سرنوشت طرح‌های انتقال آب در حوضه آبریز گاوخونی

ابوالفضل آبشت با اشاره به تدوین برنامه مدیریت جامع حوضه آبریز تالاب بین المللی گاوخونی پس از برگزاری چهارکارگاه مشورتی، اظهار کرد: این حوضه آبریز پیش‌تر از چشمه دیمه و اکنون از چشمه کوهرنگ در بالادست زاینده رود شروع می‌شود و در انتها به گاوخونی می‌رسد. این حوضه در تقسیم‌بندی کلی هیدرولوژی ایران جزو حوضه آبخیز اصفهان، سیرجان و بخشی از حوضه آبخیز فلات مرکزی است.

ارسال کننده : نادر زندی


وی با بیان اینکه در برنامه مدیریت جامع حوضه آبریز تالاب گاوخونی – که به تازگی تهیه‌شده- زاینده رود نیز بخشی از این برنامه مشارکتی است، تاکید کرد: این برنامه طی یک فرآیند مشارکتی پس از بحث، مذاکره و تعامل میان ذینفعان و دست‌اندرکاران حوضه آبریز از جمله نمایندگان جوامع محلی تهیه و تدوین شده است.

دستگاه‌ها به دنبال انجام اولویت‌ها و ماموریت‌های بخشی هستند
مدیر ملی طرح حفاظت از تالاب‌های ایران با بیان اینکه این برنامه تلاش می‌کند موضوع بخشی‌نگری را در حوزه مدیریت حوضه آبریز اصلاح کند و با کمک همه ذی‌نفعان به یک نگاه بین‌بخشی دست یابد، گفت: در یک حوضه آبریز دستگاه‌های مختلف دولتی اعم از سازمان جهاد کشاورزی،وزارت نیرو، سازمان حفاظت محیط زیست، صنایع همچنین جوامع محلی، نهادها و سازمانهای غیردولتی ذی‌نفع و هر یک برای دستیابی به اولویت‌ها و منافع بخشی خود در رقابتی تنگاتنگ بر سر تصاحب منابع طبیعی موجود از جمله منابع محدود آب در حوضه آبریزهستند. خروجی این نگاه رقابتی، منفعت‌طلب و بخشی‌نگر، مدیریت نادرست منابع آب در کشور است.
آبشت با اشاره به اینکه در حال حاضر زاینده‌رود پرآب و ورودی آن به سد توزیعی رودشتین در پایین دست حوضه آبریز حدود ۱۵ متر مکعب است،اظهارکرد: این میزان آب برای کشاورزی مصرف می‌شود و سهمی به عنوان حق‌آبه تالاب گاوخونی وارد تالاب نمی شود بنابراین ورودی زاینده‌رود به تالاب گاوخونی تقریبا صفر و تنها آب ورودی به تالاب مقدار بسیار کمی از زهاب‌ کشاورزی است.

حق‌آبه زاینده‌رود تنها ۱۷۰ میلیون مترمکعب است
به گفته مدیر طرح ملی حفاظت از تالاب‌های ایران، زاینده رود حجم آبی معادل ۹۰۰ میلیون متر دارد که تونل‌های شماره ۱ و ۲ کوهرنگ حجم آبی معادل ۵۸۷ میلیون متر مکعب به آن افزوده است ولی به دلیل افزایش رقابت بین کاربری‌های مختلف و توسعه ناپایدار در این حوضه آبریز، منابع آب موجود به نحو مطلوب مدیریت نشده و مدیریت نادرست منابع آب و بی‌توجهی به حق‌آبه محیط زیست مهمترین عامل تهدید محیط زیست، خشکی زاینده‌رود  همچنین تالاب بین المللی گاو خونی است.

وی با بیان اینکه مدیریت کلان آب در کشورصحیح نیست، اظهار کرد: حق‌آبه تالاب گاوخونی معادل ۱۷۰ میلیون متر مکعب در سال است، این در حالیست که کل منابع آب موجود در حوضه عمدتا در بخش کشاورزی (۱۲۰۰ میلیون متر مکعب) و صنعت و شهری (۳۱۰ میلیون مترمکعب) مصرف می‌شود و حق‌آبه محیط زیست در تخصیص منابع آب نادیده گرفته می شود بنابراین در تلاش‌هایی که برای توسعه اقتصادی کشور اتفاق می‌افتد، توسعه محیط زیست و توسعه اجتماعی به فراموشی سپرده شده است.

طرح‌های انتقال آب در برنامه مدیریت جامع حوضه گاوخونی منتفی است

آبشت در ادامه در پاسخ به این پرسش که آیا بحث‌های مربوط به انتقال آب نیز در برنامه مدیریت جامع حوضه آبریز گاوخونی دیده شده است، گفت: مجموعه‌ای از برنامه‌های انتقال آب قبلا مصوب و هزینه‌هایی برای آن صرف شده است اما در برنامه جامعی که برای حوضه گاوخونی طراحی شده، موضوع انتقال آب را منتفی می‌دانیم. دست‌اندرکاران و ذی‌نفعان تالاب در حوضه اصفهان علاقه‌مند بودند که انتقال آب به زاینده‌رود تسریع شود ولی از آنجا که این برنامه برای کل حوضه آبریز است باید نظر همه گروه‌ها لحاظ می‌شد و چون ذی‌نفعان استان چهارمحال بختیاری با این موضوع مخالفت کردند، موضوع انتقال آب فعلا از برنامه خارج شده و منتفی است.

مدیر ملی طرح حفاظت از تالاب‌های ایران با تاکید بر اینکه سعی می‌کنیم مدیریت صحیح آب را در حوضه داشته باشیم و به جای پاک کردن صورت مسئله و انتقال آب از جای دیگر و تخریب یک مکان دیگر با مدیریت صحیح مشکلات را حل کنیم، اظهارکرد: باید تلاش ‌کنیم کشاورزی پایدار را در منطقه مستقر کنیم و راندمان ۳۰ درصدی کشاورزی را افزایش دهیم. در این صورت حجم زیادی از آب آزاد می‌شود که باعث زنده شدن زاینده رود و تالاب گاوخونی خواهد شد.

وی افزود: در برخی موارد انتقال آب، تصمیم‌گیری برعهده شورای عالی آب است که در این صورت انتقال آب براساس دلایلی از یک نقطه به نقطه دیگر صورت می‌گیرد. این موضوع بحث کلان کشور است و بحث درون حوضه‌ای نیست البته انتقال آب تنها برای شرب می‌تواند توجیه پذیر باشد زیرا شرب اولویت اول کشور در تخصیص‌ها است.

آبشت در پایان با تاکید بر اینکه در شرایط حاضر آب به طور ناهمگون و غیرکارشناسانه بین کاربری‌های مختلف توزیع شده و خروجی آن وضعیت نامناسب اکوسیستم‌های آبی کشور است، گفت: در شرایط کنونی برخی به بهانه احیای یک دریاچه یا تالاب، برنامه‌ها و طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای را توجیه می‌کنند و در دستور کار قرار می دهند. اجرای هریک از این پروژه ها تیرخلاصی است بر پیکر نیمه جان محیط زیست این سرزمین و آسیب‌های آن بسیار بیشتر از آسیب‌های مدیریت نادرست و بخشی‌نگر منابع آب است بنابراین طرح‌های مدیریت جامع تالاب‌ها ابزاری است برای اصلاح ساختارهای مدیریتی در حوضه آبریز تا مدیریت بخشی به مدیریتی فرابخشی تبدیل و از طریق تدوین یک برنامه مدون برای حوضه آبریز، احیای تالاب‌ها محقق شود.