مقاله /دریاچه جازموریان

دریاچه جازموریان

نویسنده : علی شعبانزاده

در ابتدا یک معرفی کوتاه داشته باشیم از این دریاچه سوخته:

در اصطلاح محلی که این دریاچه واقع شده ، پوشش گیاهی را جاز مینامند و انبوهی و کثرت آن را موریان میگویند. به همین دلیل این ناحیه به جازموریان معروف شده است.

باتلاق جازموریان یا جزموریان، حوضه ای آبریز و دریاچه ای به همین نام در جنوب شرقی ایران در جنوب کوه شاهسواران کرمان واقع شده است.

 

 

حوضه ی آبریز جازموریان با وسعت 69 هزار و 600 کیلومتر مربع،از لحاظ تقسیم بندی بخشی از حوضه ی مسدود میانی ایران بشمار میاید.

نیمه باختری این حوضه به وسعت 35600 کیلومتر مربع در استان کرمان و نیمه خاوری آن به وسعت 34 هزار کیلومتر مربع در استان سیستان و بلوچستان قرار دارد.

دشتهای حاصلخیز جیرفت، فاریاب و رودبار جنوب در استان کرمان، و دشتهای ایرانشهر و بمپور و سردگان و دلگان و سرتختی و اسپکه در استان سیستان و بلوچستان در محدوده ی این حوضه آبریز قرار دارند. بعضی از دشتها مانند دشت جیرفت و رودبار از مساعدترین نقاط فلات ایران برای کشت گیاهان گرمسیری بشمار میایند.

حوضه آبریز جازموریان از شمال توسط کوههای زاگرس (کوههای بشاگرد) از حوضه ی آبریز دریای عمان و خلیج فارس جدا میشود.

حدود 34160 کیلومتر مربع از اراضی این حوضه را مناطق کوهستانی، و حدود 32400 کیلومتر مربع آن را دشتها و کوهپایه ها و حود 3000 کیلومتر مربع باقی مانده را باتلاقها و شوره زارها تشکیل میدهد.

هلیل رود و رود بمپور و چشمه عروس به این باتلاق وارد میشوند.

هلیل رود از کوههای کرمان سرچشمه میگیرد و پس از آبیاری جیرفت به باتلاق میپیوندد.

رود بمپور از شرق بلوچستان به سوی شرق باتلاق جاری است و چشمه عروس از کوه لاله زار سرچشمه میگیرد و بعد از آبیاری مزرعه های رابر به این باتلاق میریزد.

در حوضه آبریز جازموریان آب همه رودخانه ها و مسیلها به هامون جازموریان یا همان دریاچه جازموریان میریزد.

اما…..

جازموریان به عنوان مهمترین حوضه آبریز جنوب استان کرمان ، این روزها به دلیل احداث سدهای بالا دست، به بیابانی بی آب و علف و محل چرای شتر و دامهای مردم محلی تبدیل شده.  

این مشخصات که پیشین به آن اشاره کردیم تنها مشخصات جغرافیایی ای بود که در سالهای قبل مشخصه این هامون بوده ولی امروز مانند خیلی از منابع و محیط زیست ما،مورد کم محلی مسئولین و بی فکری آنها قرار گرفته و در معرض نابودی است. نابودی خود دریاچه و همچنین محیط زیست این منطقه.

منطقه ای که سالهای سال بر اساس وجود این دریاچه، زیست بومی برای خود ایجاد کرده و پا گرفته، امروز مانند بسیاری از منابع طبیعی ایران دچار مرگ تدریجی شده.

این روزها اگر به جازموریان سر بزنیم، بیابانی بی آب و علف را مشاهده میکنیم که ترک برداشته و عرصه ی مملو از گیاهان بیابانی است. هرچند گستره باتلاق بین المللی جازموریان در فصول مختلف سال دچار تحول میشود و در تابستان به کمترین میزان خود میرسد و در نهایت پس از بارشها در زمستان و بهار به بیشترین گستره میرسد

 اما هم اکنون با احداث سدهای پیش بینی نشده و متاسفانه نادانی و کم توجهی مسئولان نسبت به محیط زیست ، مردم منطقه را مجبور کرده که به دنبال آب، از این روستا به روستای دیگر مهاجرت کنند.

یکی از دلایل اصلی بروز خشکسالی در باتلاق جازموریان عدم رعایت حق السهم آب این اکوسیستم منطقه ای است. در واقع به دلیل احداث سد در بالادست این تالاب، آب برای تغذیه جازموریان وارد این عرصه نمیشود.

هلیل رود ، اسیر سد جیرفت و سد بافت است و چندین سد نیز هم اکنون بر روی سرشاخه های هلیل رود در حال احداث میباشد؛ و بمپور هم چنین سرنوشتی دارد و برخی سدهای فصلی؛ و نیز شاهد احداث سدهای کوچک آبخیزداری حوضه کشاورزی هستند.

برآیند تمام این نمودارهای ترسیم شده به سمت خشکیدگی و فاجعه زیست محیطی در جنوب کرمان پیش میرود به طوری که بخش قابل توجهی از جنگلهای حاشیه هلیل رود نیز در کنار علوفه زارها و عرصه های گیاهی اطراف جازموریان خشکیده است.

خبرگزاری های مختلف و کمیته های محیط زیست ، گزارشهای زیادی در خصوص وضعیت نیمه جان این باتلاق منتشر کرده اند اما هیچگاه مسئولان استانی و کشوری توجهی به وضعیت این تالاب آب شیرین در قلب کویر نکرده اند تا سرنوشت شوم خشکسالی، سرانجام این تالاب شد و هم اکنون نام بیابان بر آن سزاوارتر از باتلاق یا تالاب است و

در حال حاضر کانون طوفانهای شن شده است.

همچنین یکی دیگر از عواملی که باعث خشک شدن دریاچه هامون و پاک شدن این دریاچه از روی نقشه های جغرافیایی جدید شده، اتفاقاتی است که برای رودخانه هیرمند افتاده. اتفاقاتی که در کشور افغانستان رخ داده و متاسفانه دیپلماسی ضعیف مسئولان نتوانسته حق ایران و دریاچه هامون را از افغانها باز پس بگیرد تا این دریاچه که سومین دریاچه بزرگ ایران پس از خزر و ارومیه بود نیز از بین برود.

به موجب معاهده پاریس که در سال 1351 مابین دو کشور منعقد شد و در مواردی از این قرارداد آمده است : افغانستان موافقت دارد، اقدامی نکند که ایران را از حقابه آن از آب رود هیرمند بعضا یا کلا محروم سازد و افغانستان اقدامی نخواهد کرد که حقابه ایران برای زراعت بطور کلی نامناسب شود.

اما این کشور در سی سال اخیر به تعهدات خود عمل نکرده است.

در آخر امیدوارم همگی به اتفاقات بعدی که نابودی این زیست بوم در پیش خواهد داشت، توجه بیشتری کنیم و حق محیط زیست را باز پس گیریم و امانت دار خوبی برای آیندگان در این زمینه باشیم.

علی شعبانزاده (فعال حقوق بشر) کانون حمایت از حقوق بشر در ایران. کمیته محیط زیست