اين روزها خوزستان درگير بلايي طبيعي است.

 

تهیه و تنظیم خانم مریم پورحسینی

اين روزها خوزستان درگير بلايي طبيعي است. بلايي که اين بار طبيعت نه به تنهايي بلکه به واسطه سوء مديريت انسان ها بر زندگی و سلامت میلیون‌ها ایرانی نازل کرده است.

در این راستا سازمان بهداشت جهانی، شهرستان اهواز را به عنوان آلوده ترین شهر جهان معرفی کرد. و به نظر می رسد با بلاهایی که بر سر مردم استان خوزستان و مرکز آن می آید این انتخاب بیراهه نبوده ولی مسئولان به جای نگاه اصلاحی و مشکل گشا به این موضوع، این اطلاعیه سازمان جهانی را اشتباه و غیرکارشناسی اعلام کرده اند و همواره وعده های کارشناسی نشده  و توخالی تحویل مردم مظلوم خوزستان داده اندوآلودگی هوای این استان به مشکلی دائمی و تکراری در سایه وعده‌های دولت‌های مختلف بدل شده است و دولت‌ها تاکنون کوچکترین اقدامی حتی برای بهبود مقطعی هوای خوزستان نکرده‌اندومردمهرروزبامشکلاتعدیده‌ایازجملهتوقففعالیت‌هایروزمرهخودروبهرو هستند.

در طي ده سال گذشتههجوم ریزگردها ، همواره در هوای این منطقه از ایران وجود داشته، و این پدیده در روزهای گذشته به طور قابل ملاحظه‌ای شدت گرفته و باعث شده است که مردم در این مناطق به جای هوا، خاک تنفس کنند. در بسیاری از روزهای سال، میزان ذرات گرد و غبار در هوا به سطوح خطرناک و گاهی به بیش از 60 برابر حد مجاز و میزان آلودگی هوا به 15 برابر حد مجاز رسیده است. غلظت گرد و غبار در بسیاری از روزها، به قدری شدید بوده که دستگاه‌های سنجش آلودگی هوا را از کار انداخته است. گرد و غبار شعاع دید را در بعضی روزها در اهواز به 50 متر کاهش می‌دهد و این مساله، باعث وقوع چندین تصادف با تلفات جانی بالا شده است. براساس گزارش‌های رسمی، به طور متوسط روزانه بیش از 250 نفر به دلیل ضایعات تنفسی به اورژانس بیمارستانهای اهواز مراجعه می‌کنند و تعدادی از آنها در بخش مراقبت های ویژه (CCU) بستری می‌شوند و  این پدیده اختلالات دیگری از جمله قطعی خطوط برق را در این منطقه‌، بوجود آورده که به گفته مدیرعامل شرکت توزیع نیروی برق خوزستان: وقوع باد شدید و ریزگردها 10 میلیارد ریال خسارت به شبکه‌های توزیع برق استان وارد کرده که برای پایداری و تجهیز شبکه‌های برق در برابر این پدیده به 300 میلیارد ریال اعتبار نیاز است.

و این درحالیست که پدیده گرد و غبار علاوه برمشکلاتی که در زمینه سلامت شهروندان این استان بوجود آورده ؛ آسیبهای فراوانی را به بخشهای مختلف اقتصادی و کشاورزی این منطقهنیز وارد کرده است به طوری کهرئیس سازمان جهاد کشاورزی خوزستان از برآورد خسارت 900 میلیارد تومانی ریز‌گرد‌ها به بخش کشاورزی این استان خبر داد و گفت: عمده خسارات بخش کشاورزی به حوزه زراعت به ویژه محصول گندم وارد شده است.

یکی دیگر از معضلات نگران کننده ای که هوای آلوده در این استان بوجود آورده ؛  تعطیلی گاه و بیگاه مدارس در سالهای اخیر است که نظام آموزشی و آینده علمی دانش آموزان این استان را با چالش جدی مواجه کرده است و با توجه به این موضوع که تعطیلی زودهنگام مدارس درخوزستان به علت گرمای زودرس صورت میپذیرد , تعداد ساعات تحصیل دانش آموزان در این استان در مقایسه با سایر استانهای کشور کمتر میشود.

و اما این بحران زیست محیطی,  علل و عوامل متعددی دارد.

با توجه به اینکه خوزستان پنجمین استان پرجمعیت کشور است و بسیاری از میادین فعال نفتی و گازی ایران در این استان قرار دارد. آلودگی محیطی ناشی از تراکم جمعیت و فعالیت کارخانه‌ها و پالایشگاه‌ها باعث مشکلات زیست محیطی فراوانی در این منطقه شده است .

اما یکی از عمده علتهای آن ؛ تشدید بهره‌برداری بی‌رویه از منابع آب و انحراف آب رودخانه کارون و طرح‌های توسعه‌ای غیر زیست‌محیطی از جمله سدسازی‌های بی‌رویه در تمامی کشورهای منطقه از جمله ایران است که باعثبیابان‌زاییوخشکشدنتالاب‌هاییشدهکهپیشازاین،پوششگیاهیآنهامانعنفوذگردوغبار به مناطق مسکونی می‌شد. در این خصوص تالاب شادگان و تالاب هورالعظیم که نقش موثر و مهمی در حفظ محیط زیست و گردشگری این استان دارند ؛ به دلیل برداشته های غیرکارشناسانه از سرشاخه ها به وضعیت خشک رسیده اند.چنانچه معاون سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری قطع کردن آب برخی تالاب‌های خوزستان برای حفر چاه نفت را عامل خشک شدنخوزستان و بروز پدیده ریزگردها در این استان عنوان کرد.خشک شدن تالاب ها باعث سبک شدن خاک منطقه شده و در نتیجه با اندک ورزش بادی این خاک به سمت مرزهای ایران حرکت و در اولین نقطه , خوزستان را تحت الشعاع خود قرار می دهد.

برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد در سال 2003 با انتشار نتایج تحقیقی نسبت به ناپدیدشدن تالاب های هورالعظیم و هورالهویزه، واقع در مرز ایران و عراق، که از بزرگترین تالاب‌های جهان و بزرگترین اکوسیستم آسیای جنوب غربی، بوده‌اند هشدار داده بود. براساس این تحقیق و تا آن زمان، 90 درصد این زیست بوم بی‌نظیر و تاریخی از میان رفته بود.

این برنامه تنها راه حل جلوگیری از یک بحران عظیم زیست محیطی را , اقداماتی فوری برای احیای این دو تالاب بین‌المللی دانسته بود و از میان رفتن این تالاب ها را هولناک‌ترین فاجعه مهندسی شده بشر خوانده بود. این اقدام نه از سوی ایران و نه از سوی عراق هیچ‌گاه انجام نپذیرفت و ریزگردهای برخاسته از خاک خشک تالاب‌ها، یکی از دلایل اصلی فاجعه انسانی شد که در جنوب غرب ایران و به خصوص شهر اهواز، در حال حاضر در جریان است.

عدم همکاری دولت‌های ایران و عراق، در احیای تالاب‌ها نیز به افزایش آن بخش از گرد و غبار که از کشور عراق وارد ایران می‌شود دامن زده است. برای حل این مشکل,  به دنبال رایزنیهای صورت گرفته با کشور عراق , قرار بود برای انجام مالچ پاشی و بیابیان زدایی در این کشور از ابتدای امسال اقدام شود که تاکنون این امر محقَق نشده و این روزها متاسفانه شاهد هستیم روز به روز بر شدت گرد و غبار در شهرهای مختلف استان خوزستان افزوده می شود. و دولت ایران در تمامی ۱۰ سال گذشته هیچگونه طرح موثری را برای کاهش ورود ریزگردها به هوای تنفسی مردم اجرا نکرده است تا جایی که این موضوع، هم اکنون به بحرانی غیرقابل حل، حداقل در کوتاه مدت، بدل شده است.

و با وجود اینکه دولت برای حل مشکل گردوغبار استان خوزستان مصوبه داشت و وزارت کشور مامور شد تا برای حل این مسئله هماهنگیهای لازم را بین وزارت نفت، امور خارجه و جهاد کشاورزی به‌وجود آورد، اما بعد از گذشت ماه ها نه تنها هیچ اقدامی انجام نشده بلکه مراجع ذی‌ربط پاسخ قانع کننده ای در این خصوص نمی دهند.

و در روزهای اخیر نیز شاهد آن هستیم که بودجه ٦٠میلیاردی که سازمان محیط‌زیست برای احیای تالاب‌ها و مبارزهباآلایندگیازجملهریزگردها درنظر گرفته بودکه با تخصیص آن بتوانند  عملیات مالچ پاشی در کانون‌های اصلی را آغاز کنند.

امامتاسفانهکمیسیونتلفیقاینبندراحذفکرده و برخی از نمایندگان با حذف این ردیف، بودجه‌اش را به محل‌های مورد نظر خودشان انتقال داده‌اند. حذف کلی این ردیف از بودجه در شرایطی رخ داد کهافزایش قابل توجهی , در بودجه پیشنهادی دولت برای نهادها و موسسه‌هایی همچون موسسه آموزشی خمینی متعلق‌به مصباح یزدی و بسیج‌دانش‌آموزی درنظر گرفته شده است.

تعلل مسئولان در این خصوص نابخشودنی و بازی با جان مردم است.امید است قبل از اینکه به سراشیبی سقوط کشیده شویم , اقدامات عاجلی را به انجام رسانیم و گرنه اگر فرصت را از دست بدهیم باید در انتظار مرگ حتمی خوزستان باشیم.

 

مریم پورحسینی