيند توليد ابلاغ گردد که اين عمل هنوز صورت نگرفته وآن مجموعه طي نامه اي درخواست نموده تامشخص کنند که کدام بخش يا قسمت را جهت اخذ عوارض آلايندگي معرفي شده که متاسفانه با وعده هاي خلاف واقع مدير کل مبني برمعرفي تنها قسمت گوگرد سازي به صورت شفاهي .هيچگونه جواب کتبي تا کنون ارسال نشده است؛ که اين عمل به دلايلي که شرح آن درذيل آمده عمدا انجام نمي گيرد:به عنوان مثال برخي اقدامات غير کارشناسي که صورت مي گرفت جهت شفاف شدن موضوع اعلام مي گردد: براي پتروشيمي تبريز تا آخر سال 98 بازه زماني تعريف کرده اندو براي اجراي 11 پروژه زيست محيطي فرصت زماني داده اندکه يکي از آن پروژه ها RTO درخط اتلين بوده که ناموفق ازآب در آمده تازه اين هم در واحد ABS ارزش زيست محيطي ندارد وصرفا براي حفاظت پرسنل طراحي شده نه براي حفاظت اهالي منطقه کجواروبقيه پروژه ها يا هنوز شروع نشده ويا بعضي پروژه ها تمام شده ولي موفق ازآب درنيامده است و بعضي پروژه ها نيز صرفا تحقيقاتي بوده ومدل اجرايي براي آن مستلزم تصويب در بودجه استاني دارد مثلا مبلغ 2/1ميليارد تومان با عتبار پتروشيمي براي قراردادي تحت عنوان مطالعه آلودگي غرب تبريز هزينه شده که به غير 30درصد از اين مبلغ به روشهاي مختلف بدون گذاشتن آثار تخلف و زير ميزي توسط مشاورين طرح که معمولا از کارشناسان خودي مديرکل مي باشند دريافت مي شودکه هيچگونه آثاري در کاهش آلودگي در غرب تبريز نداشته وآلودگي واحد خصوصا بدليل انتشار VOCS از منابع مختلف فرآيندي از جمله حوضچه هاي سيستم تصفيه خانه فاضلاب وخطوط عملياتي و مخازن سقف ثابت مجتمع همچنان ادامه دارد .

چنانچه گفته شد در مجتمع پتروشيمي بيش از 60نوع پسماند صنعتي و ويژه توليد مي شود هنوز از سرنوشت ونحوه نگهداري بيشتر آنها اطلاعاتي دردست نمي باشد چه برسد به مديريت اصولي آن ونظارت محيط زيست ضمنا بدليل محدويت مخازن ذخيره بعضي از محصولات فرعي پروپيلن درخط توليد بنزين که بيش از نياز شرکت پلي نارتوليد مي شود وعدم درخواست خريد از ساير واحدها در فلر پتروشيمي سوزانده مي شودکه اين امر علاوه بر اتلاف سرمايه ملي موجبات تشديد آلودگي منطقه را نيز قراهم مي آورد.

بنابراين با دانستن اين واقعيت ها مديرکل محترم تا اتمام سال 98 مجوز آلايندگي را براي پتروشيمي صادر کرده تازه نا کام ماندن اين 11 پروژه زيست محيطي تعريف شده بااين فرآيند توليد براي سالهاي آتي نيزنمي توان اميدوار بود که برنامه اي براي کاهش آلايندگي بتواندارائه نمايد (چون مديرکل فاقد تخصص ودانش لازم ومرتبط در اين زمينه مي باشد. ) تنها کاري که دربخش مديريت کاهش آلايندگي پتروشيمي وپالايشگاه صورت گرفته اين بوده که واحدهاي فوق الذکر موظف به خريد 32دستگاه آنلاين براي پالايشگاه به ارزش ريالي 2/7ميليارد تومان شده اند) براي همين اداره محيط زيست نصب سنسور هارا برروي فلر هاي فرعي يا همان دودکش هاي غير فعال آن را تاييد کرده است .

که ازسال 95تا کنون فقط 7دستگاه آنلاين نصب شده است وبقيه نصب نشده اند واينها هم بجاي اينکه روي دودکش هاي اصلي وزباله سوزها نصب شوند دردودکشهاي فرعي نصب شده اند که امري است عوام فريبانه بوده( و نکته جالب ومهم هم براي مديرکل خريد اين دستگاهها بوده که از راه با هماهنگي آقاي رحيم اوغلي رييس وقت پايش اداره کل (به دليل تخلفاتش از سوي سازمان بازرسي استان از آن پست کنار گذاشته شده وهم اکنون به عنوان رييس بودجه اداره کل مشغول فعاليت است ) اما اگر درمباحث ديگري ورود پيدا کنيد شاهد مسائلي خواهيد بود که ديگر به آن نام بحران زيست محيطي خواهيد گفت .به عنوان مثال عدم معرفي واحدهاي آلاينده چرمشهر ويا واحدهاي صنعتي که در داخل حريم شهر تبريز واقع شده اند جهت اخذ عوارض آلايندگي که در قانون به عنوان بخشي از در آمد شهرداري تعريف شده که جهت ساماندهي وضعيت ناوگان حمل ونقل عمومي ياتاميين بخشي از اعتبارات ايستگاه قطار شهري و…

حال با توجه به اثبات آلايندگي دو واحد بزرگ صنعتي کلانشهر تبريز که ميزان عوارض ساليانه تنها واحد پالايشگاهي بالغ بر 120ميليارد تومان درسال مي گردد ويقينن مبلغ پتروشيمي نيز در آن حدود يا بيشتر از آن خواهد بود وظيفه قانوني شوراي اسلامي شهر اين را مطالبه مي کند که اولا: پيگير اين موضوع از معاونت مالياتي وزارت اقتصاد ودارايي به صورت جدي باشند تا خداي ناکرده بدلايل وانگيزه هاي مادي يا سياسي کسي نتواند در تضييع حقوق عمومي توان انجام کاري را داشته باشد .

ثانيا: با توجه به تبصره يک ماده 38 قانون اخذ عوارض آلايندگي که اداره کل محيط زيست استان بايستي هر سه ماه يکبار اين واحد و واحدهاي ديگر را که مشمول اين قانون مي گردد.اخذ اخذ عوارض معرفي مي شد چرا پس از گذشت شش سال وآنهم بدليل اعتراض تعدادي کارشناسان اداره کل واز ترس مسايل ديگر امروز معرفي شده است که اين خود يک تخلف قانوني بوده ودر خواست پيگري آن از مراجع ذيربط را داريم.

ثالثا : چرا واحدهاي ديگري که داراي مستندات قانوني چون نتايج آزمايشگاهي واخطاريه هاي زيست محيطي وگزارشات کارشناسي مبني برآلايندگي واحد موجود است تا کنون جهت اخذ عوارض معرفي نمي شوند واحدهايي چون – معدن طلاي اندريان – کاوه سوداي مراغه و…… که اگر عوارض اينها توسط شهرداريها که پشتوانه قانوني هم دارد جذب وهزينه آباداني شهر ها گردد چه امکاناتي مي توانند براي هموطنان ايجاد نمايند که خود جاي بسي تامل دارد .

در خاتمه شايان ذکراست؛ اين خبرگزاري حق جوابيه را براي پتروشيمي تبريز و محيط زيست استان محفوظ مي داند .

رونوشت:جناب آقاي دکتر پورمحمدي استاندار محترم آذربايجانشرقي جهت استحضار ودستور پيگيري هاي لازم در خصوص حصول مطالبات مردم تبريز

رونوشت:جناب آقاي دکتر فرج قليزاده جهت استحضار وپيگيري هاي لازم در خصوص حصول مطالبات مردم تبريز