جنگ محیط زیست علیه ایران آغاز شده است/ الزام تقویت دیپلماسی محیط زیست با ایجاد تشکیلات جداگانه

علیپور معتقد است جنگ محیط زیستی توسط کشورهای همسایه و با محوریت کشورهایی که در منطقه نفوذ دارند علیه ایران آغاز شده است و برای جلوگیری از گسترش دامنه این جنگ نیاز به تشکیلات دیپلماسی جداگانه است.

جنگ محیط زیست علیه ایران آغاز شده است/ الزام تقویت دیپلماسی محیط زیست با ایجاد تشکیلات جداگانه

صبح امروز (۴ شهریور) حسن روحانی، رییس جمهوری ایران، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه را مسئول پیگیری آتش‌سوزی پر بحث و حدیث هورالعظیم کرد تا بعد از اینکه نیروهای امدادی نتوانستند آتش را خاموش کنند اینبار رییس دستگاه دیپلماسی دولت ایران قدم جلو بگذارد تا شاید بتواند راه حلی برای خاموشی این آتش بیابد . این واکنش روحانی و ورود ظریف به موضوع آتش‌سوزی هورالعظیم نشان می‌دهد که دیگر شکل جنگ در جهان و منطقه تغییر کرده است و دیگر انگار نیازی به توپ و موشک‌های دُور بُرد نیست و حالا روش تئوریسین‌های جنگ‌ در جهان تغییر کرده است و بدون اینکه تیری شلیک کنند و جامعه جهانی را نسبت به خود بتازانند کافی است سدی بسته شود و مردم بی آب بمانند ، کافی است آتشی روشن شود و مردم برای گریز از دود کوچ کنند ،کافی است مواد نفتی و فلزات سنگین در آب دریاها ریخته شود و اکوسیستم را نابود و هزاران نفر را بیمار و گرسنه کنند و … . اگر کمی اخبار این روزها را مرور کنید می‌بینید که کشور وسیع ایران از هر سو با انواع این موارد که گفته شد درگیر است که می‌توان آن را جنگ نوین جهانی نامید، جنگی که باعث شده است ساکنان مناطقی که برای حفظ آن ۸ سال مقاومت کردیم، چاره‌ای جز کوچ نداشته باشند! با فرضیه آغاز جنگ محیط زیستی در منطقه خاورمیانه به گفت‌گو با صدرالدین علی‌پور پرداختیم و او در همان ابتدای گفت‌وگو تاکید کرد: «جنگ محیط زیستی در خاورمیانه آغاز شده است.»

در ادامه گفت‌وگوی با صدرالدین علی‌پور ، دکترای محیط زیست، مشاور سابق سازمان حفاظت محیط زیست ایران، رییس مرکز مدیریت محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری تهران و همچنین مدیرکل سابق پژوهش و فناوری سازمان حفاظت محیط زیست می‌خوانید.

پرداختن به ضلع های معضلات محیط زیستی کشور را از جنوب شرقی کشور آغاز کنیم .وضعیت محیط زیستی سیستان و بلوچستان از بحران عبور کرده است، برخی می‌گویند یکی از دلایل وضعیت کنونی ذخیره‌های آبی این استان به عدم همکاری مسئولان و دولت افغانستان در جاری کردن سهم حق آبه هیرمند به ایران است؟

همه این موضوعات تابع نگاه اکوسیستمی است و دست‌کاری اکوسیستم در هر نقطه و هر سطحی می‌تواند عوارض منفی خودش را به همراه داشته باشد. به‌صورت طبیعی روندی که در یک اقلیم جا افتاده است و بر اساس آن منابع آبی خودش را تنظیم کرده، وقتی هر تداخلی پیش بیاید می‌توان آن را مقصر دانست هرچند این تقصیر کم بوده باشد. باتوجه به کم آبی و خشک‌سالی سال‌های اخیر ایران می‌توان کاهش ورود آب از مرزهای شرقی را یکی از عوامل وضعیت کنونی اکوسیستم منطقه دانست که همواره شاهد بروز مشکلاتی برای شهروندان و روستانشینان هستیم. مسیری که آب هیرمند به ایران قطع شده است در نهایت باعث خشکی تالاب هامون، از بین رفتن پوشش گیاهی، ایجاد کانون‌ ریزگردها، از بین رفتن کشاورزی و … شده است که به تدریج می‌تواند جمعیتی که در آنجا زندگی می‌کنند را مجبور به مهاجرت کند.
این عدم همکاری و در برخی مواقع کارشکنی‌ها تنها به کشور افغانستان باز نمی‌گردد. آیا تخریب در مرزهای غربی هم می‌توان به این موضوع گره زد؟

بله زیرا ما در حال حاضر همین موضوع را به شکل دیگر در عراق مشاهده می‌کنیم، حتی شائبه آن هم وجود دارد که مسئولان کشور عراق برای خاموش کردن آتش همکاری نمی‌کنند. دود حاصله از این آتش‌سوزی و همچنین ذراتی که همراه آن وارد کشور می‌شود همکاری موثری صورت نمی‌گیرد و به هر شکل ایران را در حالی وارد چالش جدید می‌کند که کشور باید به غیر از درگیری‌هایی مانند گرد و غبار، کم آبی و … با آتش‌سوزی هورالعظیم هم مبارزه کند!
در حوزه آب‌ی خلیج فارس هم این مشکلات محیط زیستی را مشاهد می‌کنیم.

کاملا درست است در حوزه خلیج فارس هم می‌بینیم که خواسته یا ناخواسته عبور نفت‌کش‌ها مقادیر قابل توجهی نفت را وارد آب خلیج فارس می‌کنند و از همه مهمتر پدیده‌ای که به تازگی با آن روبه‌رو هستیم ورود فلزاتی است که از طریق دستگاه‌های تبدیل آب شور به آب شیرین توسط کشورهای عربی حوزه خلیج فارس وارد دریا می‌شود. متاسفانه روزانه مقادیر زیادی فلزات سنگین وارد خلیج فارس می‎شود که بدون در نظر گرفتن وضعیت محیط زیست و نابود شدن تدریجی این اکوسیستم، دستگاه‌های که برای شیرین کردن آب استفاده می‌شود رو به افزایش است و هر روز این بحران در بی‌خبری کامل در حال گسترش است. گفته می‌شود که سالانه نزدیک به ۲ میلیون بشکه نفت از طریق نفتکش‌ها وارد آب خلیج فارس می‌شود و اساسا این تهدید اکوسیستمی است که ما با آن در رابطه هستیم.
تئوری جنگ محیط زیستی در خاورمیانه
اگر بخواهیم پازل جنگ محیط زیستی علیه ایران را کامل کنیم می‌توانیم به وضعیت بحرانی اکوسیستمی دریای کاسپین هم اشاره‌ای داشته باشید.
با نظر شما کاملا موافقم، این آلودگی‌ها در شمال کشور و در حوزه دریای کاسپین هم وجود دارد. در کنار موضوع سهم ایران از کاسپین مشخص است که مشکلات محیط زیستی هم وجود دارد و انواع و اقسام فاضلاب‌های انسانی، سموم کشاورزی آلودگی‌های نفتی که بر اثر فرسودگی تاسیسات نفتی آذربایجان وارد آب دریا می‌شود و … . البته لازم به ذکر است شائبه‌هایی هم وجود دارد که گفته می‌شود مقادیری اورانیوم هم در داخل آب کاسپین وجود دارد. این مسائل باید با جدیت رصد بشود تا با آن مقابله کرد. به‌دلیل بسته بودن فضای کاسپین و عدم خود پالایی این اکوسیستم می‌تواند نگرانی‌ها را افزایش دهد.
آیا کشور دیگری هم هست که به ایران صدمات محیط زیستی می‌زند؟

در مورد ترکیه هم با این شرایط مواجه هستیم و می‌بینیم که مسیرهای آبی که در گذشته با آنها داشتیم دیگر به کشور ما نمی‌آید. اتفاقاتی در آن حوزه‌ها رخ می‌دهد که لازم به جدیدیت و رصد بیشتر است. البته لازم به ذکر است که ترکیه با قطع آب بر روی عراق هم مشکلات محیط زیستی را برای این کشور به وجود آورده است که ایران را هم تحت شعاع خود قرار داده است. این موضوع بسیار مهم است که در حوزه محیط زیست مرزی وجود ندارد.
با این شرایط می‌توانیم به تئوری جنگ محیط زیستی نزدیک شد و گفت اکثر همسایه‌های ایران در این جنگ ناخودآگاه یا خودآگاه با یکدیگر بسیج شده‌اند؟

به غیر از دو کشور ارمنستان و پاکستان اکثر همسایگان ما برای ایران مشکلات محیط زیستی به وجود می‌آورند، و این موضوع می‌رساند که ایران به یک برنامه مقابله با تهدیدهای محیط زیستی نیاز دارد تا پیگیر حقوق خود در این زمینه‌ها باشیم.
بعضی از کارشناسان همواره می‌گویند که برخی از نقاط کشور به دلیل آلودگی هوا باید تخلیه شوند. این موضوع چقدر می‌تواند جدی باشد؟

ضمن احترام به نظرات دوستان و همکاران، اخیرا می‌بینیم که برخی بحث‌هایی مطرح می‌شود که موضوع چالش محیط زیستی است و این هشدارها را می‌دهند و به رسانه‌ها تیترهای جذابی می‌دهیم ولی پس از آن موضوع را رها می‌کنند. البته گفتن این خبرها شجاعت لازم را هم می‌خواهد ولی گفتن این بحث‌ها به تنهایی کفایت نمی‌کند. به تازگی مسئولانی که در حوزه فعالیت‌شان مشکلاتی را مطرح می‌کنند بعد از مدتی چالش به وجود آمده را رها می‌کنند.
این مسئولیت‌ها چگونه باید موثر باشد؟

ما مسئول هستیم که در مورد برطرف کردن چالش‌ها و مشکلات راه‌کار بدهیم و در موضوعاتی که بین بخشی است از همه نهادهای مربوط بخواهیم تا به سازمان محیط زیست که یک سازمان حاکمیتی و نظارتی است، برای مقابله با مشکلات محیط زیست کمک کنند. پس از این همبستگی‌ها باید به‌دنبال راهکارها برویم، در غیر این صورت اگر این مشکلات ادامه پیدا کنند چه در شرق و چه در غرب کشور به همین شدت شاهد مشکلات خواهیم بود. اگر کارهای جدی انجام ندهیم این بحران‌ها به حدی خواهد رسید که بگوییم یک استان و یا یک شهر مرزی باید تخلیه شود اما به هر صورت باید در این حوزه‌ها کار عملی کنیم. در هنگام جنگ یک دفاع تمام عیار از خاک خودمان داشتیم و به دشمنان متحد شده اجازه ورود ندادیم ولی الان حوزه دفاعی ما باید متمرکز باشد بر منابع محیط زیستی خود مانند آب، خاک، هوا و … که در این زمینه ایران برای ارتباطات موثر با سایر کشورها نیاز به دیپلماسی جدی در زمینه‌های محیط زیستی داریم تا اینکه در ادامه این وضعیت بهبود پیدا کند.
به نظر می‌آید نوع دفاع و جنگیدن با ۳۰ سال پیش متفاوت شده است، آن زمان جنگ با خمپاره و توپ و تفنگ و نبرد تن به تن بود ولی اکنون دود حاصله از آتش سوزی ، ایجاد بی آبی و خشکسالی و…. آیا می‌توان گفت که دشمنان به جای حمله‌ها نظامی از راه تخریب محیط زیست شروع به جنگیدن کرده‌اند؟

به هر شکل تعاریف متفاوتی را می‌توانیم داشته باشیم، به‌عنوان مثال می‌گویند که کشور در یک جنگ اقتصادی قرار گرفته است که با ادامه این روند مشکلاتی را برای کشور به وجود می‌آورد و از همین مثال برای مشکلات محیط زیستی هم می‌توان استفاده کرد. در مواجه کشورها با همدیگر و اینکه هر کشوری به حقوق خود اهمیت می‌دهند تا بتوانند وضعیت محیط زیستی کشور خود را به تثبیت برسانند، این یک روال عادی در جهان است و این موضوعات می‌تواند در حوزه سرزمینی خاک کشورمان را گسترش دهیم و یا از تجاوزاتی که به خاک ما می‌شود جلوگیری کنیم. اگر افغانستان این آب‌هایی که باید به سمت ما بیاید را ببند به شکلی وارد جنگ غیر مستقیم با ایران شده است.
چگونه می‌توان جنگ محیط زیستی را تعریف کرد؟

از دو نگاه می‌توان به جنگ محیط زیستی نگاه کرد. هر کشوری باید به وضعیت محیط زیستی خودش اهمیت بدهد و برای مردم کشور خودش به‌دنبال منابع باشد و اگر این موضوع با کشور همسایه دچار تعارض شود ناخداگاه وارد یک جنگ غیر مستقیم شده‌ است و این موضوع در مورد کشور ما با توجه به گستردگی مرزها و تعدد همسایگان اهمیت بیشتری پیدا می کند . و این موضوع می‌تواند اسمش جنگ محیط زیستی باشد. از سوی دیگر این نوع جنگ‌ها اخیرا سابقه‌دار شده است و کشورها از لشکر کشی پرهیز می‌کنند و سعی می‌کنند با عوامل دیگر به کشورهای همسایه ورد پیدا کنند، این موضوع را می‌توان در حوزه اقتصاد هم رخ دهد.
باتوجه به نفوذ قدرت‌هایی جهانی مانند آمریکا در منطقه، آیا می‌توان گفت که از سوی این کشور ددر حوزه محیط زیست خط دهی صورت می‌گیرد و یا اینکه کشورها به صورت مستقل عمل می‌کنند؟

باید توجه داشته باشید که چنین اطلاعاتی نیازمند مستندات کافی است تا بگوییم این مورد در منطقه رخ داده است ولی به هر صورت کشورهای قدرتمند اگر احساس کنند با کشوری که وارد جنگ‌های اقتصادی و غیر مستقیم شده‌اند در حوزه‌هایی مانند محیط زیست هم می تواند این تهدیدها قابل بررسی باشد. و این تعارضات محیط زیستی کشور را در وضعیت نامطلوبی قرار می‌دهد و قطعا کشورهایی مانند آمریکا هم ممکن است از این ابزار سوء استفاده خواهد کرد. این نشان می‌دهد که ما به‌عنوان فعالان محیط زیستی و مهم‌تر از همه به‌عنوان ی ایرانی چقدر باید در این خصوص هشیار باشیم و از منافع کشور خود دفاع کنیم. دفاع از محیط زیست باید یکی از پدافندهای غیرعامل ایران باشد تا فعالیت‌های سایر کشورها را در این حوزه‌ها را با جدیت رصد کنیم.
باتوجه به اینکه مسئولان سیاسی، اجتماعی، مدنی، محیط زیستی و … همواره می‌گویند که جنگ جهانی سوم در حوزه محیط زیستی با محوریت آب خواهد بود، با شواهد کنونی می‌توان این برداشت را داشته باشیم که اکنون این جنگ جهانی ازمنطقه ما آغاز شده است؟

بله، می‌توان چنین تعریفی از این موضوع داشت زیرا منابع آبی اساس فعالیت‌های اقتصادی و در واقع زندگی مردم است و بسیاری از موضوعات کشور ریشه در حوزه آب دارد. کشورها باتوجه به توسعه بالا رقابت بسیار زیادی در حوزه آب دارند و طبیعتا این جنگ می‌تواند بسیار حساس باشد زیرا بود یا نبود آب مساوی است با زندگی کردن یا مرگ مردم و در برخی از مناطق می‌تواند به تخلیه شدن شهرها و روستاها بینجامد. ایران در محدوده‌ای واقع شده است که از نظر سیاسی و اجتماعی همواره در طول تاریخ استراتژیک محسوب می‌شود و همچنین از نظر اقلیمی مشکلات آبی همیشگی داریم و اطراف ما هم همچنین، این کم آبی می‌تواند در این منطقه زودتر باعث بروز جنگ محیط زیستی با محوریت آب ‌شود.
چرا NGO های بین‌المللی و به‌خصوص سازمان ملل به این موضوع ورود نمی‌کند؟

این‌ها تنها در مورد مشکلات و بحران‌های محیط زندگی اطراف خودشان ورود می‌کنند و از سوی دیگر اطلاعات آماری که ما از کشور خود داریم را باید با تکرار به‌گوش نهادهای بین‌المللی مانند سازمان ملل برسانیم. هر چند که آنها هم جهت‌گیری‌های خودشان است و طبیعتا از کشورهایی حمایت می‌کنند که منابع بیشتری برای آنها دارد ولی می‌توانیم یک جریان ملی و متحد برای مقابله با تهدیدها داشته باشیم. ما در حوزه دیپلماسی و سیاست‌های خارجی محیط زیست خود باید یک تشکیلات دیپلماسی قدرتمندی داشته باشیم.
آیا در این مورد فعالیت صورت نمی‌گیرد؟

حتما در وزارت امور خارجه تیم‌هایی حضور دارند که در این مورد کار می‌کنند اما به صورت متمرکز باید یک اداره کل یا حداقل یک مرکز و معاونتی داشته باشیم که به‌صورت تخصصی کارش پیگیری مذاکرات و همکاری با نهادهای بین‌المللی و کشورهای همسایه باشد. اینکه بگوییم هیچ تحرکی در این موضوع نبوده است درست نیست. بخشی در سازمان محیط زیست وجود دارد که به قراردادها و تفاهمها و کنوانسیون های بین‌المللی مربوط می‌شود، حرف من این است ما اکنون نیاز به تشکیلات جداگانه داریم. اکنون باتوجه به‌بحران‌های اساسی در منطقه و به‌خصوص کشور ایران در شرایط کنونی نیاز داریم از طریق سازمان‌ جداگانه به حوزه دیپلماسی محیط زیست و همچنین حوزه مدیریت آب بپردازد و از محیط زیست ما دفاع کند، لازم است که این موضوع را بار دیگر تکرار کنم که یکی از وظایف هر ک ایرانی دفاع از محیط زیست است که کمتر از جنگ ۸ ساله ایران و عراق نیست و چه بسا مهمتر هم باشد.
در ۸ سال جنگ تحمیلی رزمندگان ما با شجاعت و از خود گذشتکی جنگیدند و یک وجب از خاک را از دست ندادیم ولی حالا خبر از تخلیه همان مناطق می‌شود. سوال اینجاست در این مسیری که به سمت جلو می‌رویم و سازمان‌های بین‌المللی در مقابل گسترش سامانه دفاعی ایران همواره زاویه می‌گیرند چرا در مورد وضعیت محیط زیستی ایران هیچ جبهه‌ای نمی‌گیرد! ایران این شکایت را به کجا باید ببرد؟

در هر صورت هم همه این موارد را قبول داریم که در زمان جنگ و چه در حال حاضر شرایط تحریم‌ها که کشور ما را محاصره کرده است در دوره‌‌های مختلف بخاطره استراتژیک بودن منطقه دچار بحران‌های متفاوتی بودیم و همه اینها به‌دلیل منابع نفتی منطقه است و در طول تاریخ هم شاهد کم لطفی و ظلم به مردم و کشور ایران بودیم اکنون هم معتقدیم در حوزه محیط زیست هم این نیرنگ‌ها و ظلم‌ها شامل حال ما می‌شود و نهادهای بین‌المللی به یک موضوع کوچک در یک اکوسیتم محدودجانوری حساسیت نشان می‌دهند در مورد حوزه محیط زیستی ایران توجه‌ای نمی‌کنند این در واقع دلیلی نمی‌شود که ما در خانه بنشینیم و کار نکنیم. در طول تاریخ ثابت کردیم که با همدلی و اتحاد می‌توانیم به مبارزه با دشمنان بپردازیم. با کنار گذاشتن اختلافات حزبی، سیاسی و اتحاد بتوانیم مشکلات را برطرف کنیم. دولت، مجلس و قوه قضاییه تو دولت در حوزه مدیریت دیپلماسی باید همکاری داشته باشند و در کنار هم پیگیر این موضوع باشند این مورد را باید اضافه کنم که موضوع محیط زیستی به حوزه اقتصاد هم مربوط است اگر الان می‌بینیم که در این حوزه به مشکل برخورد کرده‌ایم اگر به وضعیت محیط زیست اهمیت ندهیم مشکلات اضافه خواهد شد در حال حاضر اساس اقتصاد روز دنیا اقتصاد محیط زیستی است. در همه حوزه‌ها باید بحران‌های محیط زیستی را به تومان و رالس محاسبه کنیم و متوجه باشیم که در حوزه‌هایی باید هزینه‌هایی بکنیم و محاسبه نهایی اثرات را داشته باشیم می‌بینیم که این کار برای کشور سودمند خواهد بود. اکنون هم می‌بینیم که به حوزه محیط زیستی کمترین بودجه‌ها تعلق می‌گیرد و این موضوع هنوز در اولویت‌های آخر است. این صدماتی است که باعث می‌شود سوء‌مدیریت در داخل کشور به سوءاستفاده کشورهای خارجی منجر شود باید به صورت جدی محیط زیست را به صورت کامل با حوزه اقتصاد گره بزنیم.
با تمام این شرایط آیا می‌توانیم امیدی به بهبود وضعیت داشته باشیم؟

باید اینگونه به سوال شما پاسخ دهم در این تعدد اخبار منفی که این روزها در کشور وجود دارد و هرچه ناامیدی بیشتر شود آن توان ملی که داشتیم را کاهش خواهد داد. نباید اخبار منفی را تکرار کنیم.موضوع امیدوار کننده‌ای که می‌توانیم به آن اشاره کنیم این است که ثابت شده هرجا مردم ایران با نگاه حمایت و علاقه و تعصب به خاک‌مان به موضوعات نگاه کرده‌اند توانسته‌ایم نتایج مثبت و مهمی را کسب کنیم و در این خصوص حوزه محیط زیست هم خارج از این دایره نیست. البته این موضوع باید در کنار برنامه‌ریزی، بودجه، آینده‎نگری و … ان‌شاالله به نتیجه خواهد رسید در این جنگ پیروز خواهیم شد. تهدیدات زیستی خارجی وحود دارد امانباید از معضلات و مشکلات داخلی هم غافل بود چند برابر بودن میانگین مصرف انرژی و سوخت خاص در خصوص مصرف سوختهای فسیلی در رتبه های ١٠ کشور برتر و در مقایسه تولید پایین وضعیت نامطلوبی است .و یا تولید الاینده خای خاک و اب و هوا و همچنبن بهربرداری از منابع زیستی و طبیعی که همه اینها باید رسیدگی و با تدابیر ویژه و کوتاه مدت برنامه ای و اجرایی هماهنگ ساماندهی و اوضاع را به سمت بهتر هدایت کرد.