90 متر، اندكي بيشتر يا كمتر؛ فرقي در اصل ماجرا نميكند. جايي در ميانه يك جنگل زيبا تل بلندي از زباله جا خوش كرده و طي سه دهه هر سال هم بلند قامتتر و قطورتر شده است. كارگرها در حال سمپاشياند. برخي ماسك بر صورت دارند و برخي ماسكشان را روي سينهشان گذاشتهاند.
برخي دستكش دارند و برخي نه. لودرها هم هر چند دقيقه يك بار زبالهها را زير و رو و با خاك مخلوط ميكنند. هر روز نزديك به هزار تن زباله براي دفن به اين محوطه 16 هكتاري آورده ميشود. يعني نيمي از زبالهاي كه هر روز در استان گيلان توليد ميشود. نام اينجا براي فعالان محيط زيست و مردم رشت آشناست؛ «سايت دفن زباله سراوان»؛ همان جايي كه سال گذشته فعالان زيستمحيطي رشت و ساكنان روستاي سراوان در اطراف آن با تشكيل زنجيره انساني اعتراضشان را به دفن زباله در اين محل اعلام كرده بودند. مشكلات متعدد سايت دفن زباله سراوان در كلاف موانع متعدد پيچيده شده است به طوري كه تشكيل زنجيره انساني و اعتراض مدني راه به جايي نبرد. از سايت زباله سراوان تا محل زندگي 400 خانوار روستايي يك و نيم كيلومتر فاصله است. اين فاصله نزديك براي خبرنگاران عجيب است اما براي يك مقام مسوول در شهرداري رشت عجيب نيست. او ميگويد: «روزي كه شهرداري اينجا شروع كرده به دفن زباله، روستا تا اينجا فاصلهاش زياد بوده آنها به علم به اينكه اينجا محل دفن زباله است آمدند زمينهاي ارزان قيمت خريدند تا صاحب خانه شوند.»
از 4 تا 18 ليتر در ثانيه؛ شيرابه ورودي به منابع آب
حالا اما رويكرد مسوولان شهرداري رشت و اداره كل محيط زيست گيلان در سالهاي اخير قدري با گذشته تفاوت كرده است. آنها از مرحله انكار عبور كردهاند و در دو سال اخير با پذيرش بحراني بودن وضعيت محل دفن زبالههاي شهرستان رشت در پي يافتن چارهاي براي خروج از وضع موجود هستند. وضعيتي كه تداوم آن ميتواند موجب پيامدهاي ناگوار زيست محيطي و بهداشتي شود. به گفته «قربانعلي محمدپور»، مديركل حفاظت محيط زيست استان گيلان وضعيت پسماند در هيچ يك از شهرهاي اين استان خوب نيست. يكي از مهمترين سايتهاي دفن زباله، سايت سراوان است كه نيمي از زباله دو هزار تني توليدي استان گيلان هر روز به اين محل آورده ميشود. شيرابه ناشي از تلنبار زباله در اين محل هر روز وارد منابع آبي استان ميشود و تا انتهاي قصه روشن است كه تالاب انزلي با چه تهديدي روبهروست. محمدپور درباره ميزان ورود شيرابه به تالاب انزلي ميگويد: «در روزهاي عادي تقريبا چهار ليتر در ثانيه شيرابه به رودخانه زرجوب وارد ميشود و از آنجا به سمت تالاب انزلي ميرود.» اما وضعيت ورود شيرابه در روزهاي باراني بحرانيتر است: «اگر باران بيايد بين 16 تا 18 ليتر شيرابه وارد منابع آبي ميشود. خب خيلي از روزهاي سال هم باراني است.» پرسش اين است حالا كه مسوولان از اين مصيبت زيستمحيطي باخبرند چرا كاري نميكنند؟ آنها چند سالي است كه نسبت به اين مساله حساسيت بيشتري نشان دادهاند اما تصميمگيري دستگاههاي دولتي و بروكراسي حاكم بر آنها موجب شده تا سرعت اين اقدامات چندان سريع نباشد.
احداث نيروگاه زبالهسوز و تصفيهخانه
در انتظار اجرا
به گفته عليرضا حاجيپور، مديرعامل سازمان مديريت پسماند شهرداري رشت يك زمين در محدوده مجاورت همين سايت دفن زباله براي ايجاد تصفيهخانه شيرابهها شناسايي شده و شهرداري منتظر است تا سازمان منابع طبيعي مجوز قطع درختان اين محل را بدهد تا ساخت تصفيهخانه شروع شود. به گفته او مشكل استانهاي شمالي اين است كه با كمبود زمين براي دفن زباله روبهرو هستند: «زباله از ديرباز به طور سنتي اينجا دفن ميشده و ما هم ادامه دادهايم. البته در مجاور همين زمين يك زمين ديگر را شناسايي كردهايم تا يك «لند فيل» (گورستان پسماند) با طراحيهاي علمي ايجاد كنيم. اما اعتبارات مخصوص به خودش را نياز دارد.»
حاجيپور ميگويد يك سال و نيم است كه مجموعهاي از تصميمات اتخاذ شده تا از شدت اين بحران كاسته شود. به گفته او احداث يك واحد نيروگاه زبالهسوز از جمله اين تصميمات بوده است: «ارزيابي زيست محيطي نيروگاه صادر شده و قرار است به روش bot (ساخت، توليد، بهرهبرداري) احداث شود. ظرفيت نيروگاه 600 تن در روز پيشبيني شده است.» در كنار اين قرار است ظرفيت توليد كمپوست از زبالههاي تر هم در كارخانه شهرستان رشت افزايش يابد. اما اجراي طرح افزايش ظرفيت توليد كمپوست به 60 ميليارد تومان پول نياز دارد و احداث نيروگاه ابنيه و تاسيسات، 200 ميليارد تومان پول ميخواهد. بودجهاي كه از نظر پويا شهشهاني، مديرعامل سازمان مديريت پسماند شهرداريهاي تابعه استانداري گيلان اگر جذب شود ميتوان اميدوار بود ظرف مدت 5 سال مشكلات حل و فصل شوند. او ميگويد: «زنجيرهاي از اتفاقات شروع شده كه اگر ادامه يابد ميتوانيم اميدوار باشيم به يك نقطه مطلوب برسيم و مثلا 5 سال ديگر بياييم در همين زمين گلف بازي كنيم.» شهشهاني ميگويد استان گيلان به هفت قسمت تقسيمبندي شده تا طرح جامعي براي مديريت پسماند استان انجام شود اما اين اقدامات همه نيازمند تامين اعتبار و صدور مجوزهاي لازم است كه زمانبر است. به گفته او ارايه آمار درباره تبعات زيستمحيطي دفن غيراستاندارد زباله كار آساني نيست و براي همين از ارايه آمار پرهيز ميكند چون: «تخمين اين آمارها براي 52 شهر و 2 هزار روستا كار دشواري است كه نيازمند اندازهگيريهاي دقيق است.» حالا كه دستگاههاي دولتي هم از تبعات دفن زباله در اين محل آگاهند، براي آنكه طرحهاي روي كاغذشان به نتيجه برسد چه اتفاقي بايد بيفتد؟ شهشهاني پاسخ روشني دارد: «گام اول اين بود كه همه اين واقعيت را بپذيرند كه پذيرفتهاند. در اين مدت هم كارهاي خوبي انجام شده اما واقعيت اين است تا پول نباشد كار پيش نميرود. بودجههاي جاري شهرداريها هم جوابگو نيست. دولتمردان بايد براي اينجا اعتبار ويژه اختصاص دهند.» تالاب انزلي هر روز بيش از گذشته به شيرابههاي زباله آلوده ميشود و معلوم نيست كه در وضع نه چندان مناسب كشور در بخش تخصيص بودجه، نجات اين تالاب و نجات محيط زيست گيلان در اولويت چندم مسوولاني قرار بگيرند كه تقسيم بودجه دست آنهاست.
آخرین دیدگاهها