به اعتقاد محققان حوزه محیط زیست، در ایران ۶ نوع جنگل وجود دارد که به دلیل خشکسالی و بیتوجهی به اصول بهرهبرداری، این جنگلها در حال نابودی هستند و در برخی از مناطق جنگلکاری نیز با از بین بردن اراضی جنگلی اقدام به کاشت تریاک شده است که با توسعه فناوریهای فضایی، اراضی زیر کشت تریاک کشف شده است.
هر یک هکتار جنگل ۲.۵ تن اکسیژن تولید میکند که برای تنفس سالم و پاک ۱۰ نفر انسان برای یک سال کافی هست، درختان جنگل گاز دی اکسید کربن هوا را دریافت میکنند و طی عمل فتوسنتز، آن را به اکسیژن تبدیل میکنند. هر یک هکتار جنگل از ۲ تن فرسایش خاک جلوگیری میکند و درختان از آلودگی صوتی در شهرها میکاهند
اینها فوایدی است که تنها در یک روز با عنوان روز جهانی “جنگلداری” از آن یاد میشود. ایده روز جهانی جنگلداری در بیست و سومین مجمع عمومی اتحادیه کشاورزی اروپا در سال ۱۹۷۱ شکل گرفت و در نوامبر همان سال سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد از این ایده حمایت کرد و ۲۱ مارس مصادف با اول فروردین به عنوان روز جهانی جنگلداری انتخاب شد. بزرگداشت این روز اقدامی بزرگ برای آگاهی عموم مردم از اهمیت جنگلها است.
حالا ۴۷ سال از آن روز میگذرد و ما هر سال این روز جهانی را در حالی گرامی میداریم که به گفته محققان این عرصه، جنگلهای ایران به دلیل خشکسالی و بیتوجهی نسبت به مراقبت از این “ریههای زمین” در حال نابودی است.
کوتاه درباره جنگلهای ایران که در حال نابودی است
پرویز کردوانی، پدر کویر شناسی ایران و محقق حوزه محیط زیست با بیان اینکه در ایران ۶ نوع جنگل وجود دارد، گفت: این جنگلها شامل “جنگلهای هیرکانی”، “جنگلهای بلوط غرب ایران”، “جنگلهای دریایی حرا و چندل (مانگرو) “، “جنگلهای ارسباران”، “جنگلهای خشک داخلی” و “جنگلهای مصنوعی” میشود که همه آنها در معرض خطر قرار دارند.
وی با اشاره به “جنگلهای هیرکانی” با بیان اینکه از آنجایی که نام قدیم گرگان “هیرکان” بوده، نام این جنگل هیرکانی معروف شده است، افزود: این جنگل از گرگان تا گیلان، آستارا، آذربایجان ادامه دارد و جنگلها ناشی از بارندگی هستند و در معرض خطر قرار دارند که من در این زمینه ۳ پیشنهاد ارائه کردم.
کردوانی، استفاده از آب دریا برای کشاورزی را یکی از این پیشنهادات اعلام کرد و ادامه داد: داغستان شوروی از سال ۱۹۷۵ کشاورزی با آب شور دریا را در دستور کار قرار داد و توانسته ۱۴ تن یونجه در هر هکتار برداشت کند، ضمن آنکه پیشنهاد دادم که باید قنوات در استانهای گیلان و مازندران توسعه یابد.
وی با بیان اینکه با وضعیت خشکسالی کشور دیگر نمیتوانیم با حفر چاههای کم عمق به آب برسیم، یادآور شد: کشور ژاپن که ۱۵۰۰ میلیمتر بارندگی دارند، سیستمهای قنات را از ایران دریافت کرده و اقدام به ایجاد قنات کرده است. ما نیز باید این اقدام را در دستور کار قرار دهیم.
این محقق حوزه محیط زیست ادامه داد: علاوه بر آن لازم است جنگلهایی که از مازندران به سمت گیلان کشیده شده و در ارتفاع ۷۰۰ متر قرار دارند، از آنجایی که نوع چوب درختان آن “الوار نیستند” و بیشتر برای تولید زغال مناسب هستند، تراشیده شوند.
وی با اشاره به تجربه کشور ترکیه در این زمینه، یادآور شد: این کشور به دلیل مناسب نبودن چوب درختان جنگل، نسبت به تراشیدن جنگل اقدام کرد و درختان مثمر “میوهدار” فندق را جایگزین درختان کرد، ضمن آنکه برای جلوگیری از بروز سیل، دامنه کوه را کندند و امروزه این جنگلها به اندازهای انبوه شدهاند که داخل آنها آفتاب نمیتواند نفوذ کند و در کنار دریا فندقها را خشک میکنند.
به گفته وی، کشور ترکیه در سال ۱۳۷۱ از این جنگلها ۵۰۰ میلیون دلار درآمد داشت، ولی امروزه ۵ میلیارد دلار درآمد از این جنگلها دارد، ضمن آنکه اشتغال روستایی را نیز توسعه داده است.
کردوانی با تاکید بر اینکه جنگلهای هیرکانی از ۷۰۰ تا ۲ هزار متر از بهترین نوع جنگلها بوده و درختان الوار دارند، اظهار کرد: حفظ جنگل در “برداشت”، “داشت” و “کاشت” است و اگر از جنگل برداشت داریم، باید “کاشت” هم داشته باشیم؛ ضمن آنکه باید از جنگل در برابر ورود آفت مراقبت شود، ولی امروزه با جنگلهایی مواجه هستیم که سالهای قبل کندههای آن قطع شده و شاخههای این درختان رشد کردند و چوب نیستند. چنین درختانی الوار تولید نخواهند کرد.
وی با بیان اینکه برداشت از جنگلهای از ارتفاع ۷۰۰ متر به بالا را ممنوع کردهاند، اظهار کرد: عدم بهرهبرداری از جنگل نیز اشتباه است، چون جنگلها مانند حیوانات موجوداتی “تکثیر شونده” هستند. از درختان نیز اگر بهرهبرداری و مراقبت نشود، به قطر ۹۰ سانتیمتری که برسند، میپوسند. از درخت باید بهرهبرداری کرد.
این محقق دانشگاهی محیط زیست با تاکید بر اینکه در چنین شرایطی کشور در وضعیت چوب مناسبی قرار ندارد، گفت: برای جبران کمبودها نسبت به واردات چوب از خارج اقدام شده است، ولی درختان وارداتی معمولاً همراه با آفات است، از این رو باید ضد عفونی شوند، ولی این اقدام صورت نمیگیرد.
وی استان گلستان را سرزمین “طلای سفید” به دلیل کشت پنبه توصیف کرد و گفت: امروزه پنبه کاری در این استان به دلیل عدم خریداری پنبه از سوی دولت، متوقف شده است، ضمن آنکه این استان سرزمین سویا است، به گونهای که در یک سال دو بار سویا برداشت میشد. ولی به جای آن با توسعه کارخانههای چوب و خرید چوبهای کشاورزان از سوی دیگر، کشاورزان سطح وسیعی را به کاشت درخت اختصاص دادند که هم آبیاری نیاز ندارد، چون بارندگی کافی دارد، ضمن آنکه دولت مایل به خرید چوب تولیدی است و به این ترتیب زراعت جنگل در این منطقه رونق یافت، به گونهای که در گیلان زمین جنگلها برای کاشت “صنوبر” واگذار شد، چون صنوبر در طول یک سال ۴ متر رشد میکند.
جنگل بلوط
کردوانی با اشاره به برخی ادعاها در زمینه پیر شدن جنگلهای بلوط، گفت: درختان در منطقه غرب ایران انبوه نیستند و تنک هستند و آنچه که این جنگلها را تهدید میکند و مانع رشد آنها شد، میزان بارندگیها به دلیل گرم شدن کره زمین است. مناطقی که بارندگی کمی دارند، میزان درختان آنها کاهش مییابد.
وی دلیل دیگر تنک شدن جنگلهای بلوط را استخراج معادن دانست و ادامه داد: استخراج معادن به جادهسازی و لوله کشی گاز نیاز دارد؛ از این رو درختان قطع شدند.
پدر کویرشناسی ایران با انتقاد از اقدام برخی از افراد برای خشک کردن درختان بلوط در میانههای جنگل، افزود: از آنجایی که برای قطع درختان جنگل مجازاتهایی در نظر گرفته شد از این رو برخی افراد در پای درختان گازوئیل و یا اوره میریزند و پس از مدتی درخت خشک میشود و بعد با اخذ مجوز درختان قطع میشود.
وی با تاکید بر اینکه این موارد در بازدیدهای میدانی مشاهده شده است، اظهار کرد: اخیراً نیز با خشک کردن جنگلهای زاگرس اقدام به کاشت تریاک کردند که این مورد نیز کشف شد.
جنگلهای دریایی
کردوانی وضعیت جنگلهای دریایی حرا را نامناسب توصیف کرد و در این باره توضیح داد: در کل سواحل جنوب کشور مرتع نداریم و دو نوع درخت در آن موجود است. یکی درختانی که در دشتها رشد میکنند که در این صورت شترها به دلیل بلند بودن قدشان از آن تغذیه میکنند، ولی چوپانها برای تغذیه دام اقدام به شکستن شاخهها میکنند.
وی نوع دیگر درختان سواحل جنوبی را جنگلهای “حرا” نام برد و اضافه کرد: افرادی که به دریا نزدیکتر هستند، با قایق به جنگلهای حرا میروند و به جای آنکه سرشاخهها را ببرند، به گونهای درختان را برای فروش قطع میکنند که امکان رشد مجدد آن فراهم نیست.
این محقق حوزه محیط زیست با بیان اینکه این درختان محل زیست جانوران دریایی است، افزود: جنگلهای حرا در محل جزر و مد دریا رشد میکنند و جانوران “گلخواه” در زمان جزر زمین را سوراخ میکنند تا اکسیژن به ریشه درخت برسد. درختان این جنگل هر چند که در کنار آب شور زیست میکنند، ولی این گیاهان آب دریا را برای مصرف خود، شیرین میکنند.
جنگلهای ارسباران
وی با بیان اینکه جنگلها به دلیل بارندگیهای مناسب ایجاد میشوند، گفت: ولی جنگل ارسباران به دلیل رطوبت رود ارس ایجاد شده است؛ از این رو درختان این جنگل و حیواناتی که در آن زیست میکنند؛ منحصر به فرد هستند، ولی متأسفانه این جنگلها نیز در حال نابودی است، چون رود ارس که از بالادست بر روی آن سد زده شده، در حال خشک شدن است.
وی با بیان اینکه در ادامه این رود در اردبیل پمپهایی نصب شده و آب آن را به مصرف میرسانند، یادآور شد: رود ارس متعلق به ۳ کشور ایران، آذربایجان و ارمنستان است که کشورهای ارمنستان و آذربایجان سدهایی بر روی این رود احداث کردهاند که تقریباً از این کشورها تقریباً آبی وارد ایران نمیشود و از آنجایی که آب این رود در حال کم شدن است، متأسفانه این جنگل و حیات وحش آن در حال از بین رفتن است.
جنگلهای خشک داخلی
پدر کویرشناسی ایران، ایجاد جنگلهای خشک داخلی را مربوط به زمانی (۱۸ هزار تا ۲۰ هزار سال قبل) که بارندگی این منطقه تا ۶۰۰ میلی متر و در اروپا یخبندان بود، دانست و افزود: ولی در حال حاضر این جنگلها در منطقه خشک و نیمهخشک قرار دارند و در حالی رو به نابودی میرود که اگر از بین برود، دیگر ایجاد نخواهد شد.
وی دلیل قرار گرفتن این جنگل در منطقه خشک را گرم شدن کره زمین و کاهش بارندگی ذکر کرد و یادآور شد: این جنگلها دارای انواع درختانی چون بادام وحشی و پسته وحشی است.
جنگلهای مصنوعی و دستکاشت
کردوانی با بیان اینکه در سال ۱۳۴۰ برای مقابله با بیابانزایی، اقدام به ایجاد جنگلهای “تاغ” شد که این نوع جنگلها در “حارث آباد” در ۱۰ کیلومتری سبزوار و “ابوزیدآباد” آران و بیدگل، در جنوب شهرهایی چون گرمسار، سرخه، سمنان، دامغان و شاهرود که کویر مرکزی قرار دارد، به وسعت هزاران کیلومتر ایجاد شده است؛ ولی این جنگلها که زمانی برای مقابله با ماسههای روان ایجاد شده بودند، در حال خشک شدن هستند.
وی دلیل خشک شدن این جنگلها را حفر چاههای آب ذکر کرد و ادامه داد: در شهرهایی چون سمنان و گرمسار به دلیل خشکسالی، چاههایی برای تأمین آب شرب و در پاییندست شهرها برای تأمین آب مورد نیاز کشارزی حفر شد و با این اقدام دیگر آبی از زیر زمین به این جنگلها نمیرسد.
کردوانی اضافه کرد: با خشک شدن این جنگلها در جاهایی که شن و ماسه وجود داشته باشد، طوفانهای ماسه ایجاد شده است و آنجایی که ماسه نداشته با طوفانهای ریزگرد مواجه هستند.
این محقق اضافه کرد: در کشور علاوه بر جنگلها، باغات نیز در حال خشک شدن هستند، به گونهای که روزگاری “جهرم” که بزرگترین صادرکننده میوه بود الان به مهمترین صادرکننده زغال تبدیل شده؛ چراکه سال به سال از میزان آب این شهر کاسته شده و در نتیجه باغات آن خشک و درختان آن به زغال تبدیل شدند. از این رو از سمت جهرم که به طرف شیراز میرویم، دهها کوره زغال مشاهده میشود.
وی خشک شدن زایندهرود را از دیگر تبعات خشکسالی کشور دانست و گفت: در پی کاهش آب ورودی زاینده رود، اعلام شد اولویت آبی ابتدا شهرها و بخشهای صنعتی است و بر این اساس زمینهای کشاورزی بیآب ماندند و در نتیجه باغات خشک و به دنبال آن چوب درختان یا به هیزم تبدیل شدند و یا به زغال.
کردوانی همچنین با اشاره به اثرات بیآبی بر شرایط کویرها، خاطر نشان کرد: در چنین شرایطی گذشته از خشک شدن جنگلها، تا ۲۰ سال آینده کویرهای ایران از جمله کویر بزرگ مرکزی ایران خشک خواهند شد.
وی با اشاره به مزایای کویرها، با تاکید بر اینکه کویرها از آبهای زیر زمینی تشکیل میشوند، یادآور شد: در زمستان آبهای زیر زمینی وارد کویر میشوند و از آنجایی که زمین کویرها حاوی املاح است، خیس میشوند و در تابستان با خشک شدن زمین، انواع نمکهای معدنی را تولید میکنند، ولی در حال حاضر کویر مرکزی ایران که بزرگترین کویر دنیا است، تا ۲۰ سال آینده وجود نخواهد داشت.
به گفته پدر کویرشناسی ایران، این کویر در جنوب گرمسار، سمنان، دامغان و شاهرود و شمال خور و جندق قرار دارد و بزرگترین نمکزار دنیا به شمار میرود و بعد از آن کویر آمریکای جنوبی است.
وی با بیان اینکه اگر در کویر آبهای سطحی وارد شود، باتلاق را تشکیل میدهد، اظهار کرد: در جنوب کویر مرکزی ایران از طریق آب رود کالشور سبزوار و جاجرم باتلاقی ایجاد شده است و این در حالی است که آب زیر زمینی موجب پیدایش کویر میشود که به دلیل برداشت آبهای زیر زمینی دیگر آبی در زیر این کویر وجود ندارد و این کویر آنقدر خشک شده که نمک موجود در سطح زمین، طوفانهای نمک را ایجاد کرده است.
این محقق حوزه محیط زیست با بیان اینکه بیابان با کویر متفاوت است، توضیح داد: کویر، نمکزار و بیابان یعنی سرزمین بدون آب و گیاه است و با روند خشکسالی کویر به بیابان تبدیل خواهد شد؛ در حالی که تمام مواد شوینده و مواد اولیه شیشهسازی از کویر تولید میشوند.
آخرین دیدگاهها