ميليون‌ها اصله درخت بلوط «نيست» شد

فرستنده:حسین محمودی

برگزاري کنفرانس ملي مخاطرات محيط زيست زاگرس در استان لرستان مجالي بود براي طرح معضل «زوال» که طي سالهاي اخير موجب خشکيدگي جنگلهاي بلوط زاگرس شده است تا کارشناسان با اشاره به دخيل بودن موارد مختلف در وقوع اين پديده همچنان يافتن علت اصلي آن را نيازمند مطالعه بدانند.به گزارش مهر، در حالي تنها در استان لرستان نزديک به 300 هکتار از جنگلهاي بلوط در قالب 15 ميليون اصله درخت درگير با پديده زوال شده اند که همچنان دليل اصلي وقوع اين پديده مشخص نيست. در اين راستا تاکنون نشست هاي تخصصي زيادي در استان لرستان به منظور بررسي اين پديده برگزار شده است ولي به دليل پيدا نکردن دليل اصلي عارضه همچنان اين بيماري به پيشرفت خود ادامه مي دهد. در اين راستا در حاشيه کنفرانس ملي مخاطرات محيط زيست زاگرس در خرم آباد از جمله مباحث مطرح شده از سوي حاضران به موضوع «زوال بلوط» اختصاص داشت، موضوعي که نگراني کارشناسان را نيز به دنبال داشته است.

فرزاد ويسانلو عضو هيئت علمي دانشگاه آزاد بروجرد و رئيس کميته علمي اين همايش صبح جمعه در نشست خبري با رسانه هاي گروهي لرستان در رابطه با علت اصلي زوال جنگل هاي بلوط و راهکار جلوگيري از تداوم روند تخريبها گفت: تخريب جنگل هاي زاگرس از 60 تا 70 سال اخير شروع شده و مربوط به چند سال اخير نيست. وي با اشاره به اينکه خشکيدگي درختان بلوط طي سالهاي اخير شدت گرفته است، عنوان کرد: ما درصدد هستيم که در يک پروژه دو ساله علت وقوع پديده زوال بلوط را عارضه يابي و درمان کنيم.

ويسانلو با اشاره به اينکه درمان جنگل هاي بلوط کار سختي است گفت: پديده زوال متاثر از شرايط و دلايل مختلفي است که هر کدام به سهم خود در وقوع اين پديده تاثيرگذار بوده اند. اين استاد دانشگاه در ادامه سخنان خود چراي بي رويه دام ها، قطع گسترده جنگلها توسط عوامل انساني و آتش سوزي را از عوامل تخريب جنگلهاي زاگرس برشمرد و بيان داشت: دامپروري در جنگل با پايکوبي مراتع توسط احشام، آتش سوزي هاي ايجاد شده در جنگلها و همچنين تبديل اراضي جنگلي به زمين هاي کشاورزي که در سالهاي اخير به راحتي انجام مي شود هر کدام موجب آسيبي جبران ناپذير به جنگلهاي منطقه زاگرس شده است.

ويسانلو عنوان کرد: از طرف ديگر پروژه هاي مختلف عمراني که توسط دستگاههاي مختلف از جمله وزارت نيرو و وزارت راه بدون مشاوره با سازمان محيط زيست اجرايي مي شود باعث ايجاد اختلال در اکوسيستم زاگرس شده است. وي همچنين از بين رفتن گونه هاي جانوري منطقه توسط دامداران، آلودگي هاي معدني و آلي توسط مواد شوينده و فاضلاب ها را از ديگر عوامل اختلال در اکوسيستم منطقه زاگرس و تخريب جنگلهاي بلوط دانست.

رئيس کميته علمي کنفرانس ملي مخاطرات محيط زيست زاگرس در ادامه سخنان خود عنوان کرد: مسئولان ابتدا بايد براي امرار معاش مردم محلي چاره اي بينديشيند و سپس به فکر نجات جنگل ها و مراتع باشند زيرا تا زماني که گروهي از مردم مبادرت به جمع آوري گياهان موجود در مراتع و فروش آنها در بازارهاي محلي و همچنين سوزاندن درختان براي تهيه زغال مي کنند حفاظت از زاگرس معنا ندارد.

ويسانلو ادامه داد: ما بايد اين حقيقت را بپذيريم که بسياري از مردم مناطق زاگرس نشين در زمينه امرار معاش مشکل دارند و براي رفع مشکلات معيشتي خود اقدام به تخريب طبيعت منطقه مي کنند. شيرين ابوالقاسمي مدير طرح ملي حفاظت از تنوع زيستي زاگرس مرکزي نيز در مورد علت پديده زوال در جنگلهاي بلوط عنوان کرد: علت اصلي وقوع اين بيماري در جنگلهاي زاگرس هنوز مشخص نيست. وي عنوان کرد: در اين راستا کار بررسي و شناسايي علت اصلي وقوع پديده زوال درخت هاي بلوط در حال مطالعه است اما در حال حاضر در حال تقليل وضعيت موجود در مناطق آسيب ديده و بهداشتي کردن محيط هاي آلوده هستيم. ابوالقاسمي با تاکيد بر دخيل بودن عوامل مختلف در زوال جنگلهاي بلوط گفت: اتحاديه جهاني حفاظت از محيط زيست در کنفرانس مونترآل 57 شاخص در قالب هفت معيار براي توسعه پايدار در بخش هاي مختلف تدوين کرد که ما بايد اين شاخص ها را شناسايي و بومي سازي کنيم تا به توسعه پايدار برسيم. وي بر لزوم بومي سازي شاخص هاي توسعه پايدار در منطقه زاگرس گفت: از اين طريق مي توان مشکلات عدم مديريت پايدار را شناسايي و در راستاي رفع اين مشکلات راهکار مديريتي ارائه کرد.

بنابر اين گزارش در بيماري «زوال» درختان بلوط دچار خشکيدگي و مرگ زودهنگام مي شوند و علامت اصلي بلوط هاي خشک شده جدا شدن پوست از شاخه ها و تنه اصلي درختان است.

وضعيت بيماري زوال بلوط در جنگلهاي زاگرس به گونه اي است که مي توان از آن به فاجعه اي ملي در اين حوزه ياد کرد؛ فاجعه اي که اگر چاره اي براي آن انديشيده نشود معلوم نيست آخر و عاقبت جنگلهاي بلوط اين سرمايه هاي طبيعي کشورمان به کجا کشيده خواهد شد.