پایان نهضت سدسازی در ایران؛ مرثیه‌ای بر یک رؤیا

ارسال کننده محمود نعیمی
زمانی عالیترین مقام‌های حکومتی شخصاً برای قیچی کردن روبان افتتاح پروژه‌ها عظیم سدسازی حضور پیدا می‌کردند و عکس یادگاری می‌گرفتند، از محمدرضا شاه پهلوی تا محمود احمدی‌نژاد. کار به آنجایی رسید که «سد کرخه» را دو رئیس جمهوری افتتاح کردند، هم اکبر هاشمی رفسنجانی و هم محمد خاتمی.
اگر خودکفایی در زمینه گندم نشانه‌ای از تحقق شعار «استقلال»، یکی از شعارهای محوری گفتمان دهه اول انقلاب بود، اجرای پروژه‌های سدسازی هم نمادی از «توسعه و سازندگی» در گفتمان دهه دوم انقلاب و سال‌های پس از جنگ بود و هم نمایشی از قدرت.
اما حالا حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران در مقر سازمان ملل و در محضر سران توسعه جهانی اعلام کرده که دولت ایران تصمیم دارد تا در پروژه‌های پر شمار

«سدسازی» خود بازنگری کند.

dam 2

سدهایی که زمانی برنامه آینده‌نگرانه‌ای برای روزهای مبادا و خشکسالی به شمار می‌آمدند، در روزگار کم‌آبی، یکی پس از دیگری خشک می‌شوند. ۱۶۰ سد مخزنی ایران از آب خالی است و منابع آب در ایران ۱۰ میلیارد متر مکعب کاهش یافته و سرانه آب تجدید شونده هر ایرانی از حدود چهار هزار متر مکعب از ابتدای انقلاب به کمتر از ۱۶۰۰ متر مکعب رسیده است. در این وضعیت صدای منتقدان سدسازی حالا از تریبون‌های رسمی شنیده می‌شود و رئیس‌جمهوری ایران می‌گوید رویه سدسازی را به نفع توسعه پایدار تغییر خواهد داد.
اعلام توقف و «بازنگری جدی» نسبت به این نشانۀ توسعه آن‌هم در محضر کشورهای جهان می‌تواند چرخش بزرگی در سیاست‌های توسعه محور ایران بشمار آید. اما چه سدی در قبال سدسازی پدید آمده است؟

نهضت سدسازی

حمید چیت‌چیان، وزیر نیروی ایران از توقف در ساخت برخی سد‌ها خبر داده است. این مقام مسئول در دو سال گذشته نیز به روند سدسازی در کشور تاخته و بر مقرون به صرفه نبودن آن اشاره کرده بود.
وزارت نیروی ایران سال گذشته در گزارشی اعلام کرد از ابتدای انقلاب تاکنون ۳۳۹ سد جدید در کشور احداث شده است. بر این اساس، صنعت سدسازی ایران در بیش از سه دهه گذشته سالانه ۸. ۸ درصد رشد داشته و مجموع رشد در این ۳۷ سال به هزار و ۸۸۴ درصد رسیده است.
اغلب تحلیلگران زیست محیطی با آنچه به عنوان سدسازی در طول دو دهه‌ اخیر در ایران رخ داده، آشکارا مخالفت می‌کنند؛ به طوری که بسیاری از این افراد از پدیده سدسازی به عنوان مهم‌ترین عامل خشکسالی در ایران یاد کرده و آن را بزرگ‌ترین مشکل محیط زیست کشور نام نهاده‌اند.
برخی از دست اندر کاران امور جنگل‌ها و مراتع نیز معتقدند اغلب سدهای کنونی با وجود قطع درختان بی‌شمار، عملاً به تبخیر فزاینده آب دامن زده‌اند.
«نهضت سدسازی» با هدف کنترل و مهار آب‌های سطحی، آب‌رسانی به مناطق محروم و تأمین آب و برق مورد نیاز ایران پس از جنگ هشت ساله با عراق پاگرفت. از آغاز انقلاب بهمن تا پیش از دولت هاشمی رفسنجانی و به اصطلاح دوره «سازندگی» تنها ۱۰ سد در ایران احداث شده بود.
از این دوره ساخت سد به تنها الگوی توسعه منابع آبی در ایران تبدیل شد بدون آنکه به تبعات زیست محیطی و انسانی این شکل از توسعه توجهی شود.
علاوه بر این سدسازی در ایران به یکی از شاخه‌های پرسود و پول‌ساز «صنعت» بدل شد. این صنعت منافع بسیاری را عاید پیمانکاران پروژه‌هایش می‌کرد. این موضوع باعث شد تا روز به روز بر تعداد شرکت‌های تخصصی در زمینه ساخت سد افزوده شود.
در ایران حدود ۳۰۰ شرکت سدسازی در ایران فعالیت می‌کنند. طی این سال‌ها پیمانکار بیش از ۳۰۰ پروژه سدسازی در این کشور قرارگاه خاتم الانبیا وابسته به سپاه پاسداران بوده است. در واقع سپاه به واسطه احداث سد از یک بازوی نظامی به بازوی توانمندی در عرصه اقتصاد ایران بدل شد.
قرارگاه خاتم الانبیاء امروز با داشتن بیش از ۸۱۲ شرکت ثبت‌شده در داخل یا خارج ایران و ۱۷۰۰ قرارداد دولتی، عملاً اقتصاد کشور را تسخیر کرده است. این قرارگاه نظامی-اقتصادی «آب‌رسانی، صدور نفت و گاز، پروژه‌های سدسازی، انتقال آب، نیرو و راه‌سازی» را به عنوان هدف خود اعلام کرده است.
در جائی مثل بلوچستان که رودخانه در آن وجود ندارد، حدود ۳۰ تا ۴۰ سد در دست ساخت است. در کویر مرکزی ایران، جائی که تنها ۱۰ تا ۱۲ درصد آب کشور در آن ‌جاری است، بیش از ۲۰۰ سد ساخته شده یا در دست احداث است.
با این حال سدهای موجود در ایران که با هزینه‌هایی سنگین برپا شدند، تنها ۵ درصد برق ایران را تأمین و حدود ۱۰ درصد اراضی کشاورزی را آبیاری کردند.

آسیب‌های زیست محیطی

افزون بر این منتقدان می‌گویند ایجاد همین سد‌ها سبب شده است که تمام رودخانه‌های مهم ایران آسیب ببینند.
عواملی از قبیل بی‌توجهی به شرایط زیست محیطی و انسانی در ساخت سد، سوداگری در این صنعت و تک بعدی بودن توسعه منابع آبی؛ وضعیت محیط زیست ایران را روز به روز بحرانی‌تر کرد.
ساخت بیش از ۱۰۰ سد بر گلوگاه‌های دریاچه ارومیه در ‌‌‌نهایت به خشک شدن این دریاچه منجر شد. برخی از کار‌شناسان حوزه محیط زیست همچون اسماعیل کهرم معتقدند بهترین و تنها چاره دریاچه ارومیه از بین بردن حداقل نیمی از سدهای موجود پیرامون دریاچه ارومیه است.
از سوی دیگر محاصره خوزستان با ۱۸ سد جدید الاحداث را باید عامل اساسی ریزگرد‌ها و علت خشکسالی در رودخانه‌های این استان دانست.
درواقع سدسازی‌های گسترده، ذخایر آبی رودخانه و سد کرخه و همچنین تالاب‌های زیادی از جمله تالاب شادگان را کاهش داد و خشک کرد و همین خشکسالی از جمله علت‌های مهم پرواز ریزگرد‌ها در آسمان استان خوزستان بوده است.
به گفته کیخسرو چنگلوایی رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان خوزستان، احداث سد گتوند نیز باعث شور شدن آب رودخانه کارون شده است. به علاوه، وجود نزدیک به ۹ میلیون تن نمک در دریاچهٔ این سد، نگرانی کشاورزان را برانگیخته، چرا که آبیاری بیش از ۴۰۰ هزار هکتار از زمین‌های زیر دست می‌تواند به از بین رفتن آن‌ها منتهی شود.
بنابر گزارش‌های منابع دولتی با ادامه این روند کشاورزی استان خوزستان در مدت کمتر از یک دهه به طور کلی نابود خواهد شد.
همچنین سدسازی در مکان‌های نامناسب ۵۰ درصد اکوسیستم تالاب‌های کشور را نابود کرده و ۷۵ درصد تالاب‌ها را به شرایط بحرانی کشانده و گونه‌های جانوری بسیاری از تالاب‌ها از جمله تالاب آق گل، شورگل، بندر کیاشهر، امیرکلایه، آجی‌گل را به طور کل نیز از بین برده است.
احداث سد سیوند نیز در بالادست دریاچه بختگان، منجر به افزایش تولید برنج در این منطقه خشک و نیمه خشک شد اما در نهایت تالاب بین‌المللی بختگان را خشک کرد.
پراکندگی سد‌ها در مکان نامناسب آسیب دیگری است که ضررهای فراوانی را متوجه محیط زیست ایران کرد.
به عنوان نمونه در احداث سد «هراز» دراستان مازندران، صد‌ها هزار نهال از بین رفت ومحیط زیست منطقه تخریب شد. تنها احداث «سد کارون یک» ۲۸۵ کیلومتر مربع از جنگل‌های زاگرس را به زیر آب برد.

تخریب میراث فرهنگی

از دیگر آسیب‌های سد سازی در سال‌های اخیر نابودی شماری از میراث فرهنگی و محوطه‌های باستانی بود که در منطقه احداث سدها قرار گرفتند.
به عنوان نمونه سد «سیلوه» درست در مکانی قرار گرفته است که هشت محوطه تاریخی از عصر مفرغ (هزاره سوم قبل از میلاد) و دوره‌های تاریخی مربوط اشکانیان در آن قرار دارد. افزون بر این تلاش‌های کارشناسان میراث فرهنگی نیز برای شناسایی محوطه تاریخی‌ای که در حوزه سد سیلوه، در نزدیکی پیران‌شهر آذربایجان غربی است، در پی مخالفت مسئولان سد بی‌ثمر ماند.
از دیگر نمونه‌ها سد «پیغام‌چای» است که با ساخت و سازهای مربوط به این سد و آبگیری آن، آثار فرهنگی- تاریخی مربوط به دوره اشکانی و گورهایی اقوام سکایی (از هزاره اول قبل از میلاد) برای همیشه از بین می‌روند.
تیرماه امسال نیز یعقوب زلقی، سرپرست اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان دزفول از زیر آب رفتن بیش از ۲۰۰ اثر تاریخی با احداث سد بختیاری در حد فاصل استان‌های لرستان و خوزستان خبر داد. او گفته بود ۱۰۰ تا ۱۵۰ غار، هشت قبرستان تاریخی، آسیاب، کوره آجرپزی، پل و نقوش حکاکی شده برجسته در محدوده آبگیری این سد قرار دارد.
برابر قوانین موجود همه پروژه‌های عمرانی از این دست، می‌بایست قبل از اجرایی شدن، مجوزهای قانونی لازم را از سازمان میراث فرهنگی دریافت کنند.

روشی منسوخ شده

ﺳﺪ ﺳﺎزی در بسیاری از نقاط جهان سال‌هاست که ﻣﻨﺴﻮخ ﺷﺪه است. طبق آمار موجود، در ۱۰ سال گذشته ۲۴۸ سد در دنیا با مطالعه و آگاهی به دلایل مختلف در کشورهای گوناگون تخریب شد. ﺳﺪ ﺑﺰرگ «آﺳﻮان» ﮐﻪ روی رود ﻧﯿﻞ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪه و در ﺣﮑﻢ ﺷﺮﯾﺎن ﺣﯿﺎﺗﯽ ﺑﺮای ﻣﺼﺮی‌ھﺎ ﺑﻮد اﻣﺮوز ﺑﻪ ﻋﺎﻣﻞ ﺗﺨﺮﯾﺐ و ﻧﺎﺑﻮدی زﻣﯿﻦ‌ھﺎی ﮐﺸﺎورزی و ﺑﺮ ھﻢ ﺧﻮردن روال رﺳﻮب‌ﮔﺬاری در ﺳﻮاﺣﻞ ﻧﯿﻞ ﺷﺪه و دولت درصدد تخریب آن است.
کشور آمریکا که بسیاری از مناطق آن به لحاظ اکولوژیک شباهت فراوانی با ایران دارد ۵۰ سال است که سدسازی را منسوخ نموده و اقدام به تخریب سدهای پیشین کرده است.
در آلمان نیز پس از آنکه سد عظیم «اوربلیت» منجر به خشک شدن تالاب بزرگی شد، تخریبش کردند و مدافعان محیط زیست درباره اینکه «چگونه سد‌ها را تخریب کنیم» کتاب نوشتند.
طبق آمار بانک توسعه تجارت جهانی نیز ۸۰ درصد سدهای احداث شده در جهان غیر ضروری بوده است.
در حقیقت سال‌ها پس از آنکه سدسازی در دنیا منسوخ شد، در ایران به مثابه الگوی توسعه منابع آبی به کار گرفته شد و ساخت سد نیز به نماد اصلی توسعه و سند افتخار دولت‌های مختلف بدل شد.
در حالی که پیش از انقلاب تنها ۲۶ سد در ایران به مرحله بهره‌برداری رسید، در سال‌های پس از انقلاب شمار سد‌ها بهره‌برداری شده به عدد ۶۴۷ سد رسید. مطابق آمار شرکت مدیریت منابع آب ایران، در حال حاضر ۶۴۷ سد در حال بهره‌برداری، ۱۴۶ سد در حال اجرا و ۵۳۷ سد دیگر در مرحله مطالعاتی هستند.
رواج ساخت و ساز سد در سال‌های پس از ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی به اوج خود می‌رسد، تا جایی که تنها در سال ۱۳۷۴، ۴۶ سد در ایران ساخته می‌شود. به طور کل از سال ۱۳۲۶ یعنی از زمان ساخت نخستین سد ایران تاکنون نزدیک به ۱۲۰۰ سد در مرحله مطالعاتی، اجرایی و بهره‌برداری قرار داشته‌اند.
همزمان به اوجگیری بساز و بفروشی سدها، طی یک دهه اخیر شماری از منتقدان نیز در واکنش به این سوداگری‌ها اقدام به برپایی همایش‌های «ضد سدسازی» کردند. آن‌ها گوشزد می‌کردند که سدسازی به صرفه‌جویی نمی‌انجامد و به سبب جغرافیای ایران مقدار زیادی از آب‌های ذخیره تبخیر می‌شوند.
به یک معنا آن‌ها ایده اصلی سدسازی یعنی ذخیره سازی و به صرفه بودن این الگو را زیر سوال می‌برند و بسیاری‌شان راه را بازگشت به روش‌های سنتی‌ترین همچون حفر قنات می‌دانند. منتقدان سد سازی البته به این حد نیز اکتفا نمی‌کنند، آن‌ها معتقدند علاوه بر حذف رویکرد سدسازی باید مدیریت آب با منابع طبیعی و کشاورزی را یکپارچه کرد؛ راهی طولانی جهت رفع مسئله کم‌آبی که حالا سرتاسر ایران را احاطه کرده است.
با اعلام حسن روحانی، رئیس‌جمهوری و حمید چیت‌چیان، وزیر نیرو، به نظر می‌رسد ایران از خیر «سد»‌هایش گذشته است، اما آیا از سد قرارگاه خاتم الانبیا سپاه پاسدران، بزرگ‌ترین پیمانکار سدسازی هم می‌تواند بگذرد؟